برگرفته از مجموعه مقالات کنگره بین المللی امام خمینی(س) و فرهنگ عاشورا

صلح امام حسن (ع)

بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربه های سهمگین آن بر جناح باطل به خوبی روشن می کند که صلح آن حضرت در حقیقت انقلاب سبزی بود که زمینه انقلاب سرخ حسینی را فراهم ساخت و این نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلم ستیزانه، پایه ریز انقلاب علمی امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در عصر طلایی خلأ انتقال قدرت از بنی امیه به بنی عباس گشت.

کد : 173613 | تاریخ : 15/08/1397

مهمترین حادثه در زندگی امام حسن علیه‌ السلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه ضروری به نظر می رسد زیرا خود امام صلحش را حجتی بر آیندگان می‌ داند؛ یعنی بر اساس عملکرد حضرت، وظیفه انسان نیز در شرایط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است. بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربه ‌های سهمگین آن بر جناح باطل به‌ خوبی روشن می ‌کند که صلح آن حضرت در حقیقت انقلاب سبزی بود که زمینه انقلاب سرخ حسینی را فراهم ساخت و این نرمش قهرمانانه در کنار آن جنبش ظلم‌ ستیزانه، پایه‌ ریز انقلاب علمی امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام در عصر طلایی خلأ انتقال قدرت از بنی ‌امیه به بنی‌ عباس گشت و به این ترتیب، اسلام ناب محمدی که در تشیع جلوه‌ گر بود، نهال خود را آبیاری نمود و به درخت تنومندی تبدیل کرد.

در سال 41 ه.ق. قرارداد صلحی در میان امام حسن (ع) و معاویه منعقد شد که از 5 ماده تشکیل یافته بود. 

1-حکومت موقتاً در دست معاویه باشد؛ با این شرط که بر طبق کتاب خدا و سنت رسول خدا عمل و رفتار کند.

2-معاویه حق ندارد بعد از خود امیر و حاکم برای مسلمین تعیین کند و بلکه بعد از وی امام حسن(ع) و اگر آن بزرگوار نبودند برادرش امام حسین(ع) زمام امور مسلمین را به دست خواهد گرفت.

3- سبّ و بد گویی از علی امیر مؤمنان(ع) ممنوع است معاویه موظف است طرفداران خود را از این عمل زشت جلوگیری کند و این لکه ننگین را از دامن تاریخ اسلام بزداید و آن بزرگوار باید به خیر و نیکی یادشود.

4- بیت المال کوفه به معاویه تحویل نشود و معاویه موظف است برای فرزندان شهدا و یاران علی(ع) که در جنگ جمل و صفین به شهادت رسیده اند از بیت المال حقوق پرداخت کند.

5- شیعیان علی امیرمؤمنان در تمام شهرها و بلاد اسلامی از تعدی، تجاوز و آزار عمال معاویه در امان باشند. (بحار: ج44، ص 33)

از آن تاریخ که قرار داد صلح نوشته شد، معاویه هرگز به مواد و شرایط عهدنامه عمل نکرد و حتی یک مورد از آن قرارداد اجرا نشد ولی در اوائل تا حدی با سیاست، نرمش و تزویر عمل می کرد و بر نقض پیمان تصریح نمی کرد فقط با اجرای آن تعلل می ورزید ولی بعد از تسلط کامل مخصوصاً بعد از شهادت حضرت امام حسن(ع) صریحاً نقض پیمان نمود و در یک سخنرانی عمومی به صراحت گفت:

 «و کل شرط شرطته فتحت قدمی هاتین»؛ هر شرطی که با حسن بن علی کردم و هر پیمانی که با او بستم اینک همه آنها را زیر پا می گذارم.

آنگاه معاویه سیاست ارعاب، سرکوب و قلع و قمع شیعیان و دوستداران علی را با تمام شدت و خشونت آغاز نمود. او و عمال و مزدورانش در تمام نقاط بلاد اسلامی، شیعیان و یاران علی(ع) و دوستداران اهل بیت را هر کجا پیدا کردند با فجیع ترین وضع به قتل رسانیدند. سربریدند. به دار آویختند. مثله کردند. اموالشان را غارت نمودند. زنان و کودکانشان را از دم شمشیر گذراندند. به صرف اتهام، خون انسانهای پاک و بی گناه را می ریختند و نابودشان می کردند. یاران مخلص پیامبر، شخصیتهای سرشناس اسلام همچون: «حجر بن عدی»، «عمر بن حمق خزاعی»، «عبدالله بن یحیی حضرمی»، «رشید هجری»، «جویریة بن مسهر» و دهها و صدها انسان صالح، وارسته، باتقوا، زاهد، عالم و عابد را صرفاً به جرم ولای علی(ع) به سیاهچالها انداختند و به قتلشان رساندند و تاریخ اسلام را ننگین و لکه دار ساختند.

از همه اینها بدتر و برای اسلام و مسلمین خطرناکتر اینکه، علی رغم ماده دوم صلحنامه، فاسدترین، پست ترین و پلیدترین انسانهای روی زمین یعنی فرزند خود، یزید را به ولایتعهدی و خلافت تعیین نمود و با زور و فشار از مسلمانان برای وی بیعت می گرفت. به استانداران و فرمانداران بلاد و شهرها بخشنامه کرد که از هر طریقی که باشد مردم را به بیعت یزید وادار کنند و تا بیعت نکردند رهایشان نسازند و خود وی نیز به شهرهای بزرگ و مرکزی اسلام سفر می کرد، در اجتماعات بزرگ صحبت می نمود و مردم را به بیعت یزید وامی داشت، به افراد سرشناس و شخصیتهای اسلامی شخصاً نامه می نوشت و با اصرار و الحاح و با تهدید و تطمیع از آنها می خواست که با یزید بیعت کنند تا آنجا که  نامه ای نیز به امام حسین نوشت و فرزند پیامبر را به بیعت با یزید دعوت کرد و این کار خطرناک و اسلام برانداز را از سال 56 با تمام قدرت آغاز نمود و تا پایان عمرش در سال 60 با شدت و حدت ادامه داد. (تاریخ ابن‌اثیر: ج2، ص 129)

تمامی تلاش امام حسن پس از قبول صلح این بود که فواید مورد نظرش را از صلح به نتیجه برساند و بر این اساس در تمام این مدت به حفظ نیروهای کیفی و خالص، بازسازی نیروهای خسته و وازده و تفسیر صحیح اسلام پرداخت. عملکرد دشمن‌ شکن حضرت پس از صلح چنان قدرتمند بود که معاویه را به فکر شهادت آن حضرت انداخت. تلاش موفق امام حسن برای به‌ کرسی نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاویه طرح قتل حضرت را پیگیری نماید تا بتواند به خواسته دیرین خود یعنی تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی، جامه‌ عمل بپوشاند. به این ترتیب سمی مهلک تهیه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند.

حضرت پس از مدتی درد و رنج، در روز 28 ماه صفر سال 50 هجری به لقاء الله شتافت. برادرش امام حسین علیه السلام، جنازه‌ او را پس از تغسیل و نماز برای دفن به سوی مسجد و روضه پیامبر برد ولی سرانجام بر اثر ممانعت بنی‌امیه در بقیع به خاک سپرد.

بنیانگذار جمهوری اسلامی در سخنانشان به علل و پیامدهای صلح امام حسن (ع) اشاره کرده اند که در ذیل نمونه های آن آمده است: 

معاویه یک سلطان بود در آن وقت؛ حضرت امام حسن بر خلافش قیام کرد در صورتی که آن وقت همه هم با آن مردک بیعت کرده بودند و سلطانش حساب می‏ کردند. حضرت امام حسن قیام کرد تا آن وقتی که می‏توانست. وقتی که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام بدهد، با آن شرایط صلح کرد که مفتضح کرد معاویه را. آن قدری که حضرت امام حسن معاویه را مفتضح کرد به همان قدر بود که سید الشهداء یزید را مفتضح کرد. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج‏2، ص: 371)

امام حسن- سلام اللَّه علیه- آن قدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمانشان روی چه نقشه دارد عمل می‏ کند، با خیالهای کوچکشان، با افکار ناقصشان در مقابلش می‏ ایستادند و غارتش کردند و اذیتش کردند، و- عرض می‏ کنم که- شکستش دادند، معاهده با دشمنش کردند و هزار جور بساط درست کردند. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج‏9، ص: 30)

 بعد از اینکه صلح کردند، به حسب روایت، به حسب نقل، معاویه به منبر رفت و گفت که تمام حرفهایی که گفتم، من قرار دادم، زیر پایم؛ ... آن قراردادها را. آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیر المؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله‏ گر درست شد. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج‏20، ص: 119)

مهمترین حادثه در زندگی امام حسن علیه ‌السلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه ضروری به نظر می رسد زیرا خود امام صلحش را حجتی بر آیندگان می‌ داند؛ یعنی بر اساس عملکرد حضرت، وظیفه انسان نیز در شرایط مشابه با آن زمان، صلح و مصالحه است. بررسی مقدمات و شرایط و عللی که صلح را ایجاب کرد و دقت در کیفیت وقوع صلح و مواد صلحنامه و موشکافی نتایج شیرین صلح برای جناح حق و ضربه ‌های سهمگین آن بر جناح باطل به‌ خوبی روشن است.

تمامی تلاش امام حسن پس از قبول صلح این بود که فواید مورد نظرش را از صلح به نتیجه برساند و بر این اساس در تمام این مدت به حفظ نیروهای کیفی و خالص  بازسازی نیروهای خسته و وازده و تفسیر صحیح اسلام پرداخت. 

برگرفته از اصول فرهنگ و تعالیم عاشورا

 

انتهای پیام /*