اهداف مبارزه
انبیا هم آمدند که این اسلحه دارهای بی صلاحیتِ بی عقل را خلع سلاح کنند و نتوانستند؛ آنها قلدر بودند.(88)
اواخر دی 56
* * *
فریادهای کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر برای بپا داشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در این راه از اعظم عبادات است، و فدایی دادن در راه آن سیرۀ انبیای عظام، خصوصاً نبی اکرم و وصی بزرگ او، امیر مؤمنان است.(89)
15 / 6 / 57
* * *
راه شما راه خدا و اولیای خدااست. خون شما در راهی می ریزد که خون پیغمبران و امامان و اصحاب صلاحیتدار آنان ریخته شد. شما به آنان می پیوندید و این نه تنها غم ندارد، که شادی آور است.(90)
20 / 7 / 57
* * *
ابراهیم را که ملاحظه می کنید، تیشه اش را برداشت این بتهایی که مال اشراف بود،
[[page 39]]شکست و با اشراف درافتاد برای منافع توده ها و برای اینکه ظلم به توده ها اینها نکنند. البته آنها معنویات هم نقطۀ اصلیش[ان] بوده است لکن وقتی می دیدند که یک ظلمی در جامعه واقع می شود، موظف می دانستند خودشان را که با آن سرانی که ظلم می کنند، درافتند و جنگ بکنند [و یا] هر جوری که ممکن است برایشان؛ با آنها درافتند.(91)
23 / 7 / 57
* * *
انبیا که مبعوث شدند اول با طبقۀ بالا مقابله کردند. حضرت موسی با فرعون مقابله کرد. طبقۀ بالا اولیٰ هستند به اینکه مقابله بشوند و هدایت بشوند.(92)
4 / 10 / 58
* * *
هیچ جنگی در دنیا که بین انبیا بوده و غیرشان، نبوده است الاّ اینکه می خواستند این سرکشها را آرام کنند، اِنانیّتها را بکوبند.(93)
15 / 4 / 59
* * *
انقلاب در راه هدف الهی و استقرار حکومت الله همان است که انبیای عظام در راه آن فداکاریها نمودند و پیامبر عظیم الشأن اسلام تا آخرین لحظات زندگی پربرکت خود در راه آن با همۀ توان، فداکاری و ایثار فرمود، و امامان بزرگوار اسلام هر چه داشتند نثار آن کردند.(94)
10 / 5 / 60
* * *
تمام انبیا برای اصلاح جامعه آمده اند، تمام. و همۀ آنها این مسئله را داشتند که فرد باید فدای جامعه بشود. فرد هرچه بزرگ باشد ـ بالاترین فرد که ارزشش بیشتر از هر چیز
[[page 40]]است در دنیا ـ وقتی که با مصالح جامعه معارضه کرد این فرد، باید فدا بشود. سیدالشهدا روی همین میزان آمد، رفت و خودش و اصحاب و انصار خودش را فدا کرد؛ که فرد باید فدای جامعه بشود، جامعه باید اصلاح بشود؛ لِیَقُومَ النّٰاسُ بِالْقِسْط، باید عدالت در بین مردم و در بین جامعه تحقق پیدا بکند. جانها را دادند، مالها را دادند، زحمتها کشیدند.(95)
18 / 6 / 60
* * *
همۀ انبیا آمدند و با قلدرها دعوا کردند. البته آنهایی که می خواهند انبیا را قبول نکنند و وابستگان به انبیا را محکوم کنند، آنها می گویند که دین برای این است که مردم را تخدیر کند، اینها تخدیر می کنند و قدرتهای بزرگ می چاپند. ولی هر کس نگاه کند به سیرۀ انبیا از صدر عالم تا حالا، می بیند که آنی که اطراف انبیا جمع شدند مظلومها هستند، آنی که مقابل انبیا بودند قلدرها بودند. ما هیچ نبی ای را سراغ نداریم که با یک قلدری ساخته باشد به ضد ملت خودش. و هیچ وصی نبی ای را سراغ نداریم که ساخته باشد به ضد ملت خودش. این سیرۀ انبیا از صدر عالم تا زمان خاتم همین بوده است که در مقابل این قدرتهایی که ظالم بودند ـ منتها هر کدام در یک محیطی بودند ـ از آنجا شروع کردند. حضرت موسی در یک محیطی بوده از آنجا شروع کردند. لکن مقصد این بوده است که ریشۀ استکبار را از جهان بکنند و مردم را از این ظلمهایی که بر ایشان می شود نجات بدهند.(96)
30 / 10 / 60
* * *
سیرۀ انبیا برای این بوده است که در مقابل طاغوت محکم می ایستادند و در مقابل
[[page 41]]ضعفا و فقرا و مستضعفین و مستمندان فروتن بودند.(97)
7 / 6 / 61
* * *
سیرۀ انبیای عظام، صلّی الله ، علی نبیّنا و علیهم اجمعین، و ائمۀ اطهار، علیهم السّلام، که سرآمد عارفان بالله و رستگان از هر قید و بند، و وابستگان به ساجت الهی در قیام به همۀ قوا علیه حکومتهای طاغوت و فرعونهای زمان بوده و در اجرای عدالت در جهان رنجها برده و کوششها کرده اند، به ما درسها می دهد و اگر چشم بینا و گوش شنوا داشته باشیم راهگشایمان خواهد بود (مَنْ اصْبَحَ وَ لَمْ یَهْتَمَّ بِأمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمْ).(98)
* * *
پیغمبران و پیغمبر اسلام را و ابراهیم را در نظر بگیرند، ببینند که با آنها چه مخالفت ها شد، ولی دست از هدفشان نکشیدند.(99)
18 / 6 / 63
* * *
[[page 42]]