به مناسبت سالروز شهادت امام هفتم

امام موسی بن جعفر (ع)

حکام جائر می دیدند که اگر امام موسی بن جعفر (ع) آزاد باشد، زندگی را بر آنها حرام خواهد کرد؛ و ممکن است زمینه ای فراهم شود که حضرت قیام کند و سلطنت را براندازد. از این جهت مهلت ندادند اگر مهلت داده بودند، بدون تردید حضرت قیام می کرد.

کد : 169872 | تاریخ : 23/01/1397

حضرت امام موسی بن جعفر(علیهم السلام) ملقّب به «زین المجتهدین، عبد صالح و کاظم» و مکنّی به «ابواسماعیل، ابوعلی و ابوالحسن» در هفتم ماه صفر سال 128 هجری(بنا به قولی) و در اواخر ماه ذی الحجة(بنا به قولی دیگر) در قریه ای به نام «ابواء» در اطراف مدینه چشم به جهان گشود.
پدر بزرگوارش، امام ششم، حضرت جعفر بن محمّدٍ الصادق(علیهما السلام) و مادر ارجمندش خانم«حَمیدة» می باشد. دوران رشد و تربیت و نوجوانی و جوانی را در دامان مادر گرامی اش و پدر ارجمندش طی کرد. امامت و رهبری ایشان پس از شهادت پدر بزرگوارش در سال 148 هجری آغاز شد و پس از حدود 55 سال زندگانی و 20 سال امامت در 183 هجری(186 هجری) با توطئه ی خلیفه ی فاسد زمان، هارون عباسی(170-193 هجری) پس از عمری در زندان سندی بن شاهک در بغداد به شهادت رسید.

دورانی که امام کاظم (ع) در آن زندگی می‌کرد، مصادف با نخستین مرحله استبداد و ستمگری حکام عباسی بود. آنها تا چندی پس از آنکه زمام حکومت را به نام علویان در دست گرفتند، با مردم و به خصوص با علویان برخورد نسبتاً ملایمی داشتند؛ اما به محض اینکه در حکومت استقرار یافته و پایه‌های سلطه خود را مستحکم کردند و از طرف دیگر با بروز قیام های پراکنده‌ای که به طرفداری از علویان پدید آمد، آنها را سخت نگران کرد، بنا را بر ستمگری گذاشته و مخالفان خود را زیر شدیدترین فشارها قرار دادند.

از جمله حاکمان فاسدِ زمان امام کاظم(ع)، مهدی عباسی(169هجری) بود که  زمام امور مردم را(پس از مرگ منصور عباسی که مردم پس از 22 سال رنج و فساد، نفس راحتی کشیدند) بر عهده گرفت. او ابتدا با اعلام عفو عمومی، زندانیان را آزاد کرد و اموال مصادره شده مردم را بازگرداند و بخشی از اموال بیت المال را تقسیم کرد، ولی طولی نکشید که چهره ی واقعی خود را نشان داد. او بساط خوش گذارانی و عیاشی دائر نمود و گفت: « آن وقت خوش است که بزم شادی بگذرد و زندگی بدون حرم سرا و ندیمان در کام من گوارا نیست!». از سوی دیگر، او دو باره سخت گیری بر بنی هاشم و علویان را آغاز کرد.

سر انجام هارون الرشید که وجود و حضور فرزندِ شایسته و سازش ناپذیر پیامبر اکرم(ص) و حجّت راستین الهی، حضرت موسی بن جعفر(ع) را مانع و مزاحم حاکمیت و فساد و خون ریزی عباسیان می دانست، مکرر، دستور دست گیری، اذیّت و آزار و زندانی کردن امام کاظم(ع) را صادر کرد.
امام کاظم(ع) در زندان، تمامی وقت خود را صرف عبادت و رکوع و سجده  و دعا و مناجات و قرائت قرآن می کرد. البته ماموران زندان نیز به دستور هارون، از شکنجه و آزار ایشان کوتاهی نمی کردند. خبر حبس امام هفتم شیعیان در بغداد، منتشر و هارون از آن نگرانی و بیم داشت. لذا دستور داد محل زندان را تغییر داده و آن امام عزیز را در اختیار مردی به نام سندی بن شاهک" بگذارند تا با سخت گیری، اذیت و آزار و شکنجه حضرت را به قتل برسانند.  سندی" با رطب آغشته به زهری کشنده امام کاظم(ع) را به شهادت رساند. (برگرفته از امام کاظم (ع) و آرمان تشکیل حکومت اسلامی)

پرتال امام خمینی (س) ضمن عرض تسلیت و تعزیت به مناسبت شهادت مظلومانه این امام هُمام،

به گزیده ای از بیانات و مکتوبات حضرت امام خمینی (س) را درباره امام هفتم شیعیان اشاره می کند:

اینکه می بینید «هارون» حضرت موسی بن جعفر (ع) را می گیرد و چندین سال حبس می کند، یا «مأمون» حضرت رضا (ع) را به مرو می برد و تحت الحفظ نگه می دارد و سرانجام مسموم می کند، نه از این جهت است که سید و اولاد پیغمبرند و اینها با پیغمبر (ص) مخالفند؛ هارون و مأمون هر دو شیعی بودند، بلکه از باب «الملک عقیم» است و لو اینها می دانستند که اولاد علی (ع) داعیه خلافت داشته بر تشکیل حکومت اسلامی اصرار دارند، و خلافت و حکومت را وظیفه خود می دانند. چنانکه آن روز که به امام (ع) پیشنهاد شد حدود «فدک» را تعیین فرماید تا آن را به ایشان برگردانند، طبق روایت حضرت حدود کشور اسلامی را تعیین فرمود. یعنی تا این حدود حق ماست و ما باید بر آن حکومت داشته باشیم، و شما غاصبید. حکام جائر می دیدند که اگر امام موسی بن جعفر (ع) آزاد باشد، زندگی را بر آنها حرام خواهد کرد؛ و ممکن است زمینه ای فراهم شود که حضرت قیام کند و سلطنت را براندازد. از این جهت مهلت ندادند اگر مهلت داده بودند، بدون تردید حضرت قیام می کرد. شما در این شک نداشته باشید که اگر فرصتی برای موسی بن جعفر (ع) پیش می آمد، قیام می کرد و اساس دستگاه سلاطین غاصب را واژگون می ساخت... بر حسب روایت وقتی که امام (ع) بر «هارون» وارد شد، دستور داد حضرت را تا نزدیک مسند سواره بیاورند؛ و کمال احترام را به ایشان نمود. بعد که موقع تقسیم سهمیه بیت المال شد و نوبت به بنی هاشم رسید، مبلغ بسیار اندکی مقرر داشت! مأمون که حاضر بود، از آن تجلیل و این طرز توزیع درآمد تعجب کرد. هارون به او گفت عقل تو نمی رسد. بنی هاشم را باید همین طور نگه داشت. اینها باید فقیر باشند؛ حبس باشند؛ تبعید باشند؛ رنجور باشند؛ مسموم شوند؛ کشته شوند؛ و گر نه قیام خواهند کرد، و زندگی را بر ما تلخ خواهند ساخت. اینهایی که به اسم خلفا سلطنت می کردند. حضرت موسی بن جعفر را پانزده سال یا ده سال در حبس نگه می دارد آیا برای اینکه نماز می خواند؟ ... هارون و مأمون خودشان نماز می خواندند. امام جماعت هم بودند، امام جمعه هم بودند، برای اینکه نماز می خواند ... گرفتند ایشان را؟! برای اینکه یک سید، اولاد پیغمبری است یا امامی است؟! برای اینهاست؟ نه، برای این است که حضرت موسی بن جعفر مخالف با رژیم بوده است، با آن رژیم طاغوتی مخالف بوده. مخالفتش با رژیم، اسباب گرفتاری اش بوده، نه اینکه یک آدمی بوده است چون نماز می خوانده، گرفتند او را؛ چون آدم خوبی [بوده ]، چون که پسر پیغمبر بوده. آنها پیغمبر را فریاد می کردند در اذانشان و پیغمبر را ثنا می کردند، لکن وقتی مخالف رژیم می بینند این آدم هست، باید بگیرند حبسش بکنند. ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، متن، ص 1 51- 153)

 ***

ائمه ما - علیهم السلام - که همه شان کشته شدند، برای این [بود] که همه اینها مخالف با دستگاه ظلم بودند. اگر امامهای ما تو خانه هایشان می نشستند و عرض می کنم، آن طوری که اینها می گویند ... مردم را دعوت می کردند به بنی امیه و بنی عباس؛ اینها که محترم بودند، روی سرشان می گذاشتند آنها ائمه ما را، لکن آنها می دیدند هر یک از [ائمه ] حالا که نمی تواند لشکرکشی کند، از باب اینکه مقتضیاتش فراهم نیست، دارد زیرزمینی اینها را از بین می برد اینها را می گرفتند، حبس می کردند. ده سال در حبس آنها بودند. برای نماز و روزه بود که حبس کردند حضرت موسی بن جعفر را؟ چون نماز می خواند؟ چون روزه می گرفت؟ چون مردم را دعوت می کرد به [پیروی از] هارون الرشید و ... [که ] شما بروید و با آنها بسازید؟ هر چه آنها ظلم می کنند شما حرف نزنید؟! یا قضیه این نبوده است آنها از باب اینکه می دیدند این خطرناک است برای دولت خطرناک است، برای قدرتها اینها خطرناک بوده اند برای اینها؛ از این جهت، این طور شد که آنها را حبس کردند، کشتند، [اذیت ] کردند، تبعید کردند. (صحیفه امام؛ ج 4، ص 21)  

***

چنانچه ائمه ما - علیهم السلام - سازش می کردند با اهل ظلم و ستم، احتراماتشان بسیار زیاد بود، خلفا حاضر بودند که آنها را هر جور احترام می خواهند بکنند که آنها دست از دعوتشان بردارند. حضرت موسی بن جعفر همین طور من باب اتفاق نبود که چندین سال در حبس به سر برد و تبعید بعض ائمه و احضار از مدینه، بردنشان به محل خلیفه، همچو نبود که اینها یک مردم عادی باشند که همین بنشینند و درسی بخوانند و درسی بگویند و مطالعه ای بکنند و عبادت خدا را بکنند و در جوار رسول خدا عبادت کنند. اگر طرز افکار آنها هم این بود، این مذهب یک مذهبی که در مقابل ظلم در طول تاریخ واقع شده است، نبود. این دو رشته از اول خلقت تا حالا بوده است؛ رشته تعهد به اسلام و ایستادگی در مقابل ظلم و ستم و دیکتاتوری و قدرتهای شیطانی و سازش. (صحیفه امام؛ ج 14، ص 522) 

 

انتهای پیام /*