حال و هوای روزهای پس از پیروزی انقلاب

همزمان با فروپاشی ارکان نظام شاه، رهبری انقلاب این ضرورت را که باید خشم مردم داغدار را در جهت صحیح هدایت کرد به درستی تشخیص دادند و دستور تشکیل دادگاه های انقلاب اسلامی را صادر فرمودند.

کد : 42540 | تاریخ : 27/11/1398

پنج روز از پیروزی انقلاب اسلامی می‏ گذرد. در این مدت تلاش رهبر عمدتاً به سامان دادن اوضاع کشور، تذکر و هشدار به ملت نسبت به حفظ هوشیاری و نظم و پرهیز از اقدامات خودسرانه، و پایان دادن به اعتصابها در همه سطوح و تثبیت موقعیت دولت موقت و جمع ‏آوری سلاح ‏هایی که در جریان حوادث 21 و 22 بهمن به دست مردم افتاده است ـ که بنا به گزارشی بالغ بر سیصد هزار قبضه اسلحه سبک و وسایل انفجاری می‏باشد ـ معطوف بوده است. (روزنامه کیهان، 25 /11 / 57، ص 8)

در پنجمین روز پیروزی انقلاب، پادگان‏های نظامی، مراکز انتظامی، سازمان‏ های حساس اداری و دولتی در دست جوانان مسلمان مبارز و انقلابی است و دولت موقت با استقرار در محل نخست ‏وزیری و معرفی اعضای کابینه خود ـ از روز 24 بهمن ـ رسماً زمام امور را به دست گرفته است. طی چند روز گذشته، زندانها و شکنجه گاههای رژیم شاه، یکی پس از دیگری توسط انقلابیون کشف و ابزار و ادوات شکنجه ساواک برای مردم نمایش داده می‏ شود. مرزهای هوایی که از پنج روز پیش بسته بود امروز برای نخستین بار با فرود یک هواپیمای فرانسوی در فرودگاه مهرآباد، فعالیت دوباره خود را آغاز می‏ کند. این هواپیما برای انتقال سه خبرنگار به فرانسه ـ که در جریان درگیری‏ ها مجروح شده ‏اند ـ در فرودگاه به زمین نشست. بسیاری از سران رژیم سابق به اسارت نیروهای انقلابی در آمده ‏اند. فرمان تشکیل دادگاه انقلاب توسط امام خمینی صادر شده است. داغترین خبرها مربوط به اظهارات مقامات رژیم شاه است که در بازداشتگاه موقت (واقع در جنب ستاد انقلاب در مدرسه علوی) به سر می ‏برند.

در روزهای گذشته در حالی که مردم شهرهای مختلف، پیروزی و آزادی کشورشان را جشن گرفته‏ اند و هر روز در خیابان‏ها به طرفداری از رهنمودهای امامشان راهپیمایی می‏ کنند، بقایای رژیم شاه با همدستی عناصری که موقعیت و
بقای خویش را در آشوب و بلوا می ‏بینند در چند نقطه حساس کشور حادثه آفریده ‏اند. مهمترین حوادث در تبریز و کردستان اتفاق افتاده بود. روزنامه‏ ها حوادث خونین تبریز و آشوب‏ های کردستان را به «ساواکی‏ ها و عناصر ضد انقلاب» نسبت داده بودند. وقایعی که در روزها و ماه های آینده اتفاق افتاد نشان داد که علاوه بر پس‏مانده‏ های رژیم شاه در دو منطقه مزبور عوامل دیگر نیز در پی ماجراجویی بوده ‏اند این عوامل پس از چندی در آذربایجان به نام «حزب خلق مسلمان» و در کردستان با نام دهها گروهک نظیر «چریک‏های فدایی خلق»، «کومله»، «حزب دموکرات»، «گروه اشرف» و «مجاهدین خلق» چهره نمودند. امام خمینی با آگاهی از چنین خیانت‏ هایی است که در پیام 25 بهمن خود درباره وقایع تبریز اعلام کرده بود: «اینان که برخلاف مسیر انقلاب اسلامی راهی در پیش گرفته و قیام علیه حکومت اسلامی نموده‏ اند، خائنانی هستند که با ماسک های فریبنده دست به ایجاد اخلال نموده ‏اند.» (روزنامه اطلاعات 25 / 11 / 57، ص 6)

روزهای پس از پیروزی بهترین فرصت برای بهره ‏برداری گروهک‏ های ضد انقلابی بود. در حالی که هنوز مجموع اعضای رسمی تشکیلاتی نظیر حزب توده، چریک‏های فدایی خلق، پیکار، سازمان مجاهدین خلق و... به اندازه همان جمعیتی که یکی از هزاران پایگاه رژیم شاه را در روزهای انقلاب تصرف کرده بودند نمی‏ رسید، آنها در بیانیه ‏ها و مصاحبه ‏ها و گزارش‏ های خود ـ با استفاده از اهرم مطبوعات ـ مرتباً نام «مجاهد»، «فدایی» و «توده ‏ای» را به هر بهانه‏ ای مطرح می ‏کردند و در برابر هزاران شهید انقلاب که هنوز خونشان در خیابان‏ ها جاری بودهمه روزه با تکرار اسامی و عکس ‏های چند نفر از کشته‏ شدگان سال های قبل سازمان و حزب خود را به عنوان «شهدای راه آزادی» به چاپ می‏ رساندند. علت اصلی این کوشش ‏ها آن بود که آنها احساس شکست و عقب ‏ماندگی از روحانیت و مردمی داشتند که انقلاب را به پیروزی رسانده و ظرف چند ساعت پایگاه‏ های رژیم را تسخیر کردند، در حالی که قویترین تشکیلات گروه‏ های معتقد به مبارزه مسلحانه در سال‏های قبل برای ترور یک پاسبان و افسر شاه همه امکاناتش را بسیج می‏کرد و سرانجام نیز تشکیلات این قبیل گروه ‏ها به دلیل نداشتن پایگاه مردمی، چند سال قبل از پیروزی انقلاب متلاشی شد و بسیاری از سران آنها در زندان‏ها خود را به رژیم شاه فروختند.

مردم که حماسه 22 بهمن را آفریده ‏اند به پوچی این ادعاها آگاهند و تنها راه باقیمانده برای اثبات موجودیت فراموش شده تشکیلات گروهک ‏های سیاسی مخالف راه امام برپا کردن آشوب‏ های جدید و مطرح کردن شعارهای تفرقه ‏افکنانه است.

امام خمینی با آگاهی از چنین واکنش ها و اهداف پشت پرده ‏ای است که در سخنرانی 27 بهمن خود خطاب به اعضای جامعه اسلامی دانشگاه ‏ها خط راستین انقلاب و خروش ‏های آن را در این روزهای حساس از شعارهای ظاهر فریب روشن می‏ سازد و به بسیاری از تبلیغات سوء گروهک‏ ها در این ایام پاسخ می ‏دهد. و در  پایان دلسوزانه به آنها که به انقلابشان می‏ا ندیشند نه تشکیلات حزبی خویش می‏ گوید: «مملکتی که زلزله زده است، همه باید دست به هم بدهند و این مملکت را آبادش بکنند. دست به هم بدهید همه با هم. همه مسئولید، همه مسئولیم.» (صحیفه امام؛ ج 6، ص 157)

امام در روز 27 بهمن 57 خطاب به جمعی از اساتید دانشگاه با قاطعیت می‏ گوید:

«الآن هم یک دسته‏ ای که اینها هم از اجانبند یعنی از عمال اجانبند، الآنی که ما می‏ خواهیم یک ایران آزاد مستقل درست بکنیم اینها نمی‏ توانند ببینند، یک دست ه‏ای که الآن شلوغ دارند می‏ کنند اینها نمی ‏توانند ایران را مستقل ببینند، ایران را باید حتماً یا پیوستۀ شوروی ببینند یا پیوستۀ امریکا» (صحیفه امام؛ ج 6، ص 161)

روز بیست و هفتم بهمن ماه 57 آشوبی که از دو روز قبل در تبریز بوسیله دشمنان انقلاب تدارک شده بود سرکوب گردید آگاهی سیاسی و باورهای عمیق مذهبی مردم دلیر این خطه و وجود شخصیت های برجسته روحانی و یاران صدیق انقلاب نظیر آیت ‏اللّه‏ قاضی طباطبایی موجب شد تا توطئه ضد انقلاب در این منطقه، که امیدهای زیادی به آن بسته بودند در ساعات اولیه خنثی گردد. پیش از این نیز مردم تبریز و سراسر مناطق آذربایجان با قیام خود در 29 بهمن سال 56 صدای قیام 19 دیماه را که از قم برخاسته بود به تمام ایران رساندند و جنبش های پیاپی و سراسری در ایران را نوید دادند.

در پنجمین روز پیروزی انقلاب، مسائل ایران همچنان در صدر خبرهای جهان قرار دارد. روز 27 بهمن 57 اطلاعیه ‏ای از سوی بخش تبلیغات ستاد انقلاب به این شرح انتشار یافت: «دیشب پس از یک محاکمه در دادگاه انقلاب اسلامی چهار نفر از جنایتکاران شناخته شده رژیم سابق، نعمت اللّه‏ نصیری، خسرو داد، رضاناجی و مهدی رحیمی به اعدام محکوم و حکم صادره در ساعت 11 و 40 دقیقه اجرا گردید.»

همزمان با تسخیر پایگاه های نظامی و امنیتی و دولتی رژیم شاه در 22 بهمن، دستگیری سران رژیم نیز آغاز می‏ شود. ارتشبد نصیری که نامش شکنجه ‏های وحشیانه و سلول های مخوف ساواک را در مدت ریاست 12 ساله ‏اش بر این سازمان جهنمی تداعی می‏ کرد، در زمره اولین گروه دستگیر شدگان قرار داشت. او که به همراه کسانی همچون نیک‏ پی (شهردار تهران)، منوچهر آزمون (معاون نخست‏ وزیر)، منصور روحانی (وزیر کشاورزی) و سالار جاف (نماینده مجلس و عامل کشتار مردم پاوه)، خود قربانیان بازی های سیاسی ماه های آخر عمر سلطنت شاه شده بودند و در جریان نمایش های فریبنده رژیم بازداشت و از مدتی قبل در پادگان جمشیدیه ـ دژبان مرکز ـ زندانی بودند، در پی هجوم مردم به این پادگان شناسایی و دستگیر می‏ شوند. علیرغم پخش اعلامیه نخست وزیر دولت انقلاب از رادیو مبنی بر پرهیز از آسیب رساندن به بازداشت ‏شدگان و هدایت آنان به ستاد امور انقلاب، هیجان و خشم مردم آنچنان بود که نیروهای انقلابی به سختی توانستند بازداشت‏شدگان و بخصوص نصیری را به محل ستاد بیاورند.

لحظاتی پیش از آن در ستاد انقلاب ـ در جنب اقامتگاه امام خمینی ـ اعلام شد که سپهبد رحیمی (فرماندار نظامی تهران) و معاونش سرلشکر نوری نیز که در جریان حمله مردم به شهربانی و تسخیر کمیته مشترک شهربانی و ساواک دستگیر شده بودند به جمع بازداشت‏ شدگان در ستاد پیوسته‏ اند.

بنا به گزارش خبرگزاری پارس و همچنین مطبوعات در روز 24 بهمن 57 و بر اساس گزارش ارسالی از مقر ستاد امام، شاپور بختیار، نخست‏ وزیر سرنگون شده به کمیته امام آورده شد.

از سوی دیگر روزنامه اطلاعات مورخ 23 / 11 / 57 نوشت: «بنا به اعلام رادیو از ستاد امام خمینی اطلاع داده شد که  سرلشکر خسروداد به اتفاق مهین ناظمی و هوشنگ دیده ‏بان با هلی‏ کوپتر از ازگل عازم اصفهان هستند تا از آنجا با هواپیما به مقصد نامعلوم بروند.» در پی این اعلام با هوشیاری نیروهای مردمی، فرمانده هوانیزوز شاه که ژنرال هایزر برای وی در کودتای پیش‏بینی شده ‏اش جای ویژه ‏ای گشوده بود، دستگیر و به محل بازداشت سران رژیم منتقل می‏ شود. (کیهان و اطلاعات 24 / 11 / 57)

ضرورت تشکیل دادگاه های انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب در 22 بهمن ـ که از اولین نهادهای انقلاب می‏ باشند ـ دلایلی چند داشت از آن جمله: 1ـ اجرای احکام خدا در مورد مجازات جنایتکاران، که نخستین خواست ملت نیز بود 2ـ اطمینان دادن به ملت نسبت به درخواست های مکرر آنان برای رسیدگی به جنایات کسانی که آتش بیار اصلی معرکه ‏های خیانت و کشتار در دوران پهلوی بودند. 3ـ جلوگیری از هرج و مرج و اقدامات خودسرانه، باتوجه به تبلیغات و تحریکات گروهک های کمونیستی و مسلّح مخالف انقلاب که ممکن بود موجی از انتقام گیری ها و حتی تصفیه حساب های شخصی در سراسر شور روی دهد و نمونه‏ ای از این اقدام ها را به اصطلاح اعدام های انقلابی خودسرانه در برخی مناطق در چند روز پس از پیروزی انقلاب و بیانیه‏ های گروهک ها در رابطه با تشکیل دادگاه های خلق و محاکمه تمامی فرماندهان ارتش را می ‏توان در گزارشهای مطبوعات این ایام مشاهده کرد. ضمن اینکه تشکیل دادگاه های انقلاب و اقدام سریع آنها در محاکمه و مجازات عاملان اصلی کشتار مردم، فرصت سازماندهی و توطئه را از سران ارتش و ساواک شاه می‏ گرفت و انقلاب را در افکار عمومی داخلی و جهانی تثبیت می‏ کرد.

امام خمینی از یکماه پیش از پیروزی 22 بهمن در پاریس طی پیامی در تاریخ 20 / 10 / 57 بر این نکته مهم و دوراندیشانه تأکید کرد که «مجازات اشخاص جنایتکار و مجرم، بعد از اثبات جنایت، با محاکم صالحه است نه با اشخاص متعارف.» (صحیفه امام، ج 5، ص 403) در عین حال، حضرت امام احتمال وقوع حوادث غیرقابل پیش ‏بینی و انجام کودتا را از نظر دور نداشتند و در همان پیام فرموده بود: «ملت شریف باید تا نتیجۀ نهایی، دست از مبارزات پرشور خود برندارند، که نمی ‏دارند. باید به اعتصابات و تظاهرات ادامه دهند و در صورتی که چماق به دستان و یا مفسدین به آنان حمله کردند، می‏ توانند دفاع از خود کنند اگر چه منتهی به قتل آنان شود.» (همان، ص 428)

همزمان با فروپاشی ارکان نظام شاه، رهبری انقلاب این ضرورت را که باید خشم مردم داغدار را در جهت صحیح هدایت کرد به درستی تشخیص دادند و دستور تشکیل دادگاه های انقلاب اسلامی را صادر فرمودند. کارنامه دادگاه های انقلاب در اولین روزها و هفته ‏های پس از پیروزی، این واقعیت را روشن می‏ دارد که مسئولان دادگاه ها علیرغم هیاهوی تبلیغاتی غرب و عمال داخلی آنها که همه جا شایع کرده بودند که دادگاه های انقلاب به کمترین جرمی افراد را به پای جوخه اعدام می‏ فرستند ـ در آغاز کار دادرسی خویش فقط پرونده کسانی را مورد رسیدگی قرار می‏ داد که خود مباشر قتل مردم بی گناه بوده یا در جنایت های بزرگ دست داشته ‏اند.

محاکمات مزبور در حضور خبرنگاران و خانوادۀ شهدا انجام می‏ گرفت. مراحلی که از دستگیری تا اجرای حکم طی می ‏شد، بدین گونه در یکی از مطبوعات تشریح شد: «به محض آنکه کسی از وابستگان درجه اول رژیم دستگیر می‏ شود، او را به محل سکونت امام خمینی می ‏آورند. در آنجا از او یک بازجویی مقدماتی به عمل می‏ آید. در زمان بازجویی، گروهی از افرادی که با شخص متهم در یک سازمان کار می‏ کرده ‏اند و خود در نهضت انقلابی اسلامی سهیم هستند، کلیه سوابق و اعمال او را در اختیار بازپرسان قرار م ی‏دهند. بر اساس نتایج حاصله از بازپرسی، متهمان تقسیم‏ بندی می‏ شوند، آنهایی که مدارکی علیه ‏شان نیست آزاد می ‏شوند. آنهایی که تنها مرتکب سوء استفاده و خلافکاری و خیانت در اموال شده ‏اند به دادگستری احاله داده می‏ شوند، ولی آنها که جنایت کرده ‏اند به ستاد موقت انقلاب [واقع در مدرسه رفاه] منتقل می‏ شوند و محاکمه آنها در همان محل انجام خواهد گرفت.» (اطلاعات 28 /11 / 57، ص 2)

 

منبع: کوثر، ج 3، ص 359 - 395، با تلخیص

انتهای پیام /*