مواضع و راهبردهای امام خمینی (ره) قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در باره جوانان

در این نوشتار با هدف تبیین جایگاهی که جوانان در اندیشۀ امام دارند، ارتباط معنا­داری بین دو مقولۀ امام خمینی و جوانان برقرار شده است. همچنین به ویژگی های جوانان، مکانیسم ها و راهبرد ها اشاره شده است.

کد : 172386 | تاریخ : 09/06/1397

 روابط عمومی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره): دو مقولۀ جوانان و امام‌خمینی (ره) ازجمله مقولاتی هستند که پس از دهۀ ۱۳۷۰ بیش از گذشته توجه دانشمندان و متخصصان و محققان رشته‌های مختلف را به خود جلب کرده‌است. پس از رحلت حضرت امام‌خمینی (ره)، بنیان‌گذار فقید جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۶۸، ضرورت شناسایی ابعاد وجودی ایشان در دستور کار نظام قرار گرفت و از آن تاریخ به بعد حجم عظیمی از کارهای تحقیقاتی و مطالعاتی، همایش‌ها، سمینارها و نشست‌‌های متعدد سطوح مختلف ملی، استانی و محلی و حتی همایش‌‌های بین­ المللی و بزرگداشت­ های سالانه با موضوع امام‌خمینی زمان و ضرورت توسعۀ کشور براساس برنامه‌ صورت گرفت و از سال ۱۳۶۸ نخستین برنامۀ پنج ­سالۀ توسعۀ اقتصادی اجتماعی و فرهنگی اجرا شد، اما در ارتباط با جایگاه موضوع جوانان از آن تاریخ تاکنون باید به موضوع جوانان از همان برنامۀ پنج ­سالۀ اول توسعه توجه می­شد. این توجه  در قالب برخی از موارد قانون برنامۀ اول توسعه آغاز شد و سپس در قالب گنجاندن مواد بیشتر شفاف‌تر در قوانین برنامه‌های دوم و سوم و چهارم توسعه ‌استمرار و استحکام بیشتری یافت؛ بنابراین، هم مقولۀ امام‌خمینی و هم مقولۀ جوانان ازجمله مقولات پراهمیت هستند. ‌در این مقاله با هدف تبیین  جایگاهی که جوانان در اندیشۀ امام دارند، ارتباط معنا­داری بین دو مقولۀ امام‌خمینی و جوانان برقرار شده‌است. همچنین به ویژگی‌‌های جوانان، مکانیسم‌ها و راهبرد‌ها اشاره خواهد شد. این مقاله توسط دکتر شهلا باقری، عضو هیئت‌علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی تهران؛ محمد ندری، کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه خوارزمی تهران به رشته تحریر درآمده و روش تحقیق مقاله کتابخانه‌ای و میدان مطالعه مجموعه ­آثار امام‌خمینی است.

اجتماعی‌شدن: این واژه به دو معنا به‌کار می­رود: الف)  انتقال آن‌چه در گذشته صورت خصوصی، خانوادگی و شخصی داشت به قلمرو اجتماعی و بیشتر دولتی. این معنا خارج از بحث مقالۀ حاضراست؛  ب)  فرایندی که برپایۀ آن مجموعۀ حیات و فعالیت‌‌های انسانی در شبکۀ وابستگی‌‌های متقابل اجتماعی جای می­ یابند. منظور از اجتماعی‌شدن فرایندی است روانی و اجتماعی که برپایۀ آن شخصیت اساسی تحت‌تأثیر محیط و به­ خصوص نهادهای تربیتی قرار می­گیرد‌ (بیرو، ۱۳۸۰: ۳۶۳).

اجتماعی‌شدن فرایندی است که طی آن فرد به ­تدریج شخصی خودآگاه و ورزیده در شیوه‌های فرهنگی می‌شود (گیدنز، ۱۳۷۴: ۶۷) و نیروها و قوای درونی و استعدادهای ذاتی کشف می‌شود و با خویشتن آشتی و با خدای خود ارتباط برقرار می‌کنند. با جمع‌بندی این نظریات می‌توان گفت جوانی از دورۀ خاص سنی شروع می­شود و به‌عنوان یک واقعیت اجتماعی متغیر ممکن است اقتضائات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و سبک زندگی متفاوتی داشته باشد.

راهبردها: تربیت و جامعه ­پذیری یک هدف اساسی برای جامعه ‌است. راهبردها و استراتژی‌ها بسیج همۀ امکانات و تغییردادن شرایط در جهت مناسب برای رسیدن به آن‌ها هدف اساسی است (آشوری،۱۳۹۰: ۲۶). این مقاله محبت و شفقت، مدارا و سعۀ صدر، عفت و بخشش را شروط مهم برای تحقق و جامعه­ پذیری جوانان از دیدگاه امام‌خمینی می­داند. محبت و شفقت، به­ حسب فطرت بر هرچه و هرکس علاقه و محبت پیدا کند، توجه خود را به محبوب قرار می‌دهد. میزان گرایش یا نفرت کسی از چیزی یا کسی به ­میزان محبت بستگی دارد. فضائل اخلاقی و رذائل اخلاقی به محبت بازمی‌گردد. محبت دو نوع است: محبت یا دنیا‌گرایانه یا مبتنی‌بر رحمت و عطوفت است. فضائل اخلاقی ازقبیل بزرگواری، عزت نفس، حریت، عواطف، رحمت، مواصلت و مودت  از لوازم غیرمادی است. رذایل اخلاقی ازقبیل فقر، حرص، چاپلوسی، بغض، کینه، ظلم، جور، قطع رحم،  نفاق و دیگر اخلاق فاسد از لوازم دنیاست. امر به­ معروف و نهی از منکر  بدون قلب رحمت امر به معروف و نهی ازمنکر  امکان ندارد. احساس شفقت، رعایت حق نوع مردم  و احساس اخوت، باعث کیفیت بیان و ارشاد ناشی از ترشحات قلب به رحیمانه ‌است.  قرآن راه نفوذ بر دل مردم، حتی شدیدترین آن‌ها مثل فرعون را شفقت و نرم­خوئی می‌داند. رشتۀ حیات فردی و اجتماعی بدون رحم و عطوفت، گسیخته می‌شود (خمینی، ۱۳۸۲: ۲۳۲).

تربیت مستدام و صحیح بدون مدارا و سعۀ صدر ممتنع است. فرایند تربیت یا برای خودسازی یا برای دیگرسازی صورت می‌گیرد. هر دو نیازمند مدارا و سهل­ گیری است. سخت­گیری در مسیر تربیت حتی نسبت به خود باعث انحراف از راه سلوک می‌شود. سالک در هر مرتبه که هست باید مراعات حال خود را بکند و با رفق و مدارا با نفس رفتار نماید و زاید بر طاقت و حالت خود بر آن تحمیل نکند. به­ ویژه برای جوان‌ها و تازه­ کارها این مطلب مهم است که ممکن است، اگر جوانان با رفق و مدارا با نفس رفتار نکنند و حظوظ طبیعت را به اندازۀ احتیاج آن ازطرق محلله ادا ننمایند، گرفتار خطر عظیمی شوند که قابل­جبران نباشد و آن خطر این است که گاه نفس به ­واسطۀ سخت­گیری زیاد و عنان­ گیری بی­اندازه عنان­ گسیخته شود» (خمینی، ۱۳۷۲: ۲۵).

امام باقر (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) نقل می‌کند که فرمود: «همانا این دین محکم است، داخل آن شوید با رفق و مدارا و عبادت خدا را مبغوض بندگان خدا نکنید تا مثل سوار مفرطی باشید که نه سفر را قطع می‌کند و نه پشت به مرکوب خود باقی می‌گذارد (همان: ۲۷).

«رفق» به کسر «ر» ضد عنف و شدت به ­معنی مدارا، ملایمت، تعامل از روی لطف، کمک و نفع­ رسانی است. مدارا به­ قصد دلسوزی و شفقت برای فراهم‌کردن منافع و راحتی خود و دیگران است. اگر مدارا اسباب زحمت را فراهم کند، بایستی سرعت و شدت به خرج داد. قطع سریع دست معیوب، عین مدارا با مریض است (همان: ۳۱۴). رفق و مدارا در انجام امور مدخلیت کامل دارد و در معاشرت با مردم و انجام امور دنیوی، در هدایت و ارشاد مردم، در امر به معروف و نهی از منکر و ریاضت نفس و سلوک به­ سوی خدا نقش اساسی ایفا می­کند (همان: ۳۱۵)، تربیت جوان بدون رفق و مدارا امکان­پذیر نیست. انتقال سنت‌ها و معارف و ارزش‌‌های دینی به جوان منوط به این است که آن‌ها احساس انتفاع و آرامش کنند. رفق و مدارا در دست­یابی به مقاصد دنیوی و دینی و پیشرفت آن‌ها بسیار مهم و اساسی است. از دستورات خداوند به حضرت موسی و هارون در مأموریت دعوت فرعون، نرم ­خویی است. نرم­خویی را مقدمۀ روی­ آوری فرعون به خدا می‌داند. اخلاق حسنه همراه با قوۀ رفق و مدارا و حسن معاشرت با دیگران، منشأ اثر خواهد بود. زودرنجی، کدورت و امراض عصبی، امکان تعامل را به­ شدت کاهش می‌دهند. نه ­تنها هیچ مقصودی حاصل نمی­شود، بلکه برخورد خشن با انسان مرتکب معصیت یا تارک واجب باعث خواهد شد از معصیت کوچک به معاصی بزرگ یا به ارتداد و کفر منتهی شود. در ذائقۀ انسان امرونهی تلخ و ناگوار است. امرونهی، عصبیت انسان را تحریک می‌کند، تلخی و ناگواری امرونهی را با شیرینی بیان، مدارا و حسن خلق، باید جبران کند تا کلامش اثر کند (همان: ۳۱۷). لازمۀ محبت به کسی رفق و مدارا با او است. چه­ بسا سخت­گیری به خود درباب ارتیاض نفس و سلوک راه حق و عدم مدارا با نفس، به ­خصوص در اوایل امر و برای جوان­ها، اسباب تنفر نفس از ارتیاض و سلوک شود و از زیر بار حق فرار کنند (همان: ۳۱۷).

بخشش و اغماض، جوان به‌دلیل لطافت روحی نسبت به دعوت‌کنندگان و مقصد دعوت حساس است. دعوت دو نوع است: دعوت به‌سوی خود و دعوت به‌سوی خدا. اگر دعوت به‌سوی خود باشد، تکلیف مشخص است. اگر دعوت به‌سوی خدا باشد، خداوند در رأس دعوت­کنندگان است. خداوند با صفت رحمت، مغفرت و بخشش و قول استجابت دعا، بندگان خود را دعوت می‌کند نه با غضب و عصبیت. امام‌خمینی براساس روایات، اقتصاد و میانه­روی در وقت بی­نیازی و دست­بازی، رفق و مدارا و عفو و بخشش را در جلب مردم به‌خصوص جوانان مهم می‌داند (همان: ۳۱۷). از بزرگ­ترین کمالات انسانی تجاوز از اشخاصی است که به او بدی کرده‌اند. «صفت عفو و تجاوز، از صفات جمالیۀ حق­ تعالی است که اتصاف به آن تشبه به مبادی عالیه ‌است و از بزرگ­ترین اوصاف حق، رحمت بر عباد و تجاوز از سیئات و عفو از خطیئات است» (همان: ۴۲۵). خداوند با همۀ عظمت و علم به جزئیات معاصی از بندگان خود گذشت می‌کند، تو که بندۀ خدا هستی و عالم به جزئیات معاصی و اسرار خلق ­الله نیستی، چرا گذشت نمی‌کنی، آیا به ‌استکبار کشیده نشده ­ای؟

 ­ نقش جوان

 نقش جوان به‌عنوان سرمایۀ اساسی جامعه، نقش اساسی در توسعۀ جامعه دارد. نقش اساسی جوانان درصورتی ظاهر خواهد شد که قسمتی از وقت را صرف شناخت اصول اساسی اسلام و در رأس آن توحید و عدل و شناخت انبیای بزرگ کنند (صحیفۀ امام، ج ۳: ۳۲۲). امام‌خمینی، جوانان تحصیل­کرده را دارای نقش‌‌های خطیر می‌داند (خمینی، 1372، ج ۲: ۲۸۸) یکم، دفاع از اسلام، دوم، دفاع از میهن و استقلال آن، سوم، شناساندن اسلام به جوامع بشری از جهت طرز حکومت و بسط عدالت و از جهت رفتار حاکم مسلمین با ملت و از جهت کیفیت معامله حاکم اسلامی با بیت­المال مسلمین. جامعه ­پذیری انطباق با فرهنگ تاریخی و دینی جامعه ‌است. واکنش صحیح در برابر آن نیازمند فهم و اخذ تصمیم درست است. جوانان نقش کلیدی در زمینه و عرصه‌‌های مختلف دارند.

عرصه سیاسی: جوان در عرصه سیاسی، خنثی­ کنندۀ توطئه‌ها است. جوانان پشتیبان اصلی جامعه در مواقع دفع خطرات و توطئه‌‌های داخلی، دفاع از مرزهای کشور و دفع خطرات بین­المللی هستند. آن‌ها وسیلۀ آرامش مردم تلقی می‌شوند: «همین جوانان فداکار عزیز هستند که شب‌ها بیدار می‌مانند تا خانواده‌ها با آرامش استراحت کنند» (خمینی، 1372 18: 106). جمعیت جوان یک جامعه از جهت تأمین امنیت و جایگزینی نیروی فعال و مولد، تنها عامل بقا و تداوم آن است.

عرصۀ علمی و فرهنگی: جوان مستعدترین گروه برای کسب، ابداع، نوآوری و توسعۀ علم در یک جامعه ‌است. امام به جوانان دانشگاهی تأکید می‌کند که هرچه بیشتر در کسب علم و فنون تلاش کنند تا در اعتلای کشور مؤثر واقع شوند (صحیفۀ امام، ج ۱۸: ۸۴). علم بنیاد تغییرات فرهنگی، اجتماعی، فنی و صنعتی است. عرصۀ اقتصادی و سازندگی، در کنار سایر سرمایه‌ها، سرمایۀ انسانی و اجتماعی برای ساختن یک جامعه ضروری است. از دیدگاه امام‌خمینی «آیندۀ مملکت به دست جوانان سپرده می‌شود» (خمینی، 1372، ج ۲: 7). حفظ کشور ازنظر امنیت جغرافیایی، علمی و اقتصادی به ­عهدۀ جوانان خواهد بود. یکی از انتقادات شدید امام از رژیم پهلوی از مسئلۀ فقر، بیکاری جوانان، اختلال وضع کشاورزی و اختلال وضع بازار بود (همان: ۱۲۴). جوانان تحصیل‌کرده به‌عنوان مردان و شخصیت­های آیندۀ اجتماع و آتیه­ ساز هستند و با هوشیاری می‌تواند با تمامی عوامل عقب ­افتادگی و ذلت ملت­های خود مبارزه کنند (همان: ۱۷۷).

حرکت ­آفرینی: امام‌خمینی نقش بنیادی برای جوانان در تداوم و پیروزی نهضت اسلامی قائل است. از حرکت جوانان با عنوان «قیام‌‌های هوشیارانه» یاد می‌کند و بر نقش اساسی آن‌ها را در تأسیس جمهوری اسلام تأکید دارد (خمینی، 1372، ج ۳: ۳۱۴- ۳۰۸). ادارۀ جنگ، از نمونۀ عملکرد جوان‌ها است که با فداکاری و شهادت­ طلبی خود جنگ را اداره و به پیروزی رساندند. جنگ با استقامت جوان‌‌های شهادت­ طلب و فداکاری آنان و پدرها و مادرهای آن‌ها سرانجام رسید.

مواضع و راهبردهای امام‌خمینی (ره) قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی

جذب اجتماعی جوانان با التزام به تغییر رویکرد‌ها، سیاست‌ها و اقدامات:

مفهوم جذب اجتماعی که آن را در نقطۀ مقابل طرد اجتماعی به‌کار می‌بریم، امروزه در نزد بسیاری از جامعه‌شناسان و رشته‌‌های علمی مرتبط و در نزد محققان بین ­رشته‌ای و چند رشته­ ای، به اصطلاحی متداول تبدیل شده‌است. همان­طورکه برخی از محققان امثال هیلاری سیلور برای ارائۀ تعریف طرد اجتماعی به مفاهیم عکس آن همچون همگرایی (ادغام) و شهروندی در سه پارادایم همبستگی در تفکر جمهوری­ خواهی از نوع فرانسوی)، تخصصی­ سازی در لیبرالیسم انگلیسی‌ـ‌آمریکایی و انحصارطلبی (نزد چپ‌گرایان اروپا) رجوع می‌کنند (دیوید بیرن، ۲۰۰۸: ۲۶۲) یا برخی از دیگر از محققان در ارائۀ تعریف عملیاتی برای طرد اجتماعی، آن را عدم مشارکت شخص در فعالیت‌‌های کلیدی در جامعۀ محل زندگی تعریف می‌کنند (همان: ۳۷۳)، من نیز با کمی تساهل تعریف جذب اجتماعی را در چهار بعد ذیل ارائه می‌کنم:

الف) مصرف: ظرفیت و توان خرید کالاها و خدمات در جامعه که همانا مفهوم عکس آن یعنی فقر، محرومیت و بیکاری است.

ب) تولید: تولید هم در فعالیت‌‌های ارزشمند اقتصادی و هم اجتماعی که عکس آن همانا بیکاری، جمود و رکود فکری و علمی، فقر آموزشی و مهارتی است

ج) حضور سیاسی: مشارکت در تصمیم­ گیری­های محلی یا ملی که عکس آن سیاست­ گریزی، استبداد و خفقان و نقض حقوق مدنی و سیاسی است.

د) همگرایی اجتماعی: همگرایی با خانواده، دوستان و اجتماع که عکس آن انزوای فردی و گروهی و اجتماعی، تعارضات فرهنگی و اجتماعی و مذهبی است. برخلاف رویکرد‌ها، سیاست‌ها و اقدامات دوران پهلوی که منجر به طرد اجتماعی جوانان شده بود، امام در مجال‌‌های مختلف به تبیین رویکرد مدنظر خود نسبت به اداره و توسعۀ کشور پرداختند و در همین راستا، اقدامات کلان در حوزۀ ساختارسازی و نهادسازی برای رسیدن به نظام‌‌های سیاست­گذاری، برنامه ­ریزی و اجرایی ملی و یکپارچۀ متناسب را حمایت نمودند. ازجمله این اقدامات که با هدف رفع علل و ریشه‌‌های طرد اجتماعی و تقویت عوامل جذب اجتماعی صورت گرفتند، می‌توان موارد ذیل را به اختصار بیان کرد:

تحول در نظام آموزشی:

یکی از مواردی که به ­نوعی در طرد اجتماعی جوانان در دوران پهلوی اثر گذاشته بود، عدم تطابق محتوای آموزشی و نیازهای آموزشی جوانان بود. این مسئله هم در آموزش پایه و متوسطه و هم در تحصیلات تکمیلی به ­چشم می‌خورد و این با زیرساخت‌‌های فرهنگی و اجتماعی جامعه سازگاری لازم را نداشت. به­ همین­ علت و با درک تجربۀ طرد اجتماعی حاصل از این مسئله در دوران شاهنشاهی، امام‌خمینی در یکی از اقدامات کلان و ساختاری خود، تصمیم به اسلامی‌کردن و همزمان دموکراتیزه‌کردن مدارس و دانشگاه‌ها گرفتند. این اقدام درمورد مدارس با سهولت بیشتری صورت گرفت، لکن درمورد دانشگاه‌ها که حساسیت بیشتری داشت موضوع ازطریق فرمان تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی دنبال شد که با تعطیلی موقت دانشگاه‌ها همراه شد. بعدها ستاد انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۹۳ با حکم امام به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارتقا یافت  و تا به امروز بر امور مرتبط با نظام آموزشی کشور نظارت دارد. دومین مورد که به‌عنوان یک خط در نظام آموزشی مطرح بود، فقدان برنامه‌‌های پرورشی ملهم از فرهنگ اسلامی جامعه بود. امام‌خمینی چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب با این مهم تأکید داشتند؛ لذا در دوران حیاتشان شاهد تأسیس معاونت امور تربیتی در وزارت آموزش­وپرورش و راه­اندازی دفاتر امور تربیتی در تمامی مدارس و دانشگاه‌ها بودیم. برگزاری مراسم مربوط به اعیاد مذهبی و ملی در مدارس و دانشگاه­ها، التزام به برگزاری مراسم عبادی در مدارس و دانشگاه‌ها و برگزاری اردوهای سیاحتی و زیارتی برای دانش­آموزان و دانشجویان ازاین­دست برنامه‌ها محسوب می‌شدند.

مبارزه با بیکاری، فقر و محرومیت:

یکی از عوامل اصلی در طرد اجتماعی جوانان در ترد تمامی جوامع، بیکاری و فقر و محرومیت ناشی از آن بوده‌است. امام‌خمینی در کتاب ولایت فقیه که به تبیین تئوری ولایت فقیه می‌پردازند، یکی از اساسی ­ترین مشخصه‌‌های حکومت اسلامی را مبارزه با فقر و محرومیت معرفی می‌کند: «علمای اسلام موظفند با انحصارطلبی و استفاده‌‌های نامشروع ستمگران مبارزه کنند و نگذارند عدۀ کثیری گرسنه و محروم باشند و در کنار آن‌ها ستمگران غارتگر و حرام ­خوار در ناز و نعمت به ­سر ببرند (‌خمینی، ۱۳۵۷: ۳۷). امام، در اولین اقدامات کلان برای جذب اجتماعی جوانان، از تأسیس جهاد سازندگی و تشکیل کمیتۀ امداد استقبال کردند. جهاد سازندگی ازجمله نهادهای انقلابی بود که در سخت‌ترین شرایط در ۸ سال دوران دفاع مقدس توسعۀ روستاها را در دستور کار گذاشته بود و در اهداف خود بسیار موفق عمل کرد. بسیاری از محرومیت‌ها و فقر شایع در روستاها با همت نیروهای جهادی مرتفع شد و نیروهای جوان اعم از روستایی و شهری نیز وارد چرخۀ اشتغال مولد در کشور شدند. این روند مبارزه با فقر و محرومیت تا زمان حیات امام استمرار یافت و ایشان با حساسیتی که نسبت به معیشت مردم داشتند از هرگونه برنامه‌ای که منجر به ارتقای تولید ملی و خودکفایی می‌شد، به­شدت حمایت می‌کردند.

 رفع تبعیض‌‌های قومی و طبقاتی:

یکی از مواردی که موجب فراگیر‌شدن نهضت امام‌خمینی علیه رژیم پهلوی شد، مخالفت امام با تبعیض‌‌های قومی و طبقاتی بود. امام چه قبل و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مواضع خود را در قبال این مسئله بیان می‌کردند و توانستند قومیت‌ها و طبقات مختلف جامعه را با خود همراه کنند. پس از پیروزی، ایشان در زمان تدوین قانون اساسی توجه و تأکیدی خاص بر مسئلۀ قومیت‌ها و طبقات محروم داشتند؛ طوری­که مجلس مؤسسان، برخی از اصول قانون اساسی را به این مسئله اختصاص دادند. امروزه اصول ۱۹ و ۲۹ قانون اساسی به موضوع رفع تبعیض قومیتی اختصاص دارد. ازسوی­ دیگر، ملاقات‌‌های صمیمانه و پی­درپی امام با اقشار و گروه‌ها و اقوام مختلف ایرانی، مؤید التزام عملی ایشان به برابری تمامی شهروندان ایرانی و پرهیز از هرگونه تبعیض قومی، طبقاتی و مذهبی بود؛ لذا حضور گستردۀ جوانان تمامی قومیت‌ها و گروه‌‌های ایرانی هم در ادارۀ کشور و هم در ادارۀ جنگ تحمیلی ۸ ساله نتیجۀ تغییراتی بود که امام هم در رویکرد و هم در سیاست‌ها و اقدامات نظام در قبال اقوام و اقلیت‌ها ایجاد کرده بود.

­ نتیجه­ گیری

جوانان در توسعۀ حال و آیندۀ جامعه ازنظر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و تأمین امنیت همه­ جانبه، نقش بنیادین دارند. امام‌خمینی، نسل جوان را باعث قطع دست چپاول‌گران از منافع ملت­ها و کشورها می­ داند. دورۀ جوانی از مهم­ترین دوره‌‌های تربیت و جامعه ­پذیری به­شمار می‌رود و جوان قدرت بیشتری برای مجاهدت و اصلاح خود دارد. از­این­رو، جوان، سرمایۀ انسانی و اجتماعی یک جامعه‌ است و سرمایه ­گذاری در راستای به­ کارگیر آن، توسعۀ سرمایه­ گذاری است. سلامتی با آسیب­ پذیری روانی و اجتماعی جوان، سلامتی و آسیب جامعه را نشانه خواهد رفت. حضور فعال جوانان در عرصه‌‌های سازندگی، بی‌شک به آزادی و استقلال فکری آنان بازمی‌گردد. امام‌خمینی جوانان را فرصت، منشأ امید، نشاط و سازندگی و رافع تهدیدات و خطرات و بزرگ­ترین سرمایۀ اجتماعی می‌داند و بی­گمان ازدست­دادن سرمایۀ جوان زمینه­ ساز ناب­سامانی‌‌های اجتماعی و امنیتی خواهد بود. اجتماعی‌شدن، فرایندی است که برپایۀ آن مجموعۀ حیات و فعالیت‌‌های انسانی در شبکۀ وابستگی‌‌های متقابل اجتماعی جای می‌یابند و طی آن فرد به ­تدریج شخصی خودآگاه و ورزیده در شیوه‌‌های فرهنگی می‌شود.

جوان دارای ویژگی روحی و شخصیتی خاصی است که او را مستعد تغییرات می‌کند. فهم این ویژگی‌ها مواجه با او را آسان می‌سازد. میزان صحت تصمیمات دربارۀ آن‌ها منوط به این شناخت است. تغییرپذیری، لطافت روح، حق­پذیری و ریسک­ پذیری از مهم­ترین شاخصه‌‌های جوانان است. خانواده، نظام تعلیم و تربیت و رسانه‌‌های جمعی از مؤثرترین عوامل تأثیر بر نگرش‌ها، ارزش‌ها و هنجارهای رفتاری جوانان هستند. اگر تربیت و جامعه ­پذیری هدف رهبران و برنامه ­ریزان جامعه باشد، مهم­ترین روش‌‌های تربیت، محبت و شفقت، مدارا و سعۀ صدر و بخشش و اغماض است. مفهوم طرد و جذب اجتماعی ازجمله مفاهیمی است که امروزه ازسوی بسیاری از نظریه­ پردازان و صاحب­نظران رشته‌‌های تخصصی مختلف در علوم اجتماعی مطرح و بحث شده‌است. این مفهوم می‌تواند بسیاری از مسائل اجتماعی را در چارچوب مفهومی ­اش تحلیل کند و علل و تبعات آن را تبیین نماید. مسئلۀ جوانان ازجمله مقوله‌هایی است که در سه دهۀ اخیر بیش از گذشته موردتوجه بسیاری از مطالعات و تحقیقات جدی بوده و به‌عنوان یک موضوع چندرشته‌ای یا بین ­رشته‌ای در کنار مقولاتی همچون طرد اجتماعی و جذب اجتماعی موضوع پژوهش و تحلیل بوده‌است. بسیاری از اقدامات و تحولات اجتماعی که از قبل در چارچوب مفاهیمی همچون انقلاب، اصلاحات، جنبش، همگرایی و واگرایی اجتماعی، اجتماعی‌شدن و ادغام اجتماعی، حاشیه‌ای‌شدن و حاشیه ­نشینی، انزوای اجتماعی و... بررسی و تحلیل می‌شده‌اند، در قالب مفاهیمی جدیدتر همچون طرد و جذب اجتماعی نیز مطالعه شده­اند.

در این مقاله تلاش کرده ­ایم تا حرکت بزرگی را که امام‌خمینی (ره) تحت عنوان نهضت انقلاب اسلامی از سال ۱۳۶۲ آغاز کردند و درنهایت با استفاده از نیروهای جوان کشور به فرجام رساندند، مطالعه کنیم. رویکرد‌ها، جهت­ گیری‌ها، سیاست‌ها، راهبرد‌ها و برنامه‌‌های امام، چه قبل و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی همگی در چارچوب این مفاهیم جدید قابل­ت بیان است. این­که انتقادات امام به پهلوی عمدتاً متوجه مسائل جوانان بود و مسائل جوانان در خواستۀ امام از رژیم موضوعیت داشته‌است؛ نهضت امام جوانان را بیدار و به ­نفع اسلام و ایران بسیج کرد و در مقابل، جوانان نیز پشتوانه و عامل پیروزی این نهضت شده ­اند؛ امام چه قبل و چه پس از پیروزی نهضت و تا آخر عمر همواره جوان­ باور و جوان­ گرا بوده‌است؛ امام جوانان را سرمایۀ ملی کشور می‌دانست و در مقابل نیز قاطبۀ جوانان به­ علت گرایش‌‌های اسلامی‌ایرانی به رهبری امام اعتماد داشتند؛ درک متقابل امام و جوانان نسبت به مسائل اصلی کشور و انتقاد صریح امام به بی­عدالتی، فساد و استبداد دوران پهلوی (عامل اصلی طرد اجتماعی و سیاسی جوانان)، عامل پیوند امام و جوانان بوده‌است که همۀ این موارد در خلال مباحث ارائه شده‌است. منبع: حضور 104

 

منابع

آشوری، داریوش. (1390)، دانشنامۀ سیاسی‌ـ‌فرهنگ اصطلاحات و مکتب ­های سیاسی، تهران، انتشارات مروارید.

بیرو، آلن. (1380)، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمۀ باقر ساروخانی، تهران، انتشارات کیهان.

خمینی سیدروح­الله. (۱۳۷۳)، شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی (ره). 

- (۱۳۸۱)، تقریرات فلسفه، ج ۳، مقرر عبد الغنی اردبیلی، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.

- (۱۳۷۲)، آداب الصلوه، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی (ره).

- (1379)، صحیفۀ امام، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، دوره ۲۱ جلد.

- (۱۳۷۵)، تفسیر سورۀ حمد، چاپ اول، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی.

-  (۱۳۸۲)، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی (ره).

گیدنز، آنتونی. (1374)، جامعه­ شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشر نی

منادی، مرتضی. (1392)، جوانان و نهادهای اجتماعی: رویکرد جامعه ­شناسی، تهران، انتشارات جامعه­ شناسان.

David Byrne, (2008) Social Exclusion: Critical concepts in sociology, volume I Routledge, UK.

انتهای پیام /*