اسیر آزاد

کد : 171815 | تاریخ : 02/05/1397

اسیر آزاد


taz8

 

از گل داغ که از دولت غم دلشادی

بنده عشقی و از هر دو جهان آزادی

بر صفای تو دم سرد خزان دست نیافت

ای سرافراز تو با سرو چمن همزادی

سبز مانی که ز پاییز نشد رنگ تو زرد

تو به گلزار وفا سبزتر از شمشادی

بر نیامد ز شکار تو مراد دل خصم

تویی آن صید که آزار دل صیادی

با تن خسته لب بسته ترا دشمن دید

که چنان تندر توفنده همه فریادی

خصمت آزار بسی کرد و نگشتی تسلیم

شد بر او فاش که تو سخت تر از فولادی

آفرین بر تو و آیین تو کز پاکی طبع

خصم نیرنگ و فسون، دشمن هر بیدادی

کوه عزمت نبرد سیل حوادث از جا

بس که ای عاشق آزاده قوی بنیادی

گر رهایی و اگر بسته به زنجیر ستم

همچو بوی گل و چون باد صبا آزادی

 

 

‎ ‎

[[page 195]]

انتهای پیام /*