اسطوره و اسطوره سازی از امام

آیا حضرت امام یک اسطوره بود یا اسطوره سازی شد؟

کد : 170279 | تاریخ : 05/02/1402

‏ابتدا باید روشن نمود که منظور از اسطوره چیست؟ چرا که هم در ریشه آن که عربی یا یونانی است اختلاف نظر وجود دارد و هم در کاربردهای آن که گاه در وجه مثبت و گاه در وجه منفی به کار می رود. ‏

‏دهخدا به نقل از فرهنگ های دیگر اسطوره را قصه، داستان خیالی، افسانه، سخن پریشان و بیهوده و سخن باطل عنوان نموده است.‏

‏ویکی پدیا در مورد این واژه مطالب زیر را نگاشته است: ‏

‏«اسطوره واژه‌ای معرّب است که از واژه یونانی ‏‏هیستوریا‏‎(historia) ‎‏ به معنی جستجو، آگاهی و داستان گرفته شده‌ است و معادل فارسی دقیق‌تر برای لفظ ‏‎myth‎‎ ‎‏ و‏‎ ‎‏ ‏‎  ‎‎mytos‎‏(شرح، خبر، قصه)، در فارسی «افسانه» می‌باشد. در فهم عامه و در برخی فرهنگ ها، اسطوره معنی «آنچه خیالی و غیر واقعی است و جنبه افسانه‌ایِ محض دارد» یافته ‌اما اسطوره را باید داستان و سرگذشتی «مینوی» دانست که معمولاً اصل آن معلوم نیست و شرحِ عمل، عقیده، نهاد یا پدیده‌ای طبیعی است، یعنی به صورت فراسویی که دست ‌کم بخشی از آن از سنت‌ ها و روایت ‌ها گرفته شده و با آیین‌ ها و عقاید دینی پیوندی ناگسستنی دارد. در اسطوره وقایع از دوران اولیه نقل می‌ شود. شخصیت‌ های اسطوره را موجودات مافوق طبیعی تشکیل می ‌دهند و همواره هاله ‌ای از تقدس قهرمان‌ های مثبت آن را فراگرفته است. حوادثی که در اسطوره نقل می‌ شود داستانِ واقعی تلقی می ‌گردد، زیرا به واقعیت‌ ها برگشت داده می ‌شود و همیشه منطقی را دنبال می ‌کند.» ‏

‏دانشنامه اسلامی اهل البیت(ع) شرح مبسوطی در مورد اسطوره دارد که بخشی از آن چنین است: «اسطوره، در اصطلاح یک پدیده اجتماعی با حالت سمبولیک و به عنوان یک نظام فرهنگی است که بیانگر یک جهان بینی کلی در باب جهان، منشأ آن، مقام و موضع انسان در طبیعت و همچنین نیروهای برین است. اسطوره با موجودی کامل و ذهنی ژرفا (تخیل) سر‏‎ ‎‏و‏‎ ‎‏کار دارد. تأویل اسطوره، متضمن فهم فرهنگها در دوران های ماقبل منطق و نه غیرمنطقی است‏‎.‎‏»‏

‏در قرآن کریم 17 بار از ریشه «سطر» به کار رفته که 9 بار آن به صورت «اساطیر الاولین» میباشد که به نحو غالب در وجه منفی به کار رفته است. چرا که وقتی آیاتی نازل می شد بسیاری از کفار و مشرکان در جهت بی اعتنایی و سبک شمردن آن ها می گفتند چنین آیاتی همان افسانه های پیشینیان است. ‏

‏مولوی برای افسانه به معنای اسطوره ای آن بیانی دووجهی دارد که از سویی افسانه پردازی را کودکانه و از سوی دیگر دارای ارزش می داند:‏

‏ ‏

‏    کودکان افسانه ها می آورند                       درج در افسانه شان بس سر و پند‏

‏   هزلها گویند در افسانه ها                               گنج می جو در همه ویرانه ها‏

‎ ‎

دکتر شریعتی در مورد حضرت امیر مومنان علی(ع) یک سخنرانی دارد با عنوان «علی حقیقتی بر گونه اساطیر» که بیان می دارد وقتی انسان ها نمی توانند نمونه های اعلای صفات بشری را در عالم واقع ببینند، اسطوره سازی می کنند، ولی علی(ع) شخصیتی حقیقی با خصوصیاتی شبیه به شخصیت های افسانه ای است.‏

‏ ‏

Y:\historia.jpg

‏ ‏

‏ ‏

‏حال اگر منظور از اسطوره سازی به معنای اخیر باشد، می توان گفت که آری در برخی منابر و برخی دست نوشته ها و در میان برخی افراد، شخصیت واقعی امام خمینی(ره) به نحوی افسانه ای مطرح شده و می شود اما واقعیت امر آن است که برخی خصوصیات آن شخصیت، ارزشی بیش از آن نوع افسانه سازی ها دارد. مثلاً اینکه یک رهبر سیاسی در اوج فشارهای خارجی و تحمیل جنگ، هم خوب فرماندهی کند و هم لحظه ای از حقوق مردم غافل نماند و هم مراقب باشد که وظایف همسری، پدری و... را به خوبی انجام دهد و هم گاه غزلی بسراید، بیشتر دارای اهمیت است تا مثلاً گفته شود که در بیابان از انگشتان ایشان آب جاری شد و همراهان با آن وضو گرفتند. یا وقتی هواپیماها و چرخ بال های آمریکا در طبس دچار حادثه شدند، گفته شود: امام خمینی(ره) در ایوان ایستادند و به باد دستور دادند که طوفان شن به پا کند! ‏

‎‎‏با این وصف به صورت قهری برای مردان و زنان موفق بالاخص اگر رهبری ملتی را در جهت مثبت به عهده گرفته باشند افسانه هایی ساخته می شود. اما اگر شناخت کافی از قابلیت های افرادی که منشأ تحولات بزرگ شده اند حاصل باشد، نیازی به اسطوری سازی نخواهد بود.‏


انتهای پیام /*