امام و رقابت

آیا حضرت امام به حذف رقبا اعتقاد داشت یا نه؟ لطفا اگر مصادیقی وجود دارد بنویسید.

کد : 170282 | تاریخ : 19/02/1397

‏سؤال فوق می تواند دو وجهی باشد: اول آنکه کسانی به عنوان رقیب برای امام(ره) در نظر گرفته شود و امام معقتد باشند که چون در موضع حق قرار دارند، حذف رقیب لازم یا لااقل جایز است و یا بالعکس معتقد باشند تحت هیچ شرایطی حذف رقیب جایز نیست.‏

‏ دوم اینکه چون در موضوعات مرتبط با جامعه و از جمله سیاست هم روش هایی برای رقابت و هم روش هایی برای حذف رقیب وجود دارد، آیا در اندیشه امام(ره) حذف رقیب برای افراد دیگر جایی دارد یا خیر. ‏

‏برای رعایت اختصار میتوان هر دو برداشت را توأمان پاسخ داد. ‏

‏در روانشناسی فردی و اجتماعی، رقابت در اموری که خارج از هنجارها نباشد نه تنها مذموم تلقی نشده بلکه گاه در برخی امور بسیار هم ممدوح است. مثلاً رقابت ده‌ ها هزار نفر در کنکور سراسری که هرساله برگزار می شود تبدیل به هنجاری شده که خانواده های زیادی هزینه های فراوانی را برای شرکت فرزندان خود در چنین رقابتی متحمل می شوند. شکل اخلاقی و بسیار ممدوح رقابت «سبقت در خیرات» میباشد که در 6 آیه قرآن مطرح شده است. لذا رقابت در امور هنجاری و ممدوح نیز گاه به نحوی حذف رقیب تلقی می‏‎ ‎‏شود. چنانکه رقا‏‏بت ‏‏های انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری نهایت به پیروزی یک فرد و کنار رفتن رقبای دیگر می انجامد و در نظر افکار عمومی این نوع رقابت ها مشروط به رعایت قانون و اخلاق مشروع و مقبول تلقی می گردد که البته در این نوع رقابت به رغم شکست رقبا، اصطلاحاً حذف رقیب تلقی نمی شود ولی انواع دیگری از پیروزی بر رقبا وجود دارد که اصطلاحاً جزو مصادیق حذف رقیب محسوب می گردد که سه نوع مشهور آن عبارتند از:‏

‏1: حذف فیزیکی؛ این نوع حذف در هر شرایطی از نظر قانونی در تمام کشورها ممنوع و در میان همه ملت ها قبیح و در میان متشرعین و افراد پایبند به اخلاق تحت هیچ شرایطی مجاز نخواهد بود. بدیهی است که این نحوه حذف رقیب، از ساحت شخصیتی مانند امام خمینی(ره) که هم قانونمدار و هم اخلاق محور و هم به شدت متشرع بودند، آنچنان دور است که حتی جای در بوته امکان گذاشتن ندارد و همچنین به هیچکس در هیچ شرایطی چنین جوازی نداده اند.‏

‏2: حذف به روش قانونی. نظر به آنکه گاه برخی موارد در قانون و حقوق می تواند با مبانی اخلاق فاصله داشته باشد، در برخی موارد می توان رقبا را بدون ممانعت قانونی از ادامه رقابت باز داشت اما چنین حذفی ممکن است خلاف اخلاق؛ و خلاف شرع و مروت باشد. مثلاً در مسابقات ورزشی سوء استفاده از نقطه ضعف جسمی حریفان که به حذف آنها از رقابت می انجامد و در موضوعات اقتصادی، رقیب پولدارتر کارگاه یا مغازه ای را به ورشکستی بکشاند و در موضوعات انتخابات از تبلیغات و حیله های غیر اخلاقی برای حذف رقبا استفاده شود. در این نوع حذف ها نیز امام خمینی(ره) نه در مسابقات رسمی ورزشی و نه در ‏امور اقتصادی و نه در انتخابات معمول شرکت داشته تا بتوان رفتار ایشان را با رقبا از این حیث مورد مداقه قرار داد. ‏

‏و اما بداهت دارد که در نظام های سیاسی مردم‌ سالار، رقابت افراد برای به دست گرفتن مسئولیت های سیاسی و اجتماعی امری غیر قابل اجتناب است که امام خمنیی(ره) نیز با بنیان نهادن نظام جمهوری اسلامی رقابت در چهارچوب قانون را امری لازم می دانند اما در مناسبت های مختلف توصیه های اخلاقی را نیز بیان داشته اند که بیان تفصیلی آن ها مجال بیشتر می طلبد.‏

‏3: حذف شبهه قانونی با استفاده از قدرت سیاسی. این نوع حذف که در ساحت سیاست متداول است روش های مختلفی دارد از جمله ایراد اتهاماتی مانند اخلال گری در امور جاری، جاسوسی برای بیگانه، وابستگی به قدرت های خارجی، براندازی... و ممکن است متعاقب آن بدنام کردن رقبا برای ترک میدان رقابت، یا زندانی ساختن آنها، حصر خانگی؛ و یا اعدام در پی داشته باشد. ‏

‏افرادی که در سطوح عالی مسئولیت های سیاسی قرار دارند از سویی ممکن است با تکیه بر قدرت سیاسی به چنین مواردی مبادرت نمایند و از سوی دیگر توسط دشمنان یا رقبای خود متهم به چنین اموری شوند. ‏

‏با توجه به اینکه رهبری امام خمینی(ره) در سطح و عمقی بروز و ظهور یافت که کسی خود را در حد رقابت با ایشان احساس نمی کرد، سوء استفاده از قدرت برای حذف رقیب در مورد ایشان بلاموضوع است اما به علت آنکه امام(ره) رهبری یک نهضت و یک انقلاب مبتنی بر آموزه های دینی و ضد استمعاری را بر عهده داشتند، بدیهی است که دشمنان زیادی داشته و دارند و توسط آنها روی مواردی انگشت گذارده می شود که اگرچه از موضوع رقابت خارج است اما در واقع ابتدا افرادی را به عنوان رقیب برای ایشان جلوه میدهند و سپس سرنوشت آنها را به عنوان حذف رقیب تبلیغ می کنند. به عنوان مثال گروهک هایی محبوبیت مرحوم آیتالله طالقانی را در عرض محبوبیت امام خمینی(ره) تبلیغ کرده و فوت ایشان را به نحو دلخواه خود تفسیر می کنند و یا حکم ارتداد جبهه ملی در مورد معارضه با حکم قصاص و یا کنار گذاشتن نهضت آزادی و نهایت حذف مرحوم آیت الله منتظری از قائم مقام رهبری را به عنوان حذف رقیب تبلیغ می کنند. حال آنکه بدیهی است که هیچکدام از موارد فوق به عنوان رقیب برای رهبری امام خمینی(ره)  قلمداد نمی شدند.‏

‏و اما در موضوعات نظری علم سیاست نوعی رقابت وجود دارد که گروه هایی نه فقط برای به دست گرفتن مسئولیت های درون یک نظام بلکه برای تغییر نظام سیاسی به فعالیت می پردازند که به آن گروه ها اپوزیسیون گفته می شود. با این وصف در فرهنگ سیاسی در این مورد نیز گاه از واژه رقابت استفاده می شود چنانکه در 22 مهر 57 خبرنگار روزنامه فیگارو در سؤال زیر از امام خمینی(ره) از واژه رقابت استفاده نمود:‏

‎‎‏سؤال: افکار عمومی درباره مبارزه رقبای رژیم کنونی، از خود سؤال می کنند، آیا این جنبش مذهبی است که می خواهد به سنت های اسلامی بازگردد؟‏

‏بخشی از پاسخ امام(ره) چنین بود: « ما وقتی از اسلام صحبت می کنیم، به معنی پشت کردن به ترقی و پیشرفت نیست، بلکه عکس آن صحیح است. به عقیده ما اساساً اسلام یک مذهب ترقی خواه است، ولی ما دشمن رژیم هایی هستیم که تحت عنوان تجددخواهی، روش دیکتاتوری و ظلم را در پیش می گیرند.» (صحیفه امام، ج 4، ص:1)‏

‏و اما در موضوع حق طلبی و بیزاری از باطل امام خمینی(ره) بیاناتی دارند که تبیین می کند اگر کسی دنبال حق باشد، وقتی رقیب سخن حقی بگوید آن را می پذیرد، در این بیان علاوه بر آنکه وجود رقیب به رسمیت شناخته شده، اگر سخن حقی هم دارد باید مورد توجه قرار گیرد:




‏به نظر می رسد امام خمینی نگران بودند که مبادا در درون نظام رقابت از بین برود و نظام از حرکت سازنده باز بایستد. لذا به نحوی مشوق بودند که گروه ها مشروط به آنکه گروهی در صدد حذف دیگری بر نیاید، به رقابت بپردازند. بخشی از سخنان ایشان در این مورد چنین است: «اگر آقایان از این دیدگاه که همه می خواهند نظام و اسلام را پشتیبانی کنند به مسائل بنگرند، بسیاری از معضلات و حیرت ها برطرف می گردد ولی این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند. با این دید گفته ام که انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه می شود. انتقاد اگر بحق باشد، موجب هدایت دو جریان می شود. هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرّای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است.»         (صحیفه امام، ج 21، ص:179)‏

انتهای پیام /*