بخش سوم: مراتب امر به معروف و نهی از منکر

فصل دوم: امر و نهی زبانی

کد : 173895 | تاریخ : 23/06/1394

‏ ‏

فصل دوم: امر و نهی زبانی

‏ ‏

شرط ورود به مرحله دوم

‏ ‏

‏اگر می داند که مقصود با مرتبۀ اول حاصل نمی شود، انتقال به‏‎ ‎‏مرحلۀ دوم با احتمال تأثیر واجب است.(331)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

موعظه، مرتبه نخست زبانی

‏ ‏

‏اگر احتمال دهد مقصود، با موعظه و راهنمایی و گفتار نرم، حاصل‏‎ ‎‏می شود، واجب است و تعدی از آن جایز نیست.(332)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

لزوم رعایت درجات، در مرتبه زبانی

‏ ‏

‏اگر بداند مرحلۀ قبلی تأثیر ندارد، باید به مرحله بعدی، یعنی حکم‏‎ ‎‏کردن به وسیله امر و نهی منتقل شود؛ و واجب است از مرحلۀ‏‎ ‎‏آسانتر شروع کند، تا به مراحل بعدی برسد، البته اگر احتمال تأثیر‏‎ ‎‏می دهد و تعدی از آن جایز نیست بویژه اگر مورد به نحوی است‏‎ ‎‏که فاعل با گفتن آن، مورد بی احترامی قرار می گیرد.(333)‏

‏ ‏


[[page 177]]

‏ ‏

شرط گفتار خشن و با شدت

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر از بین بردن منکر و برپا داشتن معروف، متوقف بر گفتار خشن، و‏‎ ‎‏شدت به خرج دادن در امر، و تهدید و ترساندن بر مخالفت باشد،‏‎ ‎‏جایز است؛ بلکه با رعایت دوری از دروغ، واجب است.‏‏(334)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکم انکار همراه با ناسزا، دروغ و...

‏ ‏

‏ ‏

‏جایز نیست انکار را با حرام و منکر، مثل ناسزا و دروغ و اهانت‏‎ ‎‏همراه نماید، بله اگر منکر از اموری است که شارع برای آن اهمیت‏‎ ‎‏قائل است و به هیچ وجه راضی به انجام آن نیست، جایز است،‏‎ ‎‏مثل قتل نفس محترمه و ارتکاب زشتیها و کبائر مهلکه؛ بلکه‏‎ ‎‏جلوگیری و دفع آن واجب است هر چند موجب فحش و اهانت و‏‎ ‎‏امثال آن باشد، به شرط اینکه منع آن متوقف بر آنها باشد.(335)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

رعایت مراتب و درجات نسبت به افراد مختلف

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر بعضی از مراتب و درجات گفتار از جهت آزار و اهانت، از‏‎ ‎‏بعضی مراتب درجۀ اول پایین تر باشد، واجب است به همان مقدار‏‎ ‎‏اکتفا کند. پس، اگر موعظه و ارشاد با زبان نرم و روی گشاده و باز،‏‎ ‎‏مؤثر است یا احتمال تأثیر دارد و این مرحله از مرحلۀ دوری کردن‏‎ ‎‏و ترک رابطه، از اذیت کمتری برخوردار است، تعدی از مرحلۀ‏‎ ‎‏گفتار نرم به مرحلۀ ترک رابطه و اعراض، جایز نیست، و ‏‏[‏‏روشن‏‎ ‎‏است‏‏]‏‏ که اشخاص چه امرکننده و چه امرشونده از جهات گوناگون‏‎ ‎‏با هم اختلاف دارند، چه بسا شخصی که ترک رابطه و اعراض از او‏‎ ‎‏موجب اهانت و اذیت بیشتر و سنگینتری در مقایسه با گفتار و امر‏‎ ‎‏و نهی اوست، بنابراین لازم است آمر و ناهی ملاحظۀ مراتب و‏
‎[[page 178]]‎

‏اشخاصی را بنماید و از مرحلۀ نرمتر شروع کند تا به مراحل بعد‏‎ ‎‏برسد.(336)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکمِ تساوی درجات مرتبۀ اول و دوم

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر فرض شود بعضی از درجات مرتبۀ اول با بعضی مراحل مرتبۀ دوم‏‎ ‎‏مساوی است، در این صورت بین آنها ترتیب نیست و اختیار با اوست.‏‎ ‎‏پس، اگر فرض شد که روی گرداندن با امر کردن در آزار فرد مساوی‏‎ ‎‏است و بداند یا احتمال دهد هر یک از آن دو تأثیر دارد، بین آن دو مختار‏‎ ‎‏است و انتقال به مرحلۀ شدید و غلیظ تر جایز نیست.‏‏(337)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکمِ جمع بین درجات دو مرتبه

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر احتمال دهد با جمع بعضی از مراحل مرتبۀ اول و دوم یا جمع‏‎ ‎‏تمام مراتب اول با تمام مراتب دوم (در صورت امکان جمع) و یا‏‎ ‎‏جمع نمودن بین دو مرتبه (در صورت امکان) تأثیر می گذارد و‏‎ ‎‏مقصود از آن به دست می آید، واجب است تا آنجا که ممکن است‏‎ ‎‏جمع کند. پس، اگر بداند بعضی از مراتب تأثیر ندارد، ولی احتمال‏‎ ‎‏می دهد جمع بین اخم کردن و روترش کردن و دوری کردن و انکار‏‎ ‎‏زبانی، همراه با غلظت و شدت و تهدید و بالا بردن صدا و‏‎ ‎‏ترساندن و امثال آن اثر دارد، واجب است بین آنها جمع کند.(338)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکمِ توسل به ستمگر برای جلوگیری از منکر

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر جلوگیری از منکر یا برپا داشتن معروفی متوقف بر متوسل‏
‎[[page 179]]‎

‏شدن به ظالم برای دور کردن او از معصیت باشد، جایز، بلکه‏‎ ‎‏واجب است؛ به شرط اینکه از تعدی و تجاوز آن ظالم از مقتضای‏‎ ‎‏تکلیف مطمئن باشد، و بر ظالم هم اجابت این مطلب لازم است؛‏‎ ‎‏بلکه بر خود او جلوگیری از منکر مثل سایرین واجب است و‏‎ ‎‏همچنین لازم است مراعات مراتب را بنماید و از مرحلۀ نرمتر‏‎ ‎‏شروع کند، چنانکه بر دیگران لازم است.(339)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

رعایت تکلیف به طور کفایی

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر مقصود با مرتبۀ پایین تر از طرف یک شخص و با مرتبۀ بالاتر از‏‎ ‎‏شخص دیگری حاصل می شود، ظاهر وجوب تکلیف هر یک‏‎ ‎‏ـ به طور کفایی ـ است؛ و واجب نیست تکلیف را به کسی که مرتبۀ‏‎ ‎‏پایین تر از او ساخته است، واگذار نماید.(340)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکم انجام تکلیف، برای هر فرد

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر انکار شخصی در کم کردن منکر و انکار شخص دیگر در از بین‏‎ ‎‏بردن آن مؤثر باشد، بر هر یک از آن دو انجام تکلیف مربوط به‏‎ ‎‏خود لازم است، لکن اگر دومی تکلیف خود را انجام داد و منکر از‏‎ ‎‏بین رفت، تکلیف از دیگری ساقط خواهد شد؛ و اگر اولی که انکار‏‎ ‎‏او موجب کم کردن منکر است، تکلیف را انجام داد، موجب‏‎ ‎‏سقوط تکلیف از گردن فرد دوم نمی شود.(341)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏


[[page 180]]

‏ ‏

وجوب مرتبۀ پایین در صورت علم اجمالی

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر بداند یکی از مراتب مؤثر است، همان مرتبۀ پایین تر واجب‏‎ ‎‏است؛ و اگر مقصود به دست نیامد به مرحلۀ بالاتر منتقل‏‎ ‎‏می شود.(342)‏

‎ ‎

‎[[page 181]]‎

انتهای پیام /*