ساعتها 30/9 بامداد را نشان مى دادند، ثانیه هاى انتظار به کندى مى گذشت. میلیونها چشم، که از فرط اشتیاق در آستانۀ گریستن بودند، بر آسمان تهران و صفحات تلویزیون دوخته شده بود. لحظه ها آرام در حال گذر بودند و تپش دلها تندتر از حرکت زمان بود. 12 بهمن بود، نخستین روز از ایام خاطره انگیزى که در فرهنگ انقلاب اسلامى به دهۀ فجر انقلاب شهره گردید، روزى، وراى دیگر روزها، روزى که حادثۀ عظیم و بى نظیر استقبال چند میلیونى مردم انقلابى از رهبر خویش را در خود داشت، روزى که به 15 سال انتظار پایان داد و... امام آمد.
امام آمد، در حالى که دو هیئت سیاسى و نظامى از برجسته ترین کارشناسان و مقامات امریکایى ، براساس طرح جرج بال و تصمیمات سران امریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان در کنفرانس گوادلوپ براى نجات رژیم وابسته و محتضر شاه، به صورت شبانه روزى در تهران تلاش مى کردند و همزمان تیم هایى در کاخ سفید واشنگتن و دفتر نمایندگى نیروهاى نظامى امریکا در ناتو مستقر در اروپا مسئولیت هماهنگى تبلیغات روانى، طراحى کودتا و هماهنگ سازى دول مرتجع منطقه، لجستیک و کمک رسانى به ارتش شاه و دولت بختیار را بر عهده داشتند.
جهان غرب، هر چند با تأخیر، خطر را احساس کرده بود، سقوط کامل شاه و نظام وابستۀ او، در مفهوم جغرافیاى سیاسى به معناى از دست دادن مطمئن ترین پایگاه اقتصادى و نظامى امریکا و هم پیمانان اروپایى اش در منطقۀ حساس خلیج فارس بود. از نقطه نظر بین المللى نیز پیروزى انقلاب اسلامى مى توانست انگیزه اى نیرومند در شکل گیرى و تداوم جنبش هاى اسلامى ملل مسلمان ـ که بیش از 25% جمعیت جهان را شامل مى شوند ـ به شمار آید، و بدین ترتیب فرهنگ سیاسى جهان را که پس از جنگ جهانى دوم بر اساس قطب بندى سرمایه دارى و کمونیسم شکل گرفته بود عملاً دستخوش تغییرات بنیادین کند و به اتخاذ راه سومى در فرهنگ و سیاست جهانى و ـ به تبع آن ـ در نظام هاى سیاسى آن دسته از کشورهایى که مى خواهند خارج از حاکمیت و سلطۀ دو بلوک شرق و غرب زیست کنند، منجر شود. بى دلیل نیست که دولت ها و رسانه هاى امریکا و غرب همواره از انقلاب اسلامى به عنوان عاملى در جهت به هم زدن نظم و ثبات بین المللى! یاد مى کنند.
آرى، امام آمد و با ورود پیروزمندانه اش ثابت کرد که قوانین و سنت هاى فراتر از محدودۀ اندیشه هاى زمینى و تحلیل هاى مادى در جهان وجود دارد و تحولات تاریخ بشرى و روش ها و ابزارهاى تحول، منحصر به تئوریهاى از پیش تعریف شدۀ مادى نیست، آن چنان که صاحبان تکنولوژى مى پندارند. امام خمینى ثابت کرد که هنوز و براى همیشه، جنبه هایى بسیار مطمئن و پایدار در حوزۀ ارزش هاى ماوراى طبیعى و رفتارهاى منطبق بر آن وجود دارند که با تکیه بدانها مى توان حرکتها را شکل و با موفقیت به انجام رساند، هر چند آخرین امکانات و توانایی هاى برآمده از بینش هاى مادى، در مقابلۀ با آن به کار گرفته شده باشند.
منبع: کوثر، جلد سوم، ص 1-3