حمید انصاری

پیوند عاشورا با انقلاب اسلامی و رسالت ما در قبال این پیوند

فرهنگ عاشورا در روح و روان و جان امام این انقلاب و ملتی که بزرگوارانه فریاد این امام را لبیک گفتند جریان داشته و جریان دارد و طبعاً به همین نسبت نیز تداوم این انقلاب در گرو تداوم حفظ ارزشهای عاشورا، حفظ منطق عاشورا، حفظ فرهنگ عاشورا است.

کد : 169747 | تاریخ : 05/01/1397

پیوند عاشورا با انقلاب اسلامی و رسالت ما در قبال این پیوند

  حمید انصاری

 ایام حماسی محرم و تاسوعا و عاشورای سالار شهیدان و سرور احرار و آزادگان جهان و سالگرد ارتحال جانگداز احیاگر فرهنگ بزرگ عاشورا، حضرت امام - رضوان الله تعالی علیه - بر شما حضار محترم و بر بیت شریف و مکرم امام و بر رهروان طریق عاشورا و راه عاشورایی امام تسلیت باد.

بنا داشتم مجموعۀ عرایضم را در این جمع حسینی در قالب مقاله ای عرضه کنم، اما متأسفانه مشغلۀ این ایام مانع از آن شد، لذا چند دقیقه ای را مزاحم وقت شریف شما هستم. امید است که سخنانم از روی دردمندی و تعهد باشد. و باید تشکر بکنم از این جمع و جمعیت و این گردهمایی که در بزرگداشت نهضت حماسی مولا ابی عبدالله الحسین(ع)، و تجلیل از کار بزرگ عاشورایی امام عزیز برگزار شده است.

هر چند که واقعۀ عاشورا در نیمروزی غم رنگ و خون گرفته در دهم محرم سال 61 هجری به وقوع پیوست، اما عظمت ابعاد این حادثۀ بزرگ و رازها و درسها و پیامهای این نهضت مقدس آنچنان گسترده و عمیق و اثرگذار در تاریخ بوده که واقعۀ عاشورا را از حد یک واقعه و یک حادثۀ تاریخی اتفاق افتاده در مقطعی خاص از تاریخ بشریت. به حد یک جریان مسلط و همیشه جاری در تاریخ، و تاریخ ساز در حیات جوامع اسلامی - و حتی جامعۀ انسانی - مطرح کرده است. رازها و رمزها و درسها و پیامها و پیامدهای عاشورا از این واقعۀ بی نظیر یک مکتب به تمام معنا و یک فرهنگ؛ فرهنگی غنی و بالنده و سرشار از  مفاهیم ارزشی و معنوی و الهی و انسانی که جزء جزء آن اجزای اسلام ناب را تفسیر می کند، ساخته است. ((عاشورا))یک روز نیست، یک واقعه نیست، عاشورا در حقیقت راز سجدۀ فرشتگان در هنگامۀ فرشتگان در خلقت آدمی است و عاشورا صحنۀ کارزار بی امان تمامیت ارزشها و ضد ارزشهاست.

امام حسین(ع) را وارث آدم و نوح و موسی و عیسی و ابراهیم و رسول امین لقب داده اند و مگر جز این است؟ حسین سمبل تمامی ارزشهای نهفته در نهضتهای انبیاست. و بدین سان عاشورا یک مکتب است دارای منطقی خاص، روشهای خاص، اهداف و انگیزه های خاص. اگر کسی در پی آن است که اسلام ناب را بیابد و در پی آن است که حقیقت و گوهر اسلام ناب و مفاهیم ارزشی اسلام ناب را بشناسد باید نخست عاشورا را بشناسد. عاشورا صحنه تقابل تمامیت خیر و شر است. حقیقتاً گویی عاشورا پدید آمده است تا حوادث به ظاهر کوتاهی که در آن نیم روز خونین اتفاق افتاد آینه ای تمام نما از داستان شگفت خلقت بشر باشد. عاشورا پندآموز همه کسانی است که در پی حقیقت اند. در جزء جزء اجزای عاشورا و این حادثۀ بی نظیر و پر شکوه و افتخارانگیز تاریخی و در عین حال غمگنانه و مظلومانه و در جزء جزء این حادثۀ بزرگ، شما عالی ترین و برترین نمونه های ارزشها و مفاهیم اسلام ناب را مشاهده می کنید.

در اردوگاه سپاه ستم نهایت رذالت و پستی دنائت و پلیدی و هر آنچه به نام صفات شیاطینی و نفسانی می شناسیم موج می زند و در اردوگاه نورانی و سبز معدود یاران حسین(ع)تموج ارزشها را می بینیم: شجاعت، رشادت، جوانمردی، دلاوری، حریت و آزادگی، عبودیت و اخلاق و تقوا و عرفان ناب. احساسات در اوج ارزشها. صحنۀ عاشورا و جزءجزء اجزای این صحنه تجلی تمامیت ارزشهای اسلامی است؛ ارزشهایی که داشت فراموش می شد همان ارزشهایی که در بعثت انبیا و نبی خاتم(ص) مطرح بود. بحث از این واقعۀ بزرگ که عمیق ترین و کارسازترین آثار را در تاریخ اسلام بر جای نهاده است در جنبه های مختلف قابل طرح است و طبعاً در اینگونه مجالس و محافل گویندگان و اهل نظر، ابعاد مختلف قیام سالار شهیدان را به بحث و بررسی نشسته اند. آنچه که در این فرصت کوتاه در صدد تبیین آن هستم بحث از سیاست عاشورا و سیاست جهانی عاشورا و ارتباط عاشورا و پیوند عاشورا با انقلاب اسلامی و رسالت ما در قبال این پیوند است. اگر عاشورا در بعد معنویت و عرفان و شناخت به حضرت حق غنی ترین مفاهیم را ارزانی می کند و تجلی عرفان ناب را در عاشورا می توانیم ببینیم، سیاست عاشورا  نیز چنین است. عاشورا در ذات و ماهیت و اساسش یک حرکت تمام عیار سیاسی است. البته سیاست به آن معنایی که در فرهنگ دین می شناسیم که عین دیانت است، عجین شده با دیانت است؛  همان سیاستی که به فرمودۀ حضرت امام - رضوان خدا بر او باد - هیچ عبادتی و هیچ جنبه ای حتی از جزیی ترین مسائل عبادی را نمی توانید در دین اسلام سراغ بگیرید که با مسائل سیاسی عجین نشده باشد.

سیاستی از این دست، عاشورا یک حرکت سیاسی، یک قیام و شورشی همه جانبه علیه بساط خلافت غاصبانه یزیدی است. و عاشورا در اساس بر پا شد و حرکت مولا ابی - عبدالله الحسین آغاز شد تا امامت را به جایگاه واقعی و اصیل خودش بازگرداند. بنابراین بحث از عاشورای غیر سیاسی تحریف عاشورا است. متأسفانه در طول تاریخ، مدت مدیدی تفسیرها و تعابیری که از این واقعه می شد چنین بوده و بخصوص سده و دهه های اخیر که تبلیغات استعماری در بلاد اسلامی بیداد می کرد.

عاشورا خود بهترین دلیل بر وجوب دخالت مسلمین در سرنوشت سیاسی خویش است و شگفت آنکه حتی از این سیاسی ترین واقعۀ تاریخی اسلام نیز آنچنان برداشتهای ناصوابی شده است که حتی به همین حادثه استناد می شود تا عینیت دیانت و سیاست را مخدوش جلوه دهند. عاشورا منطق سیاسی خاص خویش را دارد که همه می شناسیم و من درصدد بازگویی اجزاء این منطق نیستم. عاشورا «مبارزه بی امان با ظلم» و «ستیز بی امان با ستم»، «فرهنگ شهادت خواهی و شهادت طلبی» به عنوان تنها راه نجات در شرایطی که امکانات و ظرفیت و توانایی ما امکان مقابلۀ رویاروی مادی با دشمن را نمی دهد،، «دفاع جانانه از قسط و عدالت، در جامعه»، البته به عنوان ابزاری در جهت تعالی معنوی و روحانی انسان بوده است. پیامها و درسهای سیاسی مکتب عاشورا و منطق عاشورا که پیروزی خون بر شمشیر است پیامها و منطق انقلاب اسلامی است. توجه کنید برخی از شعارهای انقلاب به دلیل اینکه بارها تکرار شده اند و ما نیز در جریان مسائل با آنها درگیر بوده ایم کمتر مورد توجه قرار می گیرند. بر اساس حرکت انقلاب اسلامی که نشأت گرفته از فرهنگ عاشورا است، شعار پیروزی خون بر شمشیر یک منطق است، یک مکتب است. مکتبی که تنها با مباحث عرفانی و فلسفی، قرآنی و دینی قابل درک و استنباط است و علت اینکه دشمنان این مکتب نتوانستند ابزار لازم را برای پیروزی بر آن فراهم سازند حقیقت همین شعار است که اصلاً قابل دستیابی برای آنان نیست. پیروزی خون بر شمشیر و اساساً منطق عاشورا مفهوم «پیروزی» و «غلبه» و «نصرت» را دگرگون کرد.

بر اساس این منطق پیروزی آنجا معنا دارد که آدمی عمل به تکلیف و وظیفۀ دینی بکند. حضرت امام (رض) بارها می فرمود:

«ما اگر ادای تکلیف بکنیم پیروزیم، چه کشته شویم و چه بکشیم.» حتی در یکی از فرازها ایشان فرموده اند: اگر امریکا تمام موجودیت انقلاب ما و مردم ما و همه چیز ما را از بین ببرد و نابود کند باز ما مسلماً پیروزیم». خوب، یک چنین منطقی منطق عاشورا است.

فرهنگ شهادت طلبی که دنیا بیگانه است از این فرهنگ و اعجاز اثر این فرهنگ که شما مردم نمونه هایی از اعجاز آن را دیدید، امروز جهان بیش از هر زمان دیگر تشنه دریافت این معناست، بخصوص بعد از فروپاشی کمونیسم که روزگاری داعیه پرچمداری مبارزه و انقلابی گری داشت و به اصطلاح ایدئولوژی انقلابی گری صادر می کرد، امروز دنیا در خلأ عجیبی بسر می برد و به نظر من تبیین واقعۀ عاشورا و هدفها و درسها و رمزهای عاشورا می تواند این خلأ بسیار گسترده را پر کند.

عاشورا یک حرکت فرقه گرا نبود، حرکتی عام در بستر نهضت اسلام و تاریخ اسلام بوده است. دعوت امام حسین(ع) دعوتی است عام به همۀ عصرها و نسلها. چه در زمانی که ازمکۀ مکرمه حج را نیمه تمام رها کرد و به سوی کوفه شتافت و فرمود:

«من کان باذلا فینا مهجته فلیرحل معنا» این ندا اولین دعوت عام است، و یا آنجا که در آخرین لحظات غروب غم گرفتۀ عاشورا فریاد «هل من ناصر» برآورد، در حالی که می دانیم حضرت امام حسین(ع) خود آگاه بود که دیگر کسی باقی نمانده است که یاوری کند، این فریاد «هل من ناصر»، دعوت نسلهای بعدی است. یعنی اینکه راه حسین و این تقابل مقدسی که فرهنگ عاشورا بر پا کرده است تا همیشۀ تاریخ باقی است و کاروان حسین همیشه در راه است و آهنگ جرس این کاروان همواره شنیده می شود و دعوت همیشگی امام حسین - اگر گوش دل را بسپاریم - شنیده می شود.

و در استمرار قیام مولا ابا عبدالله الحسین می دانید قیامها، انقلابها، خیزشها و شورشهای متعددی به وقوع پیوست که ماهیت این قیامها و شعارهایی که می دادند و حرکتی که داشتند نشان از آن دارد که پیام عاشورا همیشگی و برای همۀ عصرهاست. شعار مبارزه با ستمگری و زشتی و پلیدی، و شعار خونخواهی خون ناحق ریختۀ سالار شهیدان، این شعار عموم قیامهایی بود که بعد از قیام کربلا اتفاق افتاد. بنی امیه بعد از چندی دودمانشان بر باد رفت. قاتلین ابا عبدالله الحسین باقی نماندند اما قیامهای منبعث از عاشورا ادامه یافت، پس بحث از یک فرد و حرکت در یک مقطع تاریخی نبود، بحث همان تقابلی است که به فرمودۀ حضرت امام از بدو خلقت تا زمان ظهور حضرت مهدی (عج) ادامه دارد.

انقلاب اسلامی اتفاق افتاد و پس از هزار و اندی سال انقلابی برخاسته از قیام عاشورا شکل گرفت. در حقیقت انقلاب اسلامی نتیجۀ قیام عاشورا است، پیامد طبیعی قیام عاشورا است، نه اینکه متأثر از عاشورا است بلکه اساساً مولد طبیعی فرهنگ عاشورا  است.

فرهنگ عاشورا در روح و روان و جان امام این انقلاب و ملتی که بزرگوارانه فریاد این امام را لبیک گفتند جریان داشته و جریان دارد و طبعاً به همین نسبت نیز تداوم این انقلاب در گرو تداوم حفظ ارزشهای عاشورا، حفظ منطق عاشورا، حفظ فرهنگ عاشورا است.

متأسفانه باید دردمندانه گفت با وجود همۀ رشادتهایی که انقلاب در مسیر خود داشته و فداکاریهایی که ملت بزرگوار ایران داشته اند و آثار ارزنده ای که این انقلاب بر جای نهاده و مسیر بالنده ای که در سطح جهان طی می کند اما هنوز ما فاصلۀ بسیار زیادی با روح و فرهنگ عاشورا داریم. در این جا سئوالات اساسی مطرح است - یادداشت داده اند که من چند دقیقه بیشتر فرصت ندارم و بیشتر در این باب می خواستم سخن بگویم که - ما باید بررسی کنیم و این سئوالات را در این مجامع مطرح کنیم و با دید نقادی و انتقادی نیز به مسائل نگاه کنیم که تا چه حد و چه میزان فرهنگ عاشورا، حماسۀ عاشورا، روح عاشورا و مکتب عاشورا و منطق عاشورا بر اجزای جامعۀ ما حاکم است، بر مدیریت جامعه ما حاکم است، بر دیپلماسی جامعۀ ما حاکم است؟ آیا ما واقعاً از منطقی که امام عزیز منادی آن بود و احیاگر آن شد در همه زمینه ها پیروی می کنیم؟ مواجهه و رویارویی انقلاب اسلامی با دشمنان دین خدا امری اجتناب ناپذیر و طبیعی است.

آیا در این میدان مواجهه ما منطق حسینی داریم؟ آیا اساساً فرهنگ عاشورا به تمام معنا بازشناسی شده است؟

و در همین جا باز جای اظهار دردمندی دیگر آنکه عاشورا با همۀ تأثیر شگرفی که در تاریخ اسلام داشته و با همه آنکه خود دارای مکتب، ایدئولوژی و منطقی عظیم است که می تواند جامعۀ انسانها را هدایت بکند: «ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاه». اما متأسفانه در این کشور در نظام دانشگاهی مان واحد درسی برای شناخت اندیشه های فلان مردی که اساساً به گرد یکی از عاشقان مکتب سالار شهیدان نمی رسد ساعت ها وقت صرف می کنیم، اما یک واحد درسی، یک رشته درسی دانشگاهی به عنوان عاشورا شناسی نداریم. بارقه ای از نور عاشورا این انقلاب شکوهمند اسلامی را پدید آورد، معجزاتی که در تاریخ این انقلاب اتفاق افتاد با دم مسیحای حضرت امام(س) همه اش ناشی از احیای روح و فرهنگ عاشورا در جامعه بود، این معجزۀ قیام عاشورا است. با دست خالی پیروز شدیم. دنیایی از دشمنی و سلاح و مهمات با قویترین و قدرتمندترین امکانات و نیروها و تواناییهای اقتصادی و سیاسی تبلیغاتی، نظامی 17 سال تمام کوبیدند این انقلاب را یکی از این هزاران توطئه ای که در مسیر انقلاب گشوده شد کافی بود تا مسیر انقلاب را منحرف کند. اگر روح عاشورایی نمی بود اگر پیام عاشورایی امام نمی بود، اگر حضور عاشورایی امام در جامعه نمی بود انقلاب از بین رفته بود. و ما وظیفه داریم و ما رسالت داریم از این دستاورد بزرگ امام که به نظر من بهترین دستاورد امام است یعنی احیای فرهنگ عاشورا در جامعه و زدودن غبار تحریف از این گوهرهایی که راه نجات انسانیت از آن می گذرد پاسداری کنیم. خوب ما رسالت داریم در قبال این مسائل.

خواهران و برادران این روزها زمزمه هایی شنیده می شود و باید واقعاً احساس خطر کرد. من عرض می کنم به عنوان یک خدمتگزار کوچکی در مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام که سر و کارمان با آثار امام است و برخی از پیامهای ایشان را به لحاظ مسئولیت و مشغله مان بارها و بارها مرور کرده ام عرض می کنم، بعد از مسائل اعتقادی و اخروی هیچ مقوله ای به اندازۀ تأکید امام به لزوم توجه به عینیت دین و سیاست در آثار ایشان نمود ندارد و  هیچ خطری از دیدگاه امام انقلاب را تهدید نمی کند جز اینکه این خاکریز فتح بشود، خاکریزی که دشمنان نسبت به آن حساس اند و خوب می شناسند و ضرباتی که در این سده های اخیر به جامعۀ اسلامی وارد شد و قلب جهان پاره پاره شد و تجزیه شد و آن همه گرفتاری و مصیبت و بلا و دردمندی که امروز شاهد آن در بلاد اسلامی هستیم و همه اش ناشی از همین بود که مسلمین را از روح واقعی اسلام، از توجه به مسئولیت پذیریشان نسبت به مسائل سیاسی جامعه و حکومت و مسائلی که در سیاست مطرح است باز داشته اند و حضرت امام کار بزرگی که کرد در 15 خرداد 42 و بعد از آن و مراحل پیروزی و در حدود 11 سال رهبری مردمی و مقتدر همین بود که این اصل دینی را به اسلام بازگردانید که سیاست عین دیانت است، مسلمان نیست کسی که بر واقعیتهای جامعۀ خودش جامعۀ جهانی بی تفاوت باشد و بر ظلم و بی عدالتی و ستم و تجاوز و پلیدیها و منکرات نخروشد و فقط به ذکر و ورد و عبادت فردی مشغول باشد. این منطق امام بود و منطق امام حسین(ع)، و این شعار امام حسین(ع) است. تمام شعارهای عاشورا تفسیر همین معناست و با چنین دیدگاهی حضرت امام این انقلاب را بر پا کرد و این معجزات پدید آمد و حفظ انقلاب در گرو حفظ این اصول است و امروز زمزمه هایی شنیده می شود، متأسفانه برخی از کسانی که روزگاری رعب انقلاب به آنها اجازه نمی داد که قلمفرسایی کنند و بعد از وقایعی که در سال 60 اتفاق افتاد در همان مراکز عیاشی خودشان در خانۀ اربابانشان در غرب رفته بودند و در سوراخهای امن خزیده بودند دوباره رفت و آمدها شروع شده، قلم زنی ها شروع شده، و اگر مواظب نباشیم، اگر هوشیار نباشیم ممکن است گاه مسائلی اتفاق بیفتد که سر آغازی خدای نکرده بر موجی تهاجمی علیه این تفکر ناب اسلامی باشد، هوشیار باشید!(عذرخواهی می کنم از اینکه فرصت محدود است. البته به من نگفته بودند چقدر وقت دارم) به هر حال از اینکه وقت شریف حضار محترم را گرفتم عذرخواهی می کنم و امیدواریم خداوند ما را توفیق دهد که فرهنگ عاشورا را به درستی دریابیم و راه عاشورایی امام و تعالیم عاشورایی امام را به درستی بازشناسی کنیم و ان شاءالله نام یکایک ما در زمرۀ سربازان امام حسین(ع) و رهروان طریق حضرت امام ثبت شود.

 

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

منبع: مجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)، ص 142.

انتهای پیام /*