بخش سوم: تاریخ پیامبر اکرم (ص)

مشرکین و قدرتمندان

کد : 173695 | تاریخ : 15/05/1393

‏ ‏

مشرکین و قدرتمندان

‏ ‏

‏     ‏‏پیغمبر اسلام می خواست در تمام دنیا وحدت کلمه ایجاد کند؛ می خواست تمام ممالک‏‎ ‎‏دنیا را در تحت یک کلمۀ توحید، در تحت کلمۀ توحید تمام ربع مسکون را قرار بدهد، منتها‏‎ ‎‏اغراض سلاطین آن وقت از یک طرف و اغراض علمای نصارا و یهود و امثال ذلک از طرف‏‎ ‎‏دیگر سد شد؛ مانع شد از اینکه ایشان بتوانند آن کار را انجام بدهند‏‏.(438)‏

23 / 8 / 44 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏این پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ آن وقتی که اجتماعات را درست کرد و‏‎ ‎‏توانست قیام بکند بر ضد شرک و کفر و بی عدالتیها، با چه مصیبتهایی گرفتار بود، چه‏‎ ‎‏جنگهایی کرد و چه کشته هایی داد و خودش چه زحماتی کشید و چه جراحاتی برداشت.‏‎ ‎‏اسلام از اول، وقتی زاییده شده است، آن روزی که اعلام شد به اینکه حالا دیگر باید قیام کرد‏‎ ‎‏در مقابل ‏‏[‏‏طاغوت‏‏]‏‏، از آن روز برنامه اش این بود که بزند و بکشد و کشته بشود برای اصلاح‏‎ ‎‏حال جامعه. برای اینکه این دزدها و این خیانتکارها را قطع ایادیشان را بکند، قطع حیاتشان را‏‎ ‎‏بکند؛ اینها مضر به جامعه هستند. این باغدارها و این کارواندارهای قریش مضرِّ به جامعه‏‎ ‎‏هستند، اینها باید از بین بروند. اصلاً اول اسلام وضعش این بوده.‏‏(439)‏

23 / 2 / 57 

*  *  *


‎[[page 166]]‎‏     آن وقتی که پیغمبر اکرم در حجاز بودند، قدرتمندهای حجاز که ابتدائاً سر و کار‏‎ ‎‏داشته پیغمبر با آنها؛ یک دسته شان در مکه بودند که تجار خیلی معتبر و قدرتمند بودند؛‏‎ ‎‏یک دسته شان در طایف بودند که آنها هم ثروتمندهای آنجا بودند و قدرتمندهای آنجا‏‎ ‎‏بودند، ابوسفیان و امثال اینها. اینها نظیر حکام و سلاطین بودند و دارای همه چیز بودند،‏‎ ‎‏و پیغمبر اسلام با آنها درافتاد. وقتی که تشریف آوردند به مدینه، با همین فقرا بودند‏‎ ‎‏ایشان؛ نه با ثروتمندها بودند برای خواب کردن جمعیت. با فقرا بودند برای بیدار کردن‏‎ ‎‏فقرا. این فقرا را شوراندند به آن اغنیایی که مال مردم را می خوردند و ظلم به مردم‏‎ ‎‏می کردند. جنگهای پیغمبر زیاد است و همۀ این جنگها، جنگهای با ثروتمندها و‏‎ ‎‏قدرتمندها و ظَلَمه بوده است.(440)‏

23 / 7 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     خلفایی که بودند، چه خلفایی که ما قبولشان داریم، چه خلفایی که ما قبول نداریم؛‏‎ ‎‏آنها با ‏‏[‏‏چه کسانی‏‏]‏‏ جنگ ‏‏[‏‏کردند‏‏]‏‏، آنها هم لشکر کشیدند با سلاطین ایران و سلاطین رُم‏‎ ‎‏و با اینها جنگ کردند؛ با سلاطین جنگ می کردند، نه اینکه از قِبَل سلاطین مأمور بودند‏‎ ‎‏که مردم را خواب کنند. آنها مأمور تحرک بودند؛ تحرک اینکه مردم مُسْلم و ضعفا را،‏‎ ‎‏مستضعفین را بشورانند بر این اشخاصی که دارند مال مردم را می خورند. رُمی ها و ...‏‎ ‎‏ایرانی ها آن وقت محل ابتلا بودند. جنگها کردند با اینها، و فتح کردند آنجاها را برای‏‎ ‎‏مسلمین و برای اسلام؛ و ابداً این مسأله مطرح نبوده است که یک کسی بگوید که بسازید‏‎ ‎‏با این دولتمندها، بسازید با این سلاطین؛ یک همچو مطلبی نبوده است در کار. همیشه‏‎ ‎‏جنگ بوده، خود پیغمبر اسلام و بعدش هم خلفای پیغمبر.(441)‏

23 / 7 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     حساب باید بکنید که آیا پیغمبر به نفع این سرمایه دارهای حجاز و طائف و آنجاها،‏
‎[[page 167]]‎‏مکه و آنجاها وارد عمل شده است و مردم را تخدیر کرده که اینها بخورند آنها را، یا نه،‏‎ ‎‏این مردم ضعیف مستضعف را، این سر و پا برهنه ها را تحریک کرده بر ضد این‏‎ ‎‏سرمایه دارها و جنگها کرده اند با اینها تا اینها را شکست دادند و بعضی شان ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ هم آدم‏‎ ‎‏کردند.(442)‏

30 / 7 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     لسان قرآن و آیاتی که در باب جنگ ـ جنگ با این مشرکینی که آن وقت دارای قدرت‏‎ ‎‏بودند ـ آیاتی که وارد شده است، یکی و دو تا نیست؛ بسیار آیات در ‏‏[‏‏باب‏‎ ‎‏]‏‏جنگ هست‏‎ ‎‏و در جدالِ با اینها؛ و در تمام قرآن اگر پیدا بکنید یک آیه ای که مردم را بگوید با اینها‏‎ ‎‏ملایمت کنید و بروید توی خانه تان بخوابید تا اینها هر کاری ‏‏[‏‏می‏‏]‏‏خواهند بکنند، بکنند؛‏‎ ‎‏اگر این جور پیدا شد، آن وقت حق دارد کسی بگوید که این قرآن آمده است و دین آمده‏‎ ‎‏است، افیون است.(443)‏

8 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     کسی که یک مقداری آشنا باشد به منطق قرآن، می بیند که این قرآن است که وادار‏‎ ‎‏کرد پیغمبر اسلام را به اینکه با این سرمایه دارها دائماً در جنگ باشد. با این کسانی که در‏‎ ‎‏حجاز و در طائف و در مکه و اینها، سرمایه دار بودند و صاحب قدرت و اشخاص قلدری‏‎ ‎‏بودند که قدرتمند بودند. قرآن بود که پیغمبر اکرم را وادار کرد به اینکه با این مردمی که با‏‎ ‎‏ملیت مردم با منافع توده های مردم، مخالف هستند و استثمار می کنند اینها را، با اینها‏‎ ‎‏باید جنگ بکنید و تعدیلی حاصل بشود.‏

‏     جنگهایی که پیغمبر در زمان حیاتشان فرموده اند، بعد از اینکه اسباب جنگ فراهم‏‎ ‎‏شد برایشان، این جنگها همیشه با زورمندها بوده است؛ با آنها، مثل ابوسفیان و امثال آنها‏‎ ‎‏که قدرتمندها بودند، و اینها منافع ملتها را، ملت خودشان را، می خواستند برای‏
‎[[page 168]]‎‏خودشان ‏‏[‏‏غارت‏‏]‏‏ بکنند؛ و ظلم و ستمکاری و بی عدالتی رایج بوده است؛ و جنگهایی‏‎ ‎‏که واقع شده، بین مستضعفین بوده و این مردم طبقۀ سه، این فقرا با این زورمندها و‏‎ ‎‏اینهایی که می خواستند حق فقرا را بخورند.(444)‏

8 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏مشرکین ثروتمند و قدرتمند هیچ مجال ندادند که پیغمبر دعوت بکند در مکه. چندین سال‏‎ ‎‏هم مثل حبس بود در آنجا بلکه همه اش در مکه که بود یک حبسی بود برای او.‏‏(445)‏

14 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     پیغمبر با قدرتمندها جنگ کرده، و بعدش هم آنهایی که صدر اول بودند باز با‏‎ ‎‏قدرتمندها و سلاطین جنگ کردند، بعدش هم حضرت امیر با قدرتمندها جنگ کرده‏‎ ‎‏است.(446)‏

14 / 8 / 57 

*  *  *

‏     مکّی ها همه مقتدر و چیزدار بودند و می دیدند که اگر این رشد بکند با منافعشان‏‎ ‎‏مخالف است. از این جهت با او مخالفت می کردند، از خوف اینکه این رشد پیدا بکند و‏‎ ‎‏با منافعشان چه بشود. این بتها هم آلت بود پیش آنها. همچو نبود که بت پرستها خیلی به‏‎ ‎‏بت هم همچو ‏‏[‏‏معتقد باشند‏‏]‏‏؛ عمده منافع مادیشان بود که آنها در مقابلش می دیدند‏‎ ‎‏پیغمبر اکرم است و منافع مادی شان در ضرر است.(447)‏

28 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     پیغمبر خودمان که تاریخش نزدیک است، و همۀ آقایان لابد می دانند، این یک‏
‎[[page 169]]‎‏شخصی بود که از همین توده ها و جمعیتها بود و با همینها بود؛ و از بدو بعثت تا آخر با‏‎ ‎‏قدرتمندها و باغدارها و مُکنَت دارها و سرمایه دارها همیشه در جدال بود.(448)‏

18 / 11 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     تاریخ اسلام واضح است. همه می دانید. شماها، کسانی که اهل مطالعه اند، می دانید‏‎ ‎‏که پیغمبر اسلام هم از همین توده بود. از همین توده ای که وقتی که ظهور پیدا کرد و‏‎ ‎‏دعوت کرد، همین قریش با او مخالفت کردند؛ که آن وقت گردن کلفتها همینها بودند،‏‎ ‎‏قلدرها همینها بودند، سرمایه دارها همینها بودند. و ایشان نمی توانست در آنجا‏‏[‏‏مکه‏‏]‏‎ ‎‏اظهاری بکند.(449)‏

7 / 12 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     رسول اکرم سیره اش این بود که از اول مقاتله می کرد با این اشخاصی که می خواستند‏‎ ‎‏مردم را استثمار کنند، می خواستند مردم را استخدام کنند؛ بر ‏‏[‏‏ضد‏‏]‏‏ اینها قیام کرد.(450)‏

27 / 11 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     اسلام که نزدیک به ماست، تاریخ پیغمبر اسلام در دسترس همه است، ملاحظه کنند‏‎ ‎‏ببینند که آیا اسلام آمده است که مردم را تخدیر کند؟ خواب کند؟ یا اینکه قرآن یک‏‎ ‎‏کتاب سلحشوری است، قرآن یک کتاب جنگجویی است در مقابل مشرکین؛ مشرکینی‏‎ ‎‏که قدرتمند بودند. اینکه می فرماید قاتِلُوا المُشرِکِینَ کافَّةً‏‎[1]‎‏ مشرکین در آن وقت همان‏‎ ‎‏قدرتمندها بودند؛ مشرکین قریش، همۀ قدرت دست آنها بود. آیا پیغمبر را مشرکین،‏‎ ‎‏قدرتمندها بسیج کردند؟ درست کردند که مردم را خواب کند و مشرکین بچاپند مردم را‏
‎[[page 170]]‎‏یا پیغمبر اسلام مردم را بسیج کرد؟ همین سرو پا برهنه ها را بسیج کرد بر ضد مشرکین،‏‎ ‎‏قتال کرد و جنگها کرد تا مشرکین را دماغشان را به خاک مالید، و عدالت اجتماعی را‏‎ ‎‏ایجاد کرد.(451)‏

5 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     پیغمبر اسلام برای اسلام خیلی زحمت کشیده، تمام عمرش در زحمت بوده، تمام‏‎ ‎‏عمرش. آن وقتی که در مکه بود زحمتش یک طور بود، با آن رنج و تعبی که بود و مدتها‏‎ ‎‏در حبس، یعنی بیرون بود و نمی توانست اصلاً خودش را نشان بدهد. آن وقت هم که‏‎ ‎‏مدینه آمدند جنگهای زیادی که با مشرکین واقع شد و با خائنها و با گردن کلفتها و با‏‎ ‎‏ثروتمندها تا اینها را بخواهند خاضع کنند برای اسلام.(452)‏

13 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     آیا پیغمبر آمده این طبقۀ مستضعف را خواب کند که آنها بِمَکَندش؟! یا آمد و این‏‎ ‎‏طبقۀ ضعیف را، این مستضعفین را برانگیخت؟ جنگهای پیغمبر همه اش با همین اشراف‏‎ ‎‏بود و با همین باغدارها و با همین سرمایه دارها و با همینها، و بعد هم با سلاطین و با‏‎ ‎‏کسان دیگر.(453)‏

12 / 6 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏روزی که مکه را فتح کردند «یوم الله » است. یومِ قدرت نمایی خداست که یک یتیم را که همه‏‎ ‎‏رَفضَش کرده بودند، نمی توانست زندگی بکند تو وطن خودش، تو خانۀ خودش، بعد از چندی‏‎ ‎‏فتح مکّه به دست او شد؛ و آن قُلْدُرها و آن ثروتمندها و آن قدرتمندها همه در تحت سیطرۀ او‏
‎[[page 171]]‎‏واقع شد، و فرمود: أنتُمُ الطُّلَقَاء‏‎[2]‎‏ دیگر آزادتان کردم، بروید؛ این «یوم الله » است.(454)‏

17 / 6 / 58

*  *  *

‏ ‏

‏     صلوات و سلام خداوند بر رسول خدا پیامبر عظیم الشأن که یک تنه قیام فرمود در‏‎ ‎‏مقابل بت پرستان و مستکبرین، و پرچم توحید را به نفع مستضعفین به اهتزاز درآورد، و‏‎ ‎‏از قِلت عُدّه و عدد نهراسید، و با عِدۀ قلیل بدون ساز و برگ جنگی کافی و با نیروی ایمان‏‎ ‎‏و قوتِ تصمیم بر سرکشان و ستمکاران تاخت، و ندای توحید را در کمتر از نیم قرن بر‏‎ ‎‏بزرگترین معمورۀ جهان به گوش جهانیان رساند.(455)‏

30 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     پیغمبر اسلام موفق نشود به اینکه اسلام را در جزیرة العرب تحقق بدهد. تمام همشان‏‎ ‎‏این بود که اسلام تحقق پیدا نکند. برای اینکه، اسلام را با همه منافع خودشان مخالف‏‎ ‎‏می دیدند. اینطور می دیدند که اگر پیغمبر اسلام غلبه کند، آنها دیگر آن ظلمها را، آن‏‎ ‎‏غارتگریها را نمی توانند بکنند. از این جهت، مجهز شدند و همه قشرها را تجهیز کردند‏‎ ‎‏بر ضد رسول خدا، و بحمدالله موفق نشدند.(456)‏

30 / 9 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     چنانکه پیغمبر نتوانست ابوجهل و ابولهب و این صنف جمعیت را آدم کند،‏‎ ‎‏امیرالمؤمنین هم نتوانست معاویه و اتباع معاویه را آدم کند، اما آمدند برای این کار. گمان‏‎ ‎‏نشود که اسلام شمشیر کشیده است برای اینکه قدرت پیدا کند مثل سایر حکومتها،‏‎ ‎‏حکومت اسلامی این جوری نیست. اگر کسی برای قدرت اقدام بکند، و برای تحصیل‏‎ ‎
‎[[page 172]]‎‏قدرت شمشیر بکشد، این از اسلام دور است، این وارد در اسلام نشده است، ظاهراً‏‎ ‎‏مسلم است اما آن ایمانی که باید داشته باشد ندارد. انبیا آمده اند برای اینکه این قدرتها را‏‎ ‎‏بشکنند، این قدرتهای شیطانی را سرکوب کنند و نبی اکرم هم آمده بودند و آمدند برای‏‎ ‎‏اینکه این قدرتها را بشکنند.(457)‏

21 / 3 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     سلام و درود بر محمد حبیب الله که به تنهایی قیام کرد و تا آخرین ساعات زندگانی با‏‎ ‎‏کفار ظلم پیشه به جنگ برخاست و از کمی عِده و عُده ننالید.(458)‏

16 / 5 / 65 

*  *  *

‎ ‎

‎[[page 173]]‎

  • )) «و کارزار کنید با مشرکین همگی». (توبه / 36).
  • )) شما آزاد شدگانید.

انتهای پیام /*