خاطره ای از اسقف کاپوچی در خصوص گروگانهای آمریکایی و تلاش دولت آمریکا برای آزادی آنها که منجر به واقعه طبس و شکست فضاحت بار آمریکا گردید:
من ...به اعتماد ارزشمند امام خمینی(س) به اینجانب افتخار می کنم و اجازه ایشان موجب شد تا من در این موضوع دخالت کنم یعنی در موضوع گروگانها و همانگونه که برادرمان گفتند جاسوسان آمریکایی.
من در حالی داخل این جریان شدم که هیچکس در هیچ جایی نمی دانست که گروگانها آیا زنده اند یا مرده؟ سالم هستند یا بیمار؟ به فرمان امام تلویزیون ایران، 2 ساعت در اختیار محفل دینی قرار گرفت من به هر یک از گروگانها، نیم دقیقه فرصت دادم تا از طریق تلویزیون با خانواده و همسر و فرزندانشان گفتگو کنند و نامه های مربوط به آنها را تحویلشان دادم و نامه های آنها را به خانواده شان رساندم. یک بار در جشن میلاد حضرت مسیح(ع) و یک بار در جشن سال نو میلادی، یک بار هم در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران.
در هر سه بار، برای گروگانهای آمریکایی جلسه ای را در تلویزیون ایران ترتیب دادم. در حالی که آمریکا برای آزادی گروگانها دست به عملیات نظامی در طبس زد. عملیات نظامی شکست خورد و به جای آزاد سازی گروگانها، سربازان آمریکایی دفن شدند.
در آمریکا حرکت هایی علیه کارتر آغاز شد که تو می خواستی گروگانها را آزاد کنی در عوض آزاد کردنشان، دفنشان کردی. کارتر می خواست به خاطر اصرار و خشم ملّت آمریکا، جاسوسان آمریکایی را پوششی برای شکست خویش قرار دهد.
پاسخ امام خمینی(س) به من این بود: اینها همگی زنده و مرده شان آمریکایی هستند و خارج خواهند شد.
هنگامی که قرار شد جاسوسان آزاد شوند امام در تلویزیون اعلام کردند باید اسقف کاپوچی بیاید. من آمدم و یک هفته اینجا ماندم و با امام ملاقات کردم برای حل این قضیه، گروگانها را به سوئیس بردیم و به صلیب سرخ و وزیر خارجه سوئیس تحویل دادیم. مناسبت دوّم برای دیدار از ایران، مشکل مدارس و خصوصاً مشکل مدرسه اندیشه بود که یک ماه کامل برای برقراری صلح و آشتی در تهران ماندم و الحمد لله با رضایت پروردگار و حُسن نیت و پاکی قلب امام خمینی عزیز و بزرگمان موفق به حل مشکل شدیم.
منبع: فصلنامه حضور، زمستان 1376، شماره 22، مصاحبه با اسقف کاپوچی