«آیا این حوض: مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریاست». منظور حضرت امام از این عبارت چیست؟

در همه مسلک های فلسفی و عرفانی[الهی] سخن این است که چگونه از حق تعالی که وحدت حقیقی دارد، عالم با این همه کثرات به وجود آمده است؟

کد : 172358 | تاریخ : 04/06/1397

در ابتدا اشاره ای به بحث کثرت و وحدت در اینجا لازم است:‏

‏در همه مسلک های فلسفی و عرفانی[الهی] سخن این است که چگونه از حق تعالی که وحدت حقیقی دارد، عالم با این همه کثرات به وجود آمده است؟‏

‏آن ها می گویند، اولین آفرینده، یا نخستین صادر یا اولین تجلی فعلی حق است، یک چیز بیشتر نبوده است که دارای وحدت است، و از آن به عقل اول، صادر نخستین، مشیّت فعلیه و... تعبیر می کنند، و در روایات نیز از آن به نور و نور پیغمبر(ص) تعبیر آمده است.‏

‏از این وجود نخستین و مخلوق اول، به ترتیب و سپس طولی و عرضی موجودات دیگر به وجود آمده اند، تا به پایین ترین رتبه موجودات در عالم طبیعت و... رسیده است. این سیر نزولی عالم است، و این سیر نزولی، سیر صعودی را به دنبال دارد و برگشت این موجودات به مرتبه ای است که از آن صادر شده اند.‏

‏در سیر نزولی هر چه پایین می آییم از وحدت دور و به کثرت می رسیم، و در سیر صعودی هر چه بالا می رویم از کثرت دور و به وحدت می رسیم و معاد که رجوع موجودات به حق است، به معنایی برگشت کثرات به وحدت است: «انا لله وانا الیه راجعون».‏

‏اکنون، حضرت امام می گوید، این حوض کوثر که در حدیث ثقلین از آن تعبیر شده است، که کتاب (قرآن) و اهل بیت(ع) در آن جا به حضرت وارد می شوند، آیا همان نقطه اتصال کثرت به وحدت است، و همان رجوع کثرات به وحدت است که مانند قطرات آب، که به دریا می ریزد، در آب دریا غرق می شود، و دیگر قطرات نیستند به قطره بودنشان و یک آب است و آنهم دریاست. و یا حقیقت دیگری است که ما از آن آگاه نیستیم.‏

C:\Users\v.safari\Desktop\حدیث ثقلین 2.jpg

‏ ‏

‏در حدیث ثقلین، دو چیز به عنوان آنچه پیغمبر(ص) می‌ گذارد، و می رود معرفی شده است، و آن دو: قرآن و اهل بیت(ع) است، که این دو در این عالم با هم هستند و از هم جدا نمی شوند، تا در حوض کوثر بر پیغمبر(ص) وارد شوند.‏

‏اگر اولین صادر، همان نور پیغمبر(ص) باشد، که مقام باطنی رسول الله(ص) است، همه هستی از آن سرچشمه می گیرد، قرآن که از همان مرتبه نازل شده است، و در قالب الفاظ و عبارات درآمده است، حقیقتی است که از آن مرتبه گرفته شده است، و عترت که همانا انسان های کامل هستند، آن ها نیز از همان مرتبه آغاز کرده اند، این دو حقیقت در عالم هستی در مراتب مختلف هستی سیر کرده اند، تا هر دو در مرتبه عالم دنیا طهور کرده اند، یکی قرآن صامت و دیگری قرآن ناطق، آنچه قرآن از حقیقت در بر دارد، عترت به آن معرفت دارد و مفسر آن است، و هر چه عترت از مقام و ... برخوردار است، قرآن، بازگو کننده آن است، این دو همدیگر را تفسیر و تبیین می کنند، یا در مقام بیان و یا در مقام عمل و تحقق.‏

‎‎‏اکنون این دو که در سیر نزول در عالم ملک ظاهر گشته اند، در مراتب صعود به همان سر منشأ خود برمی گردند، که حوض کوثر یعنی مقام رسول الله به مرتبه باطن است، و این کثرات به آن وحدت می رسند، و به آن متصل می شوند.‏

انتهای پیام /*