آغاز وضیت نامه به حدیث ثقلین و اشاره به سرگذشت آن دو در تاریخ اسلام، به خوبی مقصود ایشان را بازگو میکند.
این حدیث شریف که از زبان پیغمبر اکرم(ص) بارها به ویژه در روزهای آخر عمر آن حضرت بیان شده است، راه سعادت دو جهان را برای مسلمانان و همه طالبان حق بازگو می نماید، و امام(س) نیز به پیروی از پیغمبر(ص) در این وصیت نامه که برای ایرانیان و مسلمانان نگاشته شده است، راه و رسم و زندگی و سعادت را نشان می دهند، آن را سرلوحه سفارش نامه خویش قرار می دهند، و به یک کلام می خواهند بگویند، همه آنچه من گفته و می گویم، باید انجام و تعهد به این دو باشد، پس در هر زمان و مکانی هستید، ببینید این دو برای شما چه دستوری می دهند و چه می گویند، به همان عمل کنید.
راه سعادت و نجات در گرو پیروی از قرآنی است که اهل بیت پیغمبر(ص) بیان کننده آن و در عمل به آن قرآن مجسم هستند، آنها قرآن گویا هستند، آنها تطبیق دهنده قرآن در هر زمانی و مکانی هستند، سیره و سخن آن ها می تواند راه خدا را به ما نشان دهد. قرآنی که جدای از مفسران علمی و عملی آن باشد، به دلیل فهم نادرست و ... نمی تواند نجات دهنده باشد، و ممکن است دریافت نادرست از قرآن ما را به انحراف بکشاند.
همچنین اهل بیت(ع) که خود جدای از قرآن نیستند، اگر ما آنها را جدای از قرآن بگیریم، و قرآن را کنار گذاشته، تنها به تعریف و تجلیل آنها پرداخته، و برای آنها بزرگداشت بگیریم و بر قبور آنها مناره و گنبد زنیم و به زیارت آنها برویم، و فکر کنیم این دوستی و ولایت آنها می تواند ضامن سعادت ما باشد، انحرافی بیش نیست.
حدیث ثقلین، این دو را با هم به ما سفارش میکنند.
امام خمینی(س) همین را می خواهد بگوید و همه مسلمان ها را دعوت به پذیرش همین اصل کند، که آنچه می تواند باعث سربلندی مسلمانان و سعادت آنها باشد این است که همگی با چنگ زدن به این دو و با محور قرار دادن این دو بین مسلمان ها وحدت برقرار و دستورهای آن دو را که در هر صفت دو تا نیستند، یکی هستند، سرمشق خود قرار دهیم، چرا که آنچه امروز، در گذشته و آینده سبب پراکندگی و عقب افتادگی، تسلط بیگانگان و ... بر مسلمین شده و می شود دوری از راه این دو می باشد.