مشکلات مصر ناشی از نبود یک امام خمینی است

 وی در پاسخ به پرسش خبرنگار این خبرگزاری در مود چرایی عدم آرامش و ثبات، پس از پیروزی انقلاب در مصر گفت: مصر در جایگاه استراتژیکی قرار دارد، این کشور با وجود فرهنگی غنی و بالایی که داراست، بیش از نیم قرن در استعمار آمریکا و غرب قرار داشت و نظام های مزدور استکبار بر این کشور حکومت می کردند تا اینکه انقلاب مبارک مصر که هیچ کس انتظار آن را نداشت به پیروزی رسید. هر چند مردم مصر در دوره جدید عزت مندانه تر هستند، ولی غیبت رهبری حکیم و ایدئولوژی صحیح که اساس هر انقلابی است تا به اهداف خود دست یابد از نقاط ضعف انقلاب ملت مصر بود.  این انقلاب از رهبری مردمی نظیر امام خمینی(س) به دور بود و هر فرد عاقلی می داند که این کشتی بدون وجود چنین ناخدایی به ساحل نمی رسد. مخالفان می دانستند چه چیزی را نمی خواهند که همان نظام دیکتاتوری حسنی مبارک است، اما نمی دانستند در پی چه هستند و چه نظامی را خواستارند.  وقتی نظام دیکتاتوری وابسته سرنگون شد شیطان بزرگ یعنی آمریکا که خود را صاحبخانه به شمار می آورد و مصر را حتی مهمتر از واشنگتن می داند، از روی احساس ضعف، سناریوی معتددی را در نظر گرفت که ایجاد شکاف میان ملت از مهمترین بخش این نقشه بود. ریشه این شکاف توسط آمریکا شکل گرفت و گروه اخوان المسلمین به عنوان آخرین گروه ملحق شده به انقلاب اولین گروهی بود که به این شکاف دامن زد.

وی در ادامه افزود:  همانگونه که گفتم غیبت رهبری و ایدئولوژی، به تسلط یک تفکر خاص بر مصر و ایجاد شکاف در این کشور انجامید. مشکل اصلی دیگری که بر کشور حاکم بوده و همچنان وجود دارد تبعیت از آمریکا و صهیونیسم است که مردم از این اصل غافل هستند. سرگرم ساختن ملت مصر به مسائل جزئی و غفلت از همدلی امت اسلامی سناریوی آمریکا به شمار می آید. امام خمینی(س) همواره تاکید داشتند که هر مشکلی را باید به آمریکا منتسب دانست و شعار «مرگ بر آمریکا» سر داد، زیرا آمریکا مشکل اصلی است و این غده سرطانی باید نابود شود تا فساد ریشه کن شود.

 حجت الاسلام ایمن المصری در بخش دیگری از این گفتگو بیان کرد: ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی از طرفی به بازسازی داخلی پرداخت و دست دیگر خود را به مقاومت خارجی اختصاص داد و بر این اساس بود که به موفقیت‎های چشمگیری دست یافت.

وی همچنین در پاسخ به این پرسش که «آیا بیداری اسلامی به موفقیت کامل رسیده است؟» گفت: بیداری اسلامی در زمینه آزادی ملت‎ها و سرنگونی دیکتاتورها به پیروزی رسید، اما با غیبت رهبری قدرتمند و عدم شناسایی دشمن اصلی به موفقیت کامل نرسیده است. اشکال اینجاست که این انقلاب‎ها به استقلال نرسیده اند و همچنان در زمینه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و همچنین فکری به آمریکا وابسته هستند. غرب چنین وانمود می کند که در همه لحاظ از ما برتر است و این امر سبب می شود تا جوامع انقلابی به فرهنگ غربی گرایش پیدا کرده و وابسته شوند. تا هنگامی که این ارتباط فکری با غرب برقرار باشد نمی توان مدعی پیروزی کامل بیداری اسلامی شد و اگر این ارتباط فکری قطع شود شاهد استقلال واقعی ملتها و تحقق کامل اهداف انقلابها خواهیم بود.