طلیعه پیروزی؛

بحبوحه انقلاب به روایت مطبوعات

تهران دیشب صحنه یک جنگ واقعی و همه جانبه بود. از نخستین ساعات غروب تا پگاه، لحظه‏ ای صدای شلیک گلوله و غریو رعدآسای مسلسل و انفجار نارنجک قطع نمی‏ شد.

کد : 42492 | تاریخ : 22/11/1391

روند سریع رخدادهای انقلاب اسلامی در مطبوعات بهمن ماه ۱۳۵۷ بازتاب ویژه ای داشت. نمونه هایی از گزارش های خبرنگاران روزنامه های اطلاعات و کیهان از روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن ماه را در ادامه می خوانید:

«روز گذشته در میان حیرت مردم اطلاعیه فرماندار نظامی تهران و حومه انتشار یافت و ساعات منع رفت و آمد از ساعت ۵ / ۴ بعدازظهر تا پنج صبح اعلام شد. ابتدا کارکنان شرکت های خصوصی و بعد گروه های مختلف مردم از محل کار خود بیرون ریختند. ابتدا مردم قصد داشتند بر اساس اطلاعیه حضرت آیت اللّه طالقانی از درگیری جلوگیری کنند، اما ناگهان در شهر گفته شد که امام خمینی فرمانداری نظامی را غیرقانونی خوانده است و مردم نباید از این مقررات اطاعت کنند. با دریافت این خبر مردم شروع به جمع کردن شن و کیسه کردند و در خیابان ها راه بندان ایجاد کردند و سنگربندی کردند.

مردم در اکثر خیابان ها حکومت نظامی را شکستند. بعضی از آنها به سلاح سرد مجهز بودند و گروهی از جوان ها با سلاح گرم از آنها حمایت می کردند. تظاهرات این گروه بسیاری از خیابان ها را در ساعات منع عبور و مرور فرا گرفت. در محله سلسبیل ـ ساعت ۵ بعدازظهر دیروز در حالیکه مردم حکومت نظامی را شکسته بودند افراد مسلح و عادی که مسلح به سلاح سرد شده بودند از خیابان های کارون، قصرالدشت، جیحون، سپه غربی، خوش، رودکی، بهم پیوستند و در خیابان هاشمی تهران به راه افتادند. شعار جمعیت این بود:

ـ پرسنل هوایی تو با مردمی، تو از مردمی

و شعار دیگری که:

ـ وای اگر خمینی، حکم جهادم دهد» (روزنامه کیهان ۲۲ بهمن ۵۷)

«تهران دیشب صحنه یک جنگ واقعی و همه جانبه بود. از نخستین ساعات غروب تا پگاه، لحظه ای صدای شلیک گلوله و غریو رعدآسای مسلسل و انفجار نارنجک قطع نمی شد. شهر غرق آتش و دود و خون بود بیمارستان ها هر لحظه ده ها زخمی جدید را پذیرا می شدند و تا صبح چشم کسی حتی برای یک لحظه آسودگی خواب را احساس نکرد. نطفه این رویداد خونین که صدها کشته و زخمی حاصل آن بود، زمانی بسته شد که اعلامیه شماره ۴۰ فرمانداری نظامی تهران که طی آن ساعت آغاز ممنوعیت رفت و آمد شبانه از ۱۲ شب به ۴ و ۳۰ دقیقه بعدازظهر جلو کشیده شده بود، انتشار یافت...

مینی بوس های وابسته به ستاد امام خمینی به خیابان ها آمدند و سرنشینان آن با بلندگو اعلام کردند «به امر امام خمینی اعلامیه شماره ۴۰ فرمانداری نظامی غیرقانونی است... به خانه ها نروید» تردیدها برطرف شد. از این زمان، اهالی محلات مختلف، و بویژه جوانان، با شتاب زدگی سرگرم ایجاد موانع در خیابان ها شدند. آنها با لاستیک کهنه، اتومبیل های اسقاط و هر وسیله دیگری که به چنگ می آوردند، شروع به ساختن مانع و آتش زدن آنها کردند. در همین حال، بانگ اللّه اکبر فضای شهر را که از دود تیره شده بود پر کرد. بانگ اللّه اکبر تا بامداد همچنان شعار واحد شهر بود... غرب تهران بعد از ظهر دیروز و دیشب یکپارچه تظاهرات بود. تظاهرات شبانه مردم غرب تهران هنگامی شدت گرفت که از بلندگوهای مساجد پیام حضرت آیت اللّه العظمی خمینی در مورد لغو حکومت نظامی پخش گردید. در پی تکرار این پیام صدها هزار نفر از ساکنان غرب تهران «اللّه اکبر» گویان به خیابان ها ریختند. در ساعت ۱۵ / ۲ بامداد امروز نیز در نزدیکی پادگان جی (انتهای دامپزشکی) بمدت ۴۵ دقیقه صدای تیراندازی شدید به گوش می رسید...

مردمی که در کنار افراد مسلح نیروی هوایی به کلانتری ها حمله می کردند و آنها را به تصرف خود در می آوردند همگی لباس های بلند سفید که نشانۀ کفن بود به تن داشتند و اللّه اکبر گویان و لا اله الا اللّه گویان در بین یاران مسلح خود به سوی کلانتری ها می دویدند و آنها را به تصرف خود در می آوردند. در یکی از خیابان های فرعی تهران نو «حسینی» یکی از روحانیون در داخل یکی از جبهه ها به خواست و تقاضای جوانان وصیت نامه های آنان را تنظیم می کرد و به دستشان می داد تا در جیبشان گذاشته شود. در ابتدای خیابان پدر ثانی در تقاطع تهران نو در بین جوانان مسلح مسلمان، جوانان مسیحی نیز دیده می شدند، که آنها نیز اللّه اکبر می گفتند و بعضی هایشان اسلحه در دست گرفته بودند...

گروه هایی از نیروهای تیپ زرهی قزوین ـ همدان و زاهدان شب گذشته برای کمک به مأمورین گارد و نیروی زمینی بطرف تهران حرکت کردند. جاده گوهردشت (بین تهران کرج) و جاده کرج از بامداد امروز از طرف مردم مسدود گردید تا از ورود مأمورین نظامی به تهران جلوگیری شود.» (روزنامه اطلاعات ۲۲ بهمن ۵۷)

«مردم مسلح گروه گروه در خیابان ها به راه افتاده اند. هر خیابان یک سنگر است. جبهه اصلی معلوم نیست همه جا جبهه است». «نیروهای ارتش از شهرها به سوی تهران در حرکتند، افراد نیروی دریایی به کمک نیروی هوایی شتافتند». «بسیاری از نقاط تهران در تصرف مردم مسلح است»

«امام تهدید کرد که در صورت عدم جلوگیری از کشتار و وحشیگری نیروهای گارد حکم جهاد می دهد.» 

«سنگربندی در دانشگاه تهران»

«فتوای امام خمینی: سوگند وفاداری ارتش به شاه باطل است.» «در گرماگرم جنگ های خونین بین مردم و نیروهای مسلح، مردم تانک ها و هلیکوپترها را از کار انداختند» «امام خمینی: اخطار می کنم که تصمیم آخر را می گیرم» «اکثر کلانتری ها، چند پاسگاه ژاندارمری و قرارگاه پلیس و ارتش به تصرف مردم مسلح و نیروی هوایی در آمد» «امروز لاشه تانک ها در خیابان های تهران اینجا و آنجا، جلب نظر می کرد، در حالیکه از روی آنها دود و آتش برمی خاست، جوانها بر روی آنها شعار می دادند» «۵ ساعت جنگ و گریز در میدان حسن آباد» 

زندان اوین، ساواک سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورا، رادیو و تلویزیون نخست وزیری، ژاندارمری و شهربانی به تصرف مردم در آمد. ساختمان زندان مخوف کمیته شهربانی تسخیر شد. در تصرف زندان جمشیدیه، نصیری جلاد ساواک و سالار جاف قاتل مردم پاوه به چنگ مردم افتادند. سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران در سقوط شهربانی به دست مردم اسیر شد. پادگان باغشاه، زندان قصر و پادگان حشمتیه سقوط کردند. سپهبد بدره ای فرماندۀ نیروی زمینی و آجودان مخصوص شاه به هلاکت رسید سر لشکر بیگلری جانشین فرماندۀ گارد جاویدان کشته شد. مردم مهره های مزدور رژیم را دستگیر کرده به مدرسۀ رفاه تحویل می دهند.

و خبر نهایی که تیتر درشت روزنامه ها در ۲۲ بهمن بود: «سقوط نظام ۲۵۰۰ ساله استبداد، ارتش انقلاب شهرها را آزاد کرد، فرماندهان ارتش بر کنار شدند. ستاد ارتش تحویل بازرگان شد»

«پنجره ها را باز کنید. این ارواح شعله ور هزاران شهید، این سرود انقلاب این بانگ توفندۀ آزادی است» (مطالب فوق برگرفته از تیتر گزارشات دو روزنامه کیهان ۲۲ و ۲۳ بهمن ۵۷ می باشند)

امام خمینی در آخرین سخنرانی عمومی خود قبل از پیروزی انقلاب در روز بیستم بهمن ۵۷ خطاب به ملت ایران فرمود: «همه تشریک مساعی کنید در این امور؛ در این نهضت متحد بشوید. اگر در این نهضت شکست بخورید تا آخر شکست خورده اید. همه با هم باشید، همه با هم تشریک مساعی بکنید تا اینکه پیروزی برایمان حاصل بشود.» و دیدیم که چگونه ملت ایران با تمامی توان در اجرای این فرمان کوشیدند. آنجا که ایمان سلاح واقعی است ••• «خون بر شمشیر پیروز است».

منبع: کوثر؛ ج۳، ص ۳۳۵ - ۳۳۸

 

انتهای پیام /*