به مناسبت آخرین روزهای ماه مبارک رمضان

تقوا محور کرامت انسان

انسان موجود عجیبی است در جمیع طبقات موجودات و مخلوقات باری تعالی، هیچ موجودی مثل انسان نیست، اعجوبه ای است که از او یک موجود الهی ملکوتی ساخته می شود و یک موجود جهنمی شیطانی. آنچه سبب این تفاوت می شود و در قرآن تنها محور کرامت بشمار می آید، تقواست.

کد : 170737 | تاریخ : 21/03/1397

از منظر قرآن انسان داری کرامت ذاتی است. کرامت اصل مهم آفرینش و تنیده در سرشت آدمی است. "وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَ حَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنْ الطَّیبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلا"(اسراء/70‌).

این کرامت شامل حال همه انسانهاست و در موجودات دیگر نیست. حیوانات به حکم غریزه زندگی می کنند، اما انسان با برخورداری از عقل، اراده، ابداع، ابتکار، مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری می تواند جهان را تسخیر کند و در اختیار خود بگیرد و از آن بهره ببرد.

" خدای تبارک و تعالی در ایجاد یک طایفه با طایفه دیگری فرق نگذاشته، همه را نعمتِ ایجاد داده است و همه را نعمتهایی در دسترسشان گذاشته است که خودشان باید با فعالیت [کسب کنند].( صحیفه امام؛ ج10، ص291)

انسان دارای کرامت اکتسابی نیز هست که بر پایۀ تقوا و پارسایی ظهور می کند. إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ (حجرات/13). مطابق با این آیه، عالی ترین درجه کرامت ، مخصوص انسان های با تقواست. تقوا پیشگان خود را از آلودگی ها حفظ می کنند و به تناسب بهره ای که از تقوا دارند از محبت خداوند و قرب الهی بهره مند می شوند. تفاوت انسان ها در برخورداری از محبت خداوند و به میزان قرب آنها به خدا باز می گردد. نه رنگ، نژاد، قوم، زبان و غیره. هرکسی ایمان، عمل صالح و معرفت را کسب کند، انسانی کامل؛ و هر که شرک، گناه و نفاق را کسب کند انسانی ناقص است.

"اسلام با صراحت می‏ گوید که آنی که پیش خدا کرامت دارد، آدم مُتقی است. آدمی است که روشش صحیح باشد؛ تقوا داشته باشد، فاسد نباشد؛ مُفسِد نباشد. و نسبت به همه عرب و عجم و کرد و ترک و اینها به طور علی السواء بهمه نظر دارد." ( صحیفه امام؛ ج10، ص291)

براساس آموزه های قرآنی، صفات کمال در سرشت همه انسان ها به شکل تعلیم اسمایی وجود دارد و انسان ها با عمل به قوانین و احکام الهی آن را فعلیت می بخشند.

پس باید به انسان آموخت که جز در برابر حق تعالی سر خم نکند و جز او را بندگی ننماید. حرمتهای الهی را پاس بدارد و تقوا پیشه کند تا گوهر کرامتش آسیب نبیند.

 از نگاه قرآن، پیامبران نیز نازل شدند تا فرجام گزینه ‌های خوب و بد را برای مردم تببین کنند، موانعی را که فراروی انسان برای گزینش آگاهانه و آزادانه قرار دارد، کنار بزنند تا انسان بتواند با گزنیش آزادانه و آگاهانه، شخصیت انسانی خود را پاس دارد و اصل کرامت انسان را زیرپا نگذارد.(دهر، آیه3). انسان کریم خدایی را که کریم ترین است و کرامت موهبت اوست، نافرمانی نمی کند و گوهر کرامت را به معصیت نمی آلاید.

در آموزه های دینی در کنار تأکید بر موضوع انسان، موضوع تربیت آدمی جهت کیفیت بخشی به عملکرد او نیز همواره مطرح بوده است. از جمله مفاهیمی که می باید در ابتدای شروع به امر تربیت انسان مورد نظر قرار گیرد، توجه به کرامت اوست. خداوند همه آنچه را که در تعلیم و تربیت انسان نقش دارند، به صفت کرامت ستوده است و در قرآن می فرماید:

معلم شما خدای اکرم است (علق/1)، فرشتگان که مأمور ابلاغ پیام کرامتند، عباد کریمند) انفطار/11) و پیامبر(ص) که معلم انسان ها است، کریم است (تکویر/19)

امام خمینی(س)، از جمله کسانی بوده است که تلاش داشتند با توجه به آموزه های دینی، مبانی حکومتی را در کشور بنیان گذارند و مهم ترین و برجسته ترین منبع اندیشه های تربیتی ایشان قرآن کریم می باشد. چنانکه خود می فرماید: قرآن کریم، این کلام بزرگ الهی، یک کتاب تربیتی و انسان سازی است (ر.ک. صحیفه امام، ج 6، ص 530 )

دومین مأخذ اندیشه های تربیتی او، سیره و سنت پیامبران و اولیای الهی بوده است و می فرماید:

 ما مفتخریم که کتاب نهج  البلاغه که بعد از قرآن بزرگ ترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است از امام معصوم ماست. ما مفتخریم که ائمه معصومین از علی  بن  ابی  طالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان - علیهم آلاف التحیات و السلام - که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است، ائمه ما هستند. ( همان؛ ج 21، ص 396)

از منظر ایشان، انسان موجود عجیبی است در جمیع طبقات موجودات و مخلوقات باری تعالی، هیچ موجودی مثل انسان نیست، اعجوبه ای است که از او یک موجود الهی ملکوتی ساخته می شود و یک موجود جهنمی شیطانی(همان؛  ج 13، ص 285).

آنچه سبب این تفاوت می شود و در قرآن تنها محور کرامت بشمار می آید، تقواست. امام (س) می فرماید:

]قرآن[ فقط میزان را تقوا،  میزان را از خدا ترسیدن، تقوای واقعی، تقوای سیاسی، تقواهای مادی، تقواهای معنوی، میزان را این طور قرار داد إنّ أکْرَمَکُمْ عِنْدَاللهِ أتْقاکُمْ (حجرات/13) تقوا را نصب  عین خود قرار بدهید. ( صحیفه امام؛ ج 1، ص 378)

با استناد به آموزه های دینی، معیارهایی برای افراد صاحب کرامت وجود دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:

1. خویشتن داری؛ انسان باکرامت کسی است که از حرام اجتناب می کند و از همه  عیب ها منزه و پاک است. (ر.ک. غرر الحکم، ص 4)  

2. خوش اخلاقی؛ بر کرامت آدمی، با گشاده رویی و  نیک خویی و احسان کردنش استدلال شود.ر.ک. غررالحکم، ص875)

3. پایبندی به عهد و پیمان؛ سنت انسان های کریم، وفای به پیمان ها است و سنت انسان های لئیم، انکار و تکذیب است.( همان، ص 129)

4.  سادگی؛ انسان کریم، انسانی ساده و از پیچیدگی ها و داشتن نیت های پنهانی به دور است.(ر.ک. همان، ص 14)

5. آبروداری؛ کریم کسی است که آبرویش را با بذل مالش حفظ می کند درحالی که لئیم کسی است که مالش را با بذل آبرویش نگه می دارد. (همان، ص154)

6. احسان؛ کریم کسی است که به احسان کردن پیشی می گیرد. همان، ص 241)

7.  بخشش (عفو)؛ بخشیدن گناهان و جرایم دیگران از سنت کریمان است، آنان بدی را با نیکی پاسخ می دهند و هنگامی که قدرت می یابند، دست به عفو و بخشش می زنند.

علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر می فرمایند: قلب خود را لبریز ساز از رحمت بر مردمان و دوستی ورزیدن با آنان و مهربانی کردن به همگان و همچون جانوری درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری؛ زیرا مردمان دودسته اند: دسته ای برادر دینی تو هستند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانندند. (نهج البلاغه، نامه53)

امام خمینی(س) در این راستا می فرمایند:

جوان ها را با اعتماد به نفس، با استقلال نفسانی، بار بیاورید.( ر.ک. صحیفه امام؛ ج7،ص57)

رفق و مدارا و مصاحبت و رفاقت، از جلوات رحمت رحمانیه و شئون آن است.قلبی که در آن جلوه رحمت افتاده باشد و به بندگان خدا با نظر رحمت و عطوفت بنگرد، البته چنین قلبی در تمام شئون [و مراحل]... با رفق و مدارا رفتار می کند. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص318 ـ 319)

 من اگر... برای خودم نسبت به سایر انسان ها یک مرتبتی قائل باشم، این انحطاط فکری است و انحطاط روحی. (صحیفه امام، ج12، ص 343)

از همین اصل اعتقادی توحید ما الهام می گیریم که همه انسان ها در پیشگاه خداوند یکسانند، او خالق همه است و همه مخلوق و بنده او هستند، اصل برابری انسان ها و اینکه تنها امتیاز فردی نسبت به فرد دیگر بر معیار و قاعده تقوا و پاکی از انحراف و خطا است. بنابراین با هر چیزی که برابری را در جامعه برهم می زند و امتیازات پوچ و بی محتوایی را در جامعه حاکم می سازد باید مبارزه کرد. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج5، ص388)

بنابراین نشان دادن اصول و مبانی کرامت انسان در آموزه های دینی، تنها شناسایی حقیقت وجودی انسان نیست بلکه شناخت حقوق، بایدها و نبایدهای اجتماعی و فرهنگی او نیز هست که با کار انداختن استعدادها و کسب کمالات به دست می آید.

امام (س) در این باره در شرح چهل حدیث می فرماید: اهل معرفت می گویند حق تعالی برای محبوب خود رفع حجب می کند و خدا می داند در این رفع حجب چه کرامت هایی است؛ غایت آمال اولیا و نهایت مقصد آن ها.

 

انتهای پیام /*