مراد علی توانا

ویژگیهای قیام عاشورا و انقلاب اسلامی

کد : 169696 | تاریخ : 26/12/1396

ویژگیهای قیام عاشورا و انقلاب اسلامی

 مراد علی توانا

تمام حرکتهای حق طلبانه در تاریخ بشریت که نهضت انبیا، بعثت پیامبر خاتم(ص) قیام کربلا و انقلاب اسلامی ایران از مظاهر بارز آن هستند دارای جوهره واحدی بوده اند که مبارزه با طاغوتهای زمان، اصلاح جامعه و استقرار عدالت اجتماعی اصل و اساس آن را تشکیل می دهند. خداوند در قرآن کریم به روشنی از سنت خود در این رابطه سخن گفته است. در آیاتی از سورۀ اعراف می خوانیم:

«یٰا بَنی آدَمَ إمّا یَاْتِیَنَّکُم رُسُلٌ مِنکُم یَقُصُّونَ عَلَیکُم آیٰاتی فَمَنِ اتّقیٰ وَ اَصْلَحَ فَلٰا خُوْفٌ عَلَیهِم وُ لٰاهُم یَحزْنُونَ. آیه 35

وَالَّذینَ کَذَّبُوا یِایٰاتِنا وُاسْتَکْبَرُوا عَنهٰا اوُلئِکَ اَصحٰابُ النّارِ هُم فیهٰا خالِدوُن. - آیه 36

لَقَدْ ارْسَلْنٰا نُوحاً اِلیٰ قَوْمِهِ فَقٰال یٰا قَوْمِ اعْبُدوا اللهَ مٰالَکُم مِنْ اِلهٍ غیره اِنّی اَخافُ عَلَیْکُم عَذابَ یومٍ عَظیم. - آیه 59

قالَ اًلْمَلأ مِن قَوْمِهِ اِنّا لَنریکَ فی ضَلالٍ مُبینٍ. - آیه 60

فَکَّذَبُوُه فَاَنْجَینٰاهُ وَ الّذینَ مَعَهُ فی الْفُلکِ وَ اَغْرَقْنٰا الَّذینَ کَذَّبُوا یِایٰاتِنا اِنَّهم کٰانُوا قَوماً عَمین. - آیه 64

و اِلی عادٍ اَخٰاهُمْ هُوداً قالَ یٰا قَوم اعْبُدوا اللهَ مالَکُم مِن اِلهٍ غَیْرُهُ اَفَلا تَتَّقُوُنَ. - آیه 65

قالَ الْمَلأ الَّذینَ کَفَروا مِن قَوْمِهِ اِنَّا لَنریکَ فی سَفٰاهةٍ وَ إنّا لَنَظُنّکَ مِن الکٰاذبین. - آیه  66

فَانْجَینٰاهُ وَ الَّذینَ مَعُه بِرَحْمَةٍ مِنّا وَ قَطَعْنٰا داٰبِر الَّذینَ کَذَّبُوا یِاٰیاٰتِناٰ وَ ماٰ کاٰنُوا مؤُمنین. - آیه 72

وَ اِلیٰ ثَمُودُ اَخاهُمْ صالِحاً قالَ یاٰ قَومِ اعْبُدُوُا اللهَ مٰالَکُمْ مِنْ اِلهٍ غَیْرُهُ قَدْ جٰائَتکَم بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ هذِهِ نٰاقَةُ اللهِ لَکُمْ آیَةً فَذَرُوهٰا تأکُلْ فی اَرضِ اللهِ وَ لا تَمسَّوُهٰا بِسوءٍ فَیاخُذَکُم عَذابٌ اَلیم. - آ یه 73

قالَ الَّذینَ اسْتَکْبَروُا اِنّا بِالَّذی اٰمَنْتُم بِهِ کٰافِروُن. - آیه 76

فَعَقروُا النّٰاقَةَ وَ عَتَوا عَنْ اَمرِ رَیِّهِم وَ قٰالوا یٰاصالِحُ ائتِنٰا بِما تَعِدُنٰا اِنْ کُنْتَ مِن الْمُرسَلینَ.  - آیه 77

فَاِخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَاَصْبَحُوا فی دٰارِهِم جٰاثِمین. - آیه 78

وَ لُوطاً اِذقالَ لِقَوْمِهِ أَتأتُونَ الفٰاحِشَةَ مٰا سَبَقَکُم بِهٰا مِنْ اَحَدٍ مِنْ العٰالَمینَ. - آیه 80

و مٰا کانَ جَوابَ قَوِمِهِ اِلاّ اَنْ قالوُا اَخْرِجُوهُمْ مِن قَرْیَتِکُمْ اِنَّهُمْ اُناسٌ یَتَطَهَّروُنَ. - آیه 82 وَاَمْطَرْنٰا عَلَیْهِم مَطَراً فَانْظُزْ کَیْفَ کانَ عٰاقِبَةُ المُجْرِمینَ. - آیه 84

و اِلیٰ مَدْیَنَ اَخٰاهُم شُعَیْباً قالَ یٰا قَوْم اعْبُدُوا اللهَ مٰالَکُمْ مِنْ اِلهٍ غِیرُهُ قَدْ جٰائَتْکُم بَیِّنَةٌ مِنْ رَبّکُمْ فَاَوفُوا الْکَیلِ وَ المیزٰانِ وَ لا تُبْخَسُوا الناسَ اَشْیاءَهُم وَ لاتُفسِدوا فی الَارضِ بَعْدَ اِصْلاحِها ذٰلِکُم خَیرٌ لَکُمْ اِن کُنْتُمْ مؤمِنینَ. - آیه 85

وَ قالَ الْمَلُا الَّذینَ کَفَروُا مِنْ قَومِهِ لَئنِ اتَّبَعْتُم شُعَیباً اِنّکُمْ اِذاً لخٰاسِروُنَ. - آیه 90

فَاَخَذَتْهُم الرَّجْفَةُ فَاَصبَحُوا فی دٰارهم جٰاثِمینَ. - آیه 91

ثُمّ بَعَثْنٰا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسیٰ بِٰایٰاتِنٰا اِلیٰ فِرٰعَوْنَ وَ مَلائهِ فَظَلَمُوا بِهٰا فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عٰاقِبَةُ الْمُفسِدینَ - آیه 103

فانتَقَمنٰا مِنهُم فَاغْرَقْنْا هُم فی اَلْیَمَّ بِاَنَّهُمْ کَذَّبُوا یٰایٰاتِنٰا وَ کٰانُوا عَنهٰا غافِلینَ. - آیه 136

قُلْ یٰا اَیَّها الناسُ اِنّی رَسُولُ اللهِ الَیْکُمْ جَمیعاً اَلَّذی لَهُ مُلکُ السَّموٰاتِ وَ الارْضِ لٰا الهِ اِلا هُوَ یُحیی وَ یُمیتُ فَٰامِنُوا بِاللهِ وَ رَسوْلِهِ النَّبِیِّ الْاُمَّیِ الَّذی یُؤمِنُ بِاللهِ وَ کَلِمٰاتِهِ وَ اتَّبعُوهُ لَعَلّکُمْ تَهتَدوُنَ. آیه 158

وَ الَّذینَ کَذَّبُوا یِٰایٰاتِنٰا سَنَسَتَدرِجُهُمْ مِنْ حَیثُ لإیَعْلَمُونَ. - آیه 182

 

ترجمه آیات:

ای فرزندان آدم! چون پیامبرانی از نوع شما بیایند و آیات مرا برایتان بیان می نمایند آنها که تقوا پیشه کرده و کارهای شایسته انجام دهند ترس و نگرانی بر آنها نیست.

و کسانی که آیات ما را تکذیب کرده و سرکشی نمایند آنان همدم آتش اند و تا ابد در آن خواهند ماند.

نوح را به سوی قومش فرستادیم. به قومش گفت: ای قوم! خدا را بپرستید که جز او برای شما خدایی نیست، من از عذاب بزرگ قیامت برای شما نگرانم.

در پاسخ او گروهی از قومش گفتند ما تو را در گمراهی آشکاری می بینیم.

سپس او را تکذیب کردند، ما او را و کسانی را که با وی در کشتی بودند نجات دادیم و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند که البته قومی کوردل بودند، غرق کردیم.

و به سوی قوم عاد، برادرشان هود را فرستادیم که گفت: ای قوم،خدا را بپرستید خدایی غیر از او برای شما نیست، آیا تقوا نمی کنید؟ گروهی از قوم هود که کفر می ورزیدند، گفتند: ما تو را نادان می دانیم و گمان می کنیم تو از دروغگویان باشی.

ما هود و کسانی را که با او بودند مشمول رحمت خود قرار داده و نجات دادیم و  کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند و ایمان نیاوردند به هلاکت رساندیم.

و به سوی قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستادیم که گفت: ای قوم خدا را بپرستید، خدایی غیر از او برای شما نیست، برای شما نشانه ای ازسوی پروردگارتان آمده است، این ناقۀ خدا، نشانه ای برای شماست، او را آزاد گذارید تا در زمین خدا چرا کند و قصد سویی به او نکنید که در این صورت گرفتار عذاب دردناک خواهید شد.

کسانی که سرکشی می کردند به افرادی که ایمان آورده بودند، گفتند: ما به آنچه شما ایمان دارید، کافریم.

پس شتر صالح را دنبال کردند و از امر خدا سرپیچی کرده و به صالح گفتند: اگر تو واقعاً رسول خدایی، عذابی را که وعده داده بودی بیاور. پس زلزله ای آنها را در بر گرفت و همه در خانه هایشان به هلاکت رسیدند.

و لوط را فرستادیم که به قومش گفت: آیا کار زشتی می کنید که قبل از شما کسی در دنیا انجام نداده است؟ آن قوم جوابی نداشتند مگر آنکه گفتند: لوط و همراهانش را از شهر بیرون کنید که از کار ما دوری می جویند. ما هم بر آن مردم بارانی از سنگ باریدیم، پس ببین عاقبت مجرمین چگونه است.

و برای اهل مدین برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت ای قوم خدا را بپرستید که خدایی غیر از او برای شما نیست، برهان روشنی از طرف پروردگارتان برایتان آمده است به کیل و پیمانه وفا کنید، کم فروشی نکنید، پس از آنکه روی زمین اصلاح شد، در آن فساد نکنید، خیر شما در رعایت این مسائل است. اگر ایمان داشته باشید.

گروهی از قوم شعیب که کافر بودند به مردم گفتند اگر از شعیب پیروی کنید، زیان خواهید دید. پس زلزله آنها را گرفت و در خانه های خود در حالی صبح کردند که به هلاکت افتاده بودند. بعد از آن، موسی را با نشانه هایی به سوی فرعون و گروهش مبعوث کردیم، آنها هم ظلم کردند، پس ببین عاقبت مفسدین چه شد.

از فرعون و گروهش انتقام گرفتیم؛ آنها را به سبب اینکه آیات ما را تکذیب کردند و از آن غافل شدند، در دریا غرق کردیم.

ای پیغمبر! بگو، ای مردم! من فرستادۀ خدا به سوی همۀ شما هستم، خدایی که آسمانها و زمین ملک اوست، خدایی غیر از او نیست.

اوست که زنده می کند و می میراند. پس به خدا و فرستاده اش که پیغمبر امی است و به خدا و کلام وی ایمان دارد، ایمان بیاورید، شاید هدایت شوید.

کسانی که آیات ما را تکذیب کردند بزودی از جایی که نفهمند هلاکشان می کنیم.

از طرف دیگر در زیارت وارث خطاب به امام حسین - علیه السلام - می خوانیم:

السَّلامُ عَلَیکَ یٰا وٰارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ. السَّلامُ یٰا وٰارِثَ نُوح نَبّیِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یٰا وٰارِثَ اِبراهیمَ خَلیل اللهِ السَّلامُ عَلَیکَ یٰا وٰارثَ مُوسیٰ کَلیمِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یٰا وٰارِثَ عیسیٰ روُحِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یٰا وٰارثَ مُحّمَدٍحَبیبِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیکَ یٰا وٰارثَ اَمیرالمؤمنین - علیه السَّلام.

سلام بر تو ای وارث آدم، برگزیدۀ خدا، سلام بر تو ای وارث نوح، پیام آور خدا، سلام بر تو ای وارث ابراهیم، خلیل خدا، سلام بر تو ای وارث موسی، هم سخن خدا، سلام بر تو ای وارث عیسی، روح خدا، سلام بر تو ای وارث محمد، محبوب خدا، سلام بر تو ای وارث امیر مؤمنین - علیه السلام.

با این بیان مشخص است که قیام امام حسین - علیه السلام - تداوم و تکامل قیام انبیا و اولیای الهی است، انبیایی که قیام آنها، جهانی بود و به قشر خاص یا سرزمین معینی محدود نبود. همانگونه که امام خمینی فرمودند:

«تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمده اند، تمام. و همه آنها این مسأله را داشتند که فرد باید فدای جامعه بشود، فرد هرچه بزرگ باشد، بالاترین فرد که ارزشش بیشتر از هر چیز است در دنیا، وقتی که با مصالح جامعه معارضه کرد این فرد باید فدا بشود. سیدالشهدا روی همین میزان آمد رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد، که فرد باید فدای جامعه بشود، جامعه باید اصلاح بشود، «لِیَقُومُ الناسَ بِالْقِسطْ» باید عدالت در بین مردم و در بین جامعه تحقق پیدا بکند.» [1]

«... زندگی سیدالشهدا، زندگی حضرت صاحب - سلام الله علیه - زندگی همه انبیای  عالم، همه انبیا از اوّل، از آدم تا حالا همه شان این معنا بوده است که در مقابل جور حکومت عدل را می خواستند درست کنند.»[2]

همچنان که قیام 15 خرداد و انقلاب اسلامی ایران نیز تداوم نهضت مقدس امام حسین - علیه السلام است و به همین جهت امام خمینی(ره) فرمودند:

«نهضت 12 محرم و 15 خرداد در مقابل کاخ ظلم شاه و اجانب به پیروی از نهضت مقدس حسینی چنان سازنده و کوبنده بود که مردانی مجاهد و فداکار تحویل جامعه داد که با تحرک و فداکاری روزگار را بر ستمگران و خائنان سیاه نمودند...»[3]

«انقلاب اسلامی ایران پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.»[4]

بدین ترتیب ملاحظه می شود انقلاب اسلامی ایران، قیام عاشورا و نهضت انبیا از یک اصالت و ماهیت برخوردارند. گواه بارز این مدعیٰ ویژگیهای مشترکی است که در آنها وجود دارد.

 

ویژگیهای قیام عاشورا و انقلاب اسلامی

قیام عاشورا و انقلاب اسلامی با محتوا و ماهیت واحد از ویژگیهای مشترک فراوانی برخوردارند که اهم آنها عبارتند از:

الف: ویژگیهای رهبری

1. رهبری هر دو قیام از نسل پیامبر(ص) بوده و دارای اصالت خانوادگی بودند، این امر به شخصیت آنها قداستی می بخشید که با اعتقادات دینی مردم پیوند قلبی پیدا می کرد و موجب قدرت و نفوذ معنوی آنها بود.

2. از جان گذشتگی - رهبری هر دو قیام در جهت اهداف خود تا آنجا پیش رفتند که حاضر شدند از جان خود بگذرند. امام حسین(ع) با شعار «هیهات منّا الذّله» مرگ شرافتمندانه را بر زندگی ذلیلانه در حکومت یزید ترجیح داد و امام خمینی نیز در مقابل حکومت شاه فریاد زد: «من خود را برای سرنیزه های شما آماده کرده ام اما در مقابل زورگویی های شما هرگز تسلیم نخواهم شد.»

3. هر دو رهبر در معرض وقیحانه ترین تهمتها و ترور شخصیت قرار گرفتند. در مورد امام حسین(ع) گاهی گفتند از دین خارج شده و گاه گفتند خارجی است. دربارۀ امام خمینی نیز گاهی گفتند افکار او کمونیستی است و گاه گفتند از عوامل خارجی است. اما حقیقت بزودی روشن شد، همانگونه که امام راحل فرمودند:

«قدرتهای بزرگ دنیا و آنهایی که در بلوک شرق و غرب هستند، با انقلاب ما دشمن باشند، گو اینکه همۀ رسانه های گروهی دنیا بر ضد این نهضت قلمفرسایی کنند و دروغ پردازی، آنچه حقیقت است روشن خواهد شد و آن روزی هم که حضرت سیدالشهدا را مظلوم شهید کردند، بعضی از اشخاصی که بودند، او را به اسم خارجی و اینکه در حکومت حق وقت، قیام کرده است، اینطور معرفی کردند، لکن نور خدا می درخشد و خواهد درخشید و عالم را خواهد از نور پر کرد.»[5]

4. رهبری هر دو قیام علی رغم ترور شخصیت آنها و وجود جو اختناق به سرعت به صورت یک شخصیت شاخص سیاسی و دینی تبدیل شدند به نحوی که امروزه نام و یاد هر دوی آنها در جوامع مختلف مظهر شجاعت و مبارزه تلقی می شود.

5. هر دو رهبر دارای پیروانی بودند که در جهت اجرای اوامر آنها حاضر بودند به راحتی از جان خود بگذرند. بیان پرچمدار کربلا حضرت ابوالفضل(ع) که گفت:

واللهِ اِنٰ قطع تموا یمینی

اِنی اُحامی ابداً عَنْ دینی

و عَنْ اِمامٍ الصادقِ الیقین

نجل النبی الطاهِر الامین

به خدا سوگند، اگر دست راست مرا قطع کنید با این حال تا زنده هستم از دینم و از رهبر صادقم که فرزند پیامبر پاک و امین است، حمایت خواهم کرد. و شعار توده های مردم که بارها گفتند: «ما همه سرباز توییم خمینی - گوش به فرمان توییم خمینی و یا آن کودک سیزده ساله ای که برای اجرای فرمان امام، خود را به زیر تانک انداخت نمونه هایی از تجلیات از جان گذشتگی پیروان فدایی این دو رهبر است.

ب: ویژگیهای قیام

1. شرکت اقشار مختلف مردم: به پیروی از قرآن هر دو قیام، ناس یعنی توده های مردم بود. لذا هیچکدام از این دو قیام متکی به قشر خاصی نبود؛ زن و مرد، پیر و جوان، فقیر و غنی در هر دو قیام شرکت داشتند. نه تفکر امام حسین(ع) به گونه ای بود که مانند معاویه و یزید که بر بنی امیه تأکید داشتند بر خاندان یا طبقه خاصی تکیه کند، و نه تفکر امام خمینی آنگونه بود که مانند مارکسیسم به پرولتاریا تأکید نماید و یا مانند بعضی فقط به طبقۀ نخبگان یا الیت متکی باشد.

2. نقش زنان: از میان قشرهای مختلف، زنان بخصوص نقش اساسی و ممتازی در هر دو قیام داشتند؛ نقش زنانی چون حضرت زینب و ام کلثوم - علیهما السلام - و حتی دختران خرد سالی چون رقیه و سکینه و یا مادران و همسران شهدا در قیام کربلا اساسی و تعیین کننده بود. امام خمینی می فرمایند:

«زینب - سلام الله علیها - در دنبالۀ آن مصیبت بزرگی که «تَصْغُر عِنْدَهُ المَصٰائِب» ایستاد و در مقابل کفر و در مقابل زندقه صحبت کـرد و هرجا موقع شد، مطلب را بیان کرد.» [6]

در مقابل یزید، حضرت زینب - سلام الله - ایستاد و آن را همچو تحقیر کرد که بنی امیه در عمرشان همچون تحقیری نشنیده بودند.»[7]

در انقلاب اسلامی نیز زنان جامعۀ ما نقش خود را بخوبی ایفا نمودند، به نحوی که امام خمینی بارها از آنان تجلیل کرده و به آنها افتخار نمودند و در یک مورد فرمودند:

«ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خُرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند. و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت و از محرومیت هایی که توطئه دشمنان و نا آشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها، بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین بوجود آورده بودند خارج نموده اند. و آنان که توان جنگ ندارند در خدمت پشت جبهه به نحو ارزشمندی که دل ملت را از شوق و شعف به لرزه در می آورد، و دل دشمنان و جاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب می لرزاند، اشتغال دارند. و ما مکرر دیدیم که زنان بزرگواری زینب گونه - علیها سلام الله - فریاد می زنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خود گذشته و مفتخرند به این امر، و می دانند آنچه به دست آورده اند بالاتر از جنات نعیم است چه رسد به متاع ناچیز دنیا.» [8]

3. تحت الشعاع قرار گرفتن جریانهای انحرافی: معاویه برای کمرنگ کردن اسلام  اهل بیت جریاناتی بوجود آورد و یا جریانات انحرافی موجود را دامن زد و تقویت نمود. حکومت به شکل سلطنت که از زمان عثمان شروع شده بود، در دورۀ معاویه کامل شد و در عصر یزید علنی گردید و حکومت اسلامی تبدیل به سلطنت شد. و یا عده ای پیدا شدند به نام «مرحبه» که می گفتند ما به باطن افراد آگاهی نداریم و نمی دانیم کی موَمن و کی فاسق است، لذا ثواب و عقاب افراد را تا قیامت به تأخیر می اندازیم، این تفکر کاملاً باب طبع معاویه و یزید بود و آن را تقویت می کردند.

در عصر ما نیز رضاخان و محمدرضا پهلوی با تبلیغ و تقویت ملی گرایی افراطی برای تثبیت نظام سلطنتی می کوشیدند و یا از جریانات غیر دینی مانند مارکسیسم که دین را افیون توده ها می دانست و جریانهای بظاهر دینی مانند انجمن حجتیه که دین را از سیاست جدا دانسته و معتقد بود مشت با درفش نمی شود و باید نشست تا امام عصر(ع) ظهور نماید، در جهت کمرنگ کردن اسلام ناب محمدی و تبدیل آن به اسلام انگلیسی و آمریکایی استفاده می کردند؛ که البته هم قیام عاشورا و هم انقلاب اسلامی - چنین جریانات انحرافی را تحت الشعاع خود قرار داده و از صحنه خارج نمودند.

امام خمینی بیانی در این رابطه دارند که می فرمایند:

«مکتبی که می رفت با کجرویهای تفالۀ جاهلیت و برنامه های حساب شدۀ احیای ملی گرایی و عروبت با شعار «لاخبرٌ جاء ولا وحیٌ نَزْل...». محو و نابود شود و از حکومت عدل اسلامی یک رژیم شاهنشاهی بسازد و اسلام و وحی را به انزوا کشاند که ناگهان شخصیت عظیمی که از عصارۀ وحی الهی تغذیه کرده و در خاندان سید رسل - محمد مصطفی - و سید اولیا - علی مرتضی تربیت و در دامن صدیقه طاهره بزرگ شده بود، قیام کرد و با فداکاری بی نظیر و نهضت الهی خود واقعۀ بزرگی را بوجود آورد».

«... اینها، این پدر و پسر [معاویه و یزید] مثل این پدر و پسر [رضا خان و محمدرضا پهلوی] اسلام را وارونه داشتند نشان می دادند، شرب خمر می کردند، امام جماعت هم بودند. مجالسشان لهو و لعب بود، همه چیز در آنها بود، دنبالش هم جماعت بود، امام جماعت هم می شدند. امام جماعت قمار باز،... به اسم خلافت رسول الله بر ضد رسول الله قیام کرده بودند، فریادشان لا اله الا الله بود و بر ضد الوهیت قیام کرده بودند». [9][10]

4. شکست دشمن: قیام عاشورا اگر چه در ظاهر به شهادت امام حسین(ع) انجامید ولی در واقع شکست سختی بر یزید و یزیدیان وارد ساخت و آنها را رسوا کرد و سرانجام اضمحلال بنی امیه را فراهم کرد که تاریخ گواه آن است.

انقلاب اسلامی ایران نیز گرچه در 15 خرداد 1342 ظاهراً شکست خورد، اما سرانجام با پیروزی قاطع خود، ریشه های فاسد نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را کند و به زباله دان تاریخ افکند، کما اینکه امام راحل فرمودند:

«آن روز یزیدیان با دست جنایتکاران گور خود را کندند و تا ابد هلاکت خویش و رژیم ستمگر جنایتکار خویش را به ثبت رساندند. و در 15 خرداد 42 پهلویان و هوادران و سردمداران جنایتکارشان با دست ستمشاهی خود گور خود را کندند و سقوط و ننگ ابدی را برای خویش به جا گذاشتند که ملت عظیم الشأن ایران بحمدالله تعالی با قدرت و دروزی برگور آتشبار آنان لعنت می فرستند».  [11]

5. احیای اسلام: قیام عاشورا در زمانی اتفاق افتاد که اسلام گرفتار بحران هویت شده بود. بنی امیه با صرف مبالغ کلان علاوه بر ایجاد و تقویت جریانات انحرافی، عده ای را تطبیق نموده و از آنها می خواستند احادیثی جعل نمایند که ابو هریره جعال مشهور، یکی از آنهاست. یزید هم امام جماعت می شد و هم شرب خمر می کرد، هم مجالس لهو و لعب تشکیل می داد و هم قرآن می خواند. مردم نیز که همواره استحمار می شدند طبق قاعده «الناس علی دین ملوکهم» فکر می کردند اسلام همان است که یزید خلیفۀ رسول الله؟! می گوید و عمل می کند! قیام عاشورا ضربۀ محکمی بود بر تصورات باطل مردمی که در یوغ اسارت بنی امیه بودند. امام حسین(ع) تصمیم گرفت اسلام را غبار روبی نماید و آن را نجات دهد. به قول امام خمینی:

«سیدالشهدا که کشته شد، نه اینکه رفتند یک ثوابی ببرند، ثواب برای او خیلی مطرح نبود، آنطور رفت که این مکتب را نجاتش بدهد، اسلام را پیشرفت بدهد، اسلام را زنده کند.»[12]

انقلاب اسلامی نیز در زمانی واقع شد که در نتیجۀ سیاستهای اسلام زدایی پهلوی شریعت پیامبر(ص) در ضعیف ترین وضعیت خود قرار داشت. شاه از یک طرف قرآن چاپ می کرد و از طرف دیگر مفسرین قرآن را یا حبس و یا تبعید می کرد. شاه طبق قانون اساسی مشروطه خود را دارا و مروج مذهب شیعه قلمداد می کرد در عین حال حوزه های علمیه را که مروج و مبلغ شیعه بود مورد حمله قرار می داد؛ علمای شیعه را در محدودیت قرار  می داد؛ به زندان می انداخت، تبعیدشان می کرد و حتی به شهادت می رساند. اسلام در میان انواع منکراتی که آشکارا توسط حکومت تبلیغ می شد گرفتار شده و غباری غلیظ بر چهره اش نشسته بود. انقلاب اسلامی این غبارها را نه در سطح ایران بلکه در سطح جهان زدود و اسلام را زنده کرد. امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی آشکارا اعلام کرد برای احیای اسلام در تمام جهان سرمایه گذاری می کند:

«من به صراحت اعلام می کنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه گذاری می کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه طلبی و فزون طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب را نگیرد.»[13]

 

 منبع: مجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)، ص 65.



[1]. ر.ک: صحیفه امام ، ج 15، ص 215- 217.

[2]. ر.ک: همان، ج 21، ص 4- 5.

[3]. ر.ک: همان، ج 3، ص 314- 315.

[4]. ر.ک: همان، ج 17، ص 481- 483.

[5]. ر.ک: همان، ج 17، ص 52- 53.

[6]. ر.ک: همان، ج 17، ص 55- 56.

[7]. ر.ک: همان، ج 17، ص 53- 55.

[8]. ر.ک: همان، ج 21، ص 397- 399.

[9]. ر.ک: همان، ج 12، ص 441- 442.

[10]. ر.ک: همان، ج 8، ص 335- 336.

[11]. ر.ک: همان، ج 16، ص 263- 264.

[12]. ر.ک: همان، ج 8، ص 528- 530.

[13]. ر.ک: همان، ج 21، ص 90- 92.

انتهای پیام /*