تازه های نشر؛

کتاب «جامعه شناسی، مهندسی اجتماعی و انقلاب» توسط پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی منتشر شد

کتاب «جامعه شناسی، مهندسی اجتماعی و انقلاب» توسط پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی، وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، منتشر شد.

کد : 172815 | تاریخ : 08/07/1397

کتاب «جامعه شناسی، مهندسی اجتماعی و انقلاب» توسط پژوهشکده امام خمینی(س) و انقلاب اسلامی، وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، منتشر شد.

به گزارش روابط عمومی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، این کتاب 230 صفحه ای به قلم محمدرضا طالبان در پنج فصل  به چاپ رسیده است.

فصل اول این کتاب «تشریح مسأله» نام گرفته و «به چیستی گفتمان آکادمیکی به نام جامعه شناسی»، «عمل جامعه شناختی و مهندسی اجتماعی»، «مسأله انقلاب و مهندسی اجتماعی» و «علم، تکنولوژی و مهندسی» پرداخته است.

در بخش «مسأله انقلاب و مهندسی اجتماعی» سعی دارد رابطه انقلاب ها با تغییرات اجتماعی را اثبات کند و می گوید: «در فرآیند منازعه انقلابی، هرچه عمق تضاد بین حکومت و مخالفان از سطح سیاست و اقتصاد به لایه های عمیق تر فرهنگی و ارزشی رسیده باشد، پس موفقیت جنبش انقلابی و تسخیر قدرت سیاسی توسط مخالفان، تغییرات همه جانبه ساختی و سازمان بندی مجدد نظام اجتماعی فراگیرتر و بیشتر خواهد شد.»

فصل دوم کتاب این بخش را بیشتر توصیح می دهد و به مسائلی مثل آسیب های اجتماعی و انتظارات و چشمداشت ها می پردازد و دیدگاه های جامعه شناسانی همچون ترنر، رابرت دوتزلر، ملوین فین و آرون سیکورل را در مورد مباحث مورد نظر بررسی می کند.

فصل سوم این کتاب «انقلاب های مدرن و مهندسی اجتماعی» نام گرفته و در مقدمه فصل آمده است: «مهندسی اجتماعی، به معنای مجموعه فعالیت های سازمان یافته و طراحی شده در مقیاس وسیع اجتماعی که عمدتا توسط دولت ها برای هدایت یا تغییر شکل دادن ساختارهای یک جامعه انجام می شود، به دوران مدرن تعلق داشته و در واقع، دولت مدرن را پش فرض دارد.

فصل چهارم «مهندسی اجتماعی و انقلاب اسلامی ایران» است. 

در بخشی از این فصل آمده است: «انقلاب اسلامی ایران نظیر روایت توکویلی از انقلاب فرانسه از آرمانی فراتر  از دگرگونی صرف رژیم شاهنشاهی در ایران برخوردار بود و مانند همه جنیش های بزرگ مذهبی به تبلیغ و ترویج ایدئولوژی خویش برای کل بشریت دست یازید. این انقلاب سیستمی، وظیفه اصلی خویش را ملغی ساختن کل نظام موجود و بنا ساختن نظام آرمانی جدید به جای نظام قبلی می دانست.»

فصل آخر نیز نتیجه گیری مباحثی است که در این کتاب مطرح شده و جالب است که از ناکامی جامعه شناسی در مهندسی اجتماعی می گوید و نتیجه می گیرد: «با وجود همه شواهد و استدلال های مذکور باید به این پرسش مهم پرداخت که چرا جامعه شناسان، با علم به اینکه هرگاه دانش و آرای آنان توسط مدیران و سیاستگذاران برای حل مشکلات اجتماعی اعمال شده، موفقیت چشمگیری ببار نیاورده، باز هم تلاش می کنند که اسطوره سودمندی دانش و آرایشان را برای حل مشکلات اجتماعی بر پا نگاه دارند؟»

انتهای پیام /*