بعثت پیامبر(ص)
خدای جهان در آن زمان که بشر در هرجا زندگی می کرد بزرگی و سرافرازی خود را به آن می دانست که یا آتشکده اش از همه آتشکده ها بزرگتر و افروخته تر باشد. و یا بتخانه اش سرفرازتر و بُتهایش بزرگتر و از فلزات پر قیمت تر باشد. آنهائی که خدایشان طلا بود و عرض و طولش بیشتر بود البتّه اهمیت و سربلندیشان بیشتر بود. حتی خدایان را در جنگها با ارابه های بزرگ حمل می کردند، چنانچه اهل مکه هبل را که بت بزرگ بود برای جنگ با مسلمین آوردند. در چنین روزی پیغمبر اسلام را از جانب خود به رسالت مبعوث کرد. اول پیشنهادی که به بشر آن روز کرد این بود که این خدایان که ساختید باید در هم شکنید و با توحید خدای جهان به رستگاری رسید «قولوا لا اله الاالله تفلحوا» پس از آن کم کم قانونهای آسمانی که همه پایه اش بر اساس عقل استوار بود برای بشر آورد و آراء و پندارهای جاهلانه و سرخودیهای آنها را برانداختند.(237)
* * *
در یک روایتی است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطانها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما.(238)
14 / 8 / 58
* * *
[[page 99]] باید عرض کنم که روز بعثت رسول اکرم در سرتاسر دهر؛ «مِنَ الازَلِ اِلَی الاَبَد»، روزی شریفتر از آن نیست؛ برای اینکه حادثه ای بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده. حوادث بسیار بزرگ در دنیا اتفاق افتاده است؛ بعثت انبیای بزرگ، انبیای اولوالعزم و بسیاری از حوادث بسیار بزرگ، لکن حادثه ای بزرگتر از بعثت رسول اکرم نشده است و تصور هم ندارد که بشود؛ زیرا که، بزرگتر از رسول اکرم در عالمِ وجود نیست غیر از ذات مقدس حق تعالی و حادثه ای بزرگتر از بعثت او هم نیست؛ بعثتی که بعثت «رسول ختمی» است و بزرگترین شخصیتهای عالم امکان و بزرگترین قوانین الهی. و این حادثه در یک همچو روزی اتفاق افتاده است و این روز را بزرگ کرده است و شریف. و همچو روزی ما دیگر در ازل و ابد نداریم و نخواهیم داشت. لهذا، این روز را بر همۀ مسلمین و بر همۀ مستضعفین جهان تبریک عرض می کنم.(239)
21 / 3 / 59
* * *
پیغمبر غصه می خورد برای اینکه، دعوت می کند و اجابت کم می شود؛ فَلَعَلَّکَ بٰاخِعٌ نَّفْسَکَ. و یکی از غصه های انبیا هم همین است که تعلیماتشان را نتوانستند به ثمر برسانند به آنطوری که تعلیم اقتضا می کند. پیغمبر می خواست همۀ مردم را علی بن ابیطالب کند ولی نمی شد. و اگر بعثت پیغمبر هیچ ثمره ای نداشت الاّ وجود علی بن ابیطالب و وجود امام زمان ـ سلام الله علیه ـ این هم توفیق بسیار بزرگی بود. اگر خدای تبارک و تعالی، پیغمبر را بعث می کرد برای ساختن یک همچه انسانهای کامل، سزاوار بود؛ لکن آنها می خواستند که همه آنطور بشوند، آن توفیق حاصل نشد.(240)
21 / 3 / 59
* * *
مسئلۀ بعثت یک تحول علمی ـ عرفانی در عالم ایجاد کرد که آن فلسفه های خشک
[[page 100]]یونانی را که به دست یونانیها تحقق پیدا کرده بود و ارزش هم داشت و دارد، لکن مبدل کرد به یک عرفان عینی و یک شهود واقعی برای ارباب شهود.(241)
21 / 2 / 62
* * *
آن چیزی که ما در روز مبعث باید توجه به آن بکنیم این است که با بعثت رسول خدا، بعثت رسول خدا برای این است که راه رفع ظلم را به مردم بفهماند، راه اینکه مردم بتوانند با قدرتهای بزرگ مقابله کنند به مردم بفهماند. بعثت برای این است که اخلاق مردم را، نفوس مردم را، ارواح مردم را و اجسام مردم را، تمام اینها را از ظلمتها نجات بدهد، ظلمات را بکلی کنار بزند و به جای او نور بنشاند، ظلمت جهل را کنار بزند و به جای او نور علم بیاورد، ظلمت ظلم را به کنار بزند و به جای او عدالت بگذارد، نور عدالت را به جای او بگذارد و راه او را به ما فهمانده است، فهمانده است که تمام مردم، تمام مسلمین برادر هستند و باید با هم وحدت داشته باشند، تفرق نداشته باشند.(242)
21 / 2 / 62
* * *
پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ که ختم همۀ پیامبران است و کامل ترین دین را عرضه کرده است بر بشر، قرآن را که به وسیلۀ وحی بر او نازل شده است عرضه کرده است.(243)
20 / 9 / 63
* * *
این عید سعید را، که باید گفت بزرگترین اعیاد اسلامی است، من به همۀ مسلمین جهان و مستضعفین جهان تبریک عرض می کنم. قضیۀ بعثت مسئله ای نیست که ما بتوانیم در اطراف او صحبتی بکنیم. ما همین قدر می دانیم که با بعثت پیغمبر اکرم،
[[page 101]]انقلاباتی حاصل شد و چیزهایی در دنیا حاصل شد که قبل از او نبوده است. آن معارفی که به برکت بعثت رسول اکرم در عالم پخش شد ـ کسانی که مطلع اند که این معارف چی است و تا آن اندازه ای که ماها می توانیم ادراک بکنیم ـ می بینم که از حد [درک ]بشریت خارج است؛ اعجازی است فوق ادراک بشریت از یک انسانی که در جاهلیت متولد شده است، در جاهلیت بزرگ شده است و یک آدمی بوده است که در یک محیطی پرورش یافته است که اسمی از این مسائل اصلاً نبوده در آن وقت. محیط آنجا اصلاً راجع به مسائل دنیا و به مسائل عرفان و فلسفه و سایر مسائل اصلاً آشنایی نداشتند و در تمام عمرش، حضرت آنجا بوده، یک سفر مختصری کرده است که چند وقتی، یک چند روزی، سفر کرده و برگشته. آن وقت، وقتی که بعثت حاصل شد، انسان می بیند که یک مطالبی پیش آورده است که از حد بشریت خارج است. این اعجازی است که برای اهل نظر، دلیل بر نبوت پیغمبر است، و الاّ ایشان به خودش نمی توانست این کار را بکند. نه تحصیلاتی داشت، حتی نوشتن را هم نمی دانست. مسائل، یک مسائل بزرگی است که ما نمی توانیم در اطرافش صحبت کنیم و کشف هم نشده است؛ برای خود ایشان است و کسانی که خاص الخاص ایشان هستند. مسائل اجتماعی در اسلام ـ می دانید که ـ هست؛ همه جور مسائل هست و به درجۀ اعلا هست که از عهدۀ یک نفر آدمی که در آن محیط زندگی کرده است و یا در هر محیطی [برنمی آید که] یک نفر آدم بتواند این طور در دنیا همه چیز را بیابد که مطابق عقل حالا باشد و آینده. این یک امر اعجاز است؛ غیر از اعجاز چیز دیگر نمی تواند باشد.(244)
8 / 1 / 66
* * *
در زمان پیغمبر، وضع جوری بود که پیغمبر حتی احکامی [را] که می خواست بگوید، تقیه می کرد حضرت؛ مسائلی که می خواست بگوید حضرت، ملاحظه می کرد و موفق نشد پیغمبر به آن چیزی که می خواست، آن چیزی که دلخواهش بود بعث کرد. همه چیز گفت، در رساندن مطلب هیچ قصوری نبود، اما در فهماندن مردم، آشنا کردن
[[page 102]]مردم به مسائل، یک مسئله ای نبود که از عهدۀ کسی برآید. و لهذا، می بینید فساد در آن وقت بود و حالا هم هست و تا آخر هم خواهد بود.(245)
8 / 1 / 66
* * *
[[page 103]]