امام خمینی(ره): پسرم آنچه مورد نکوهش و سرمایه و اساس شقاوت ها و بدبختی ها و هلاکت ها و رأس تمام خطاها و خطیئه ها است، حبّ دنیا است که از حبّ نفس نشأت می گیرد.

وقف اسلام و انقلاب

کد : 169669 | تاریخ : 23/12/1396

‏در مصرف بیت المال هم تا آن حدّ محتاط بود که یادم هست روزی به حضرت امام ‏‎‎‎گفت: «من فکر می کنم هزینه زندگی من، بیش از میزان کاری است که انجام می دهم» و ‏‎‎‎این در حالی بود که به من سفارش می کرد در خرج کردن نهایت صرفه جویی را بکنم و با ‏‎‎‎هر نوع تجمل گرایی واقعاً مخالف بود. همیشه دلش می خواست ساده ترین زندگی را ‏‎‎‎داشته باشد. این وضع به طوری بود که گاهی من به او می گفتم: زندگی کردن با شرایطی که‎‎‎‏ شما می گویید در وضعیت فعلی امکان ندارد و شاید این سختگیری شما در کمتر خرج ‏‎‎‎کردن یک مقداری بد جلوه کند. زیرا وضع خانه ما طوری است که افرادی آمد و رفت ‏‎‎‎دارند و باید برخی مسائل را رعایت کرد. و خلاصه همیشه دربارۀ این گونه مسائل بحث و ‏‎‎‎گفتگو داشتیم. این مسئله را به حضرت امام عرض کرد، امّا حضرت امام به ایشان ‏‎‎‎فرمودند: «تو شب و روزت را وقف کرده ای و برای اسلام و انقلاب کار می کنی». ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\ahmad.12.jpg

‎ ‎

گاهی هدیه هایی از افراد می رسید. او به من می گفت: «این هدیه ها به پسر رهبر ‏‎‎‎انقلاب تعلق دارد، نه به احمد. و متعلق به بیت المال است». یک روز من این مسئله را به ‏‎‎‎حضرت امام عرض کردم و گفتم که، احمد خیلی دقیق است و من نمی دانم چکار کنم. هر ‏‎‎‎چه خرج می کنم او فکر می کند که خلاف شرع است. حتی موضوع هدیه ها را با امام ‏‎‎‎مطرح کردم. ایشان فرمودند: «نه عیبی ندارد». ‏

‎ ‎

یا مثلاً میهمان می آمد. من دو جور غذا درست می کردم. احمد اعتراض می کرد و ‏‎‎‎می گفت این اسراف است. می گفتم، انسان برای خودش یک جور غذا درست می کند، امّا ‏‎‎‎‎ ‎‎‎‎‏میهمان احترام دارد و باید حداقل دو نوع غذا تهیه کرد. ‏

گاهی می خواستم برای اتاقها پرده بزنم. او می گفت: «چوب پرده لازم ندارد. همان ‏‎‎‎میخ زدن کفایت می کند! این کارهایی که شما می کنید باعث نگرانی من می شود.» ‏

من واقعاً درمانده شده بودم. ناچار خدمت حضرت امام رسیدم و عرض کردم: «آقا! ‏‎‎‎احمد واقعاً وسواسهایی در زندگی دارد که من مانده ام در زندگی چه بکنم. اگر‎‎‎‏ حضرتعالی هم آنچه را ایشان اسراف می داند، اسراف می دانید انجام ندهیم.» حضرت ‏‎‎‎امام فرمودند: «ببین بابا. اصلاً نگران نباش. خرج زندگی تو را خودم از پول شخصی ‏‎‎‎می دهم. به احمد بگو نگران نباشد. فکر نکند حقوقی است که در قبال کاری که انجام‎‎‎‏ می دهد دریافت می کند.»

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\ahmad.13.jpg

‎ ‎

‎ ‎

‏ ‏‏منبع: خاطره خانم دکتر طباطبایی (همسر یادگار فقید امام خمینی) به نقل از ‏‏کتاب گنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی، صص:63- 62‏

انتهای پیام /*