امام خمینی (ره): من شهادت می دهم که احمد فرزند این جانب از موقعی که در مسائل روز وارد شده است و تماس با کارهای این جانب داشته است ... از او خلاف دستورات این جانب مشاهده نکرده ام.

اعز اشخاص نزد امام

کد : 174828 | تاریخ : 25/12/1397

‏خدمات ارزنده ‏مرحوم حاج سیداحمد خمینی، یادگار گرانقدر حضرت امام خمینی (ره)‏ ‏‏و نقش ایشان در دوران مبارزات ملت ایران امری فراموش نشدنی است. آن بزرگوار بعد از رحلت امام عظیم الشان امت همچنان بر آرمان ها و اصول انقلاب اسلامی و خط روشن امام ثابت قدم و استوار بود، بنابراین می توان گفت نقش فرزند برومند امام در قضایا و حوادث سرنوشت ساز انقلاب نقشی استثنایی و منحصر به فرد بوده است. ضمن گرامیداشت یاد آن عزیز سفر کرده توجه شما را به خاطرات و نکاتی از زندگی سیاسی و اجتماعی ایشان جلب می نماییم:‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\ahmad7.jpg

‏ ‏

‏ما در شرایطی از یادگار حضرت امام (ره)صحبت می کنیم و خاطراتی را بیان می داریم که متاسفانه این وجود موثر و ذیقیمت دیگر در میان ما نیست. ایشان یک ‏‏شاگرد خوب، با فراست، هوشیار و پر استعداد برای حضرت امام بود‏‏. او از جهات مختلف نابغه محسوب می شد و نه تنها شاگرد برجسته ای برای امام بود بلکه بعنوان یک مرید از ابتدا تا انتها گام به گام همراه و همگام با حضرت امام قدم برداشت و یک لحظه هم از امام و راه امام جدا نشد و سعی کرد که همان چیزی را که امام می اندیشد و عمل می کند و از او می خواهد ‏همان را اجرا و عمل بکند و به هیچ وجه حاضر نبود که در هیچ موردی فکر و نظر خودش را که احیانا غیر از فکر و نظر و اندیشه امام بود اجرا و عمل بکند.‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\ahmad4.jpg

‏ ‏

‏ اگر احساس می کرد که حضرت امام راجع به مسئله ای نظری غیر از نظر خودش دارند قطعا نظر امام را عمل می کرد. در یک کلام و یا اگر بخواهیم مقداری پیشتر برویم باید عرض کنیم که ‏‏حاج احمدآقا واقعا عاشق دلسوخته حضرت امام بود‏‏، اما متاسفانه  کسی که می توانست سرمایه بزرگی برای انقلاب پس از امام باشد امروز در میان ما نیست.‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\ahmad5.jpg

‏ ‏

‏شخصیت حاج احمد آقا یک شخصیت دو بعدی بود، یک بعد خودش بود و افکار و اندیشه ها و سلیقه های مربوط به خودش که این بعد، قبل از سال 55 تا وقتی که در ایران بود بسیار متجلی و ظاهر و بارز بود. بعد دیگرش احساس مسئولیتی بود که در قبال امام داشت. حاج احمد آقا این بعد اولش بیشتر در وقتی ظهور و بروز داشت که در ایران بود. تا وقتی در ایران بود خودش بود و دریافتهای خودش از مبارزات داخل ایران و دریافتهایی که از راه دور از حضرت امام داشت و یا برخی اوقاتی که به نجف مشرف می شد و از نزدیک امام را می دید. حاج احمد آقا در طول این مدت به سرعت مسائل سیاسی کشور، داخل و خارج را مورد ارزیابی قرار می داد و دارای تحلیل سیاسی و فکر سیاسی و اجتهاد سیاسی شده بود و خیلی راحت مسائل را می توانست مورد تحلیل و ارزشیابی قرار بدهد. تحلیل های حاج احمدآقا مورد توجه دوستان در نجف اشرف و حتی کسانیکه در داخل ایران بودند قرار می گرفت و رژیم هم این شخصیت را که رفته رفته به ویژگیهای ذاتی او پی برده بود بیش از پیش تحت کنترل و مراقبت قرار می داد حاج احمد آقا از برخی از امکانات گذشته خودش در راه فریب دشمن و ساواک استفاده می کرد و بهره برداری می کرد.‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\ahmad9.jpg

‏ ‏

‏حاج احمد آقا در چارچوب بعد استقلالی خودش و فعالیتهای مبارزاتی شخصی خودش، در ایران ارتباطاتی را با محافل مختلف سیاسی و مبارزاتی برقرار کرده بود او در ایران با احزاب سیاسی مخالف رژیم شاه ارتباط داشت با نهضت آزادی ارتباط داشت، با عناصر و شخصتیهای بالای جبهه ملی ارتباط داشت، با دکتر شریعتی ارتباط داشت .گروههای مسلح انواع و اقسامشان با حاج احمد آقا ارتباط داشتند و شخصیتهای حوزوی، جامعه مدرسین، علماء مبارز در قم و تهران و شهرستانهای مختلف با حاج احمد آقا مرتبط بودند و اصولاٌ ‏‏حاج احمد آقا بعنوان یک همزه وصل بین امام و همه طیف ها و جریانات سیاسی و انقلابی و مبارزاتی داخل کشور مطرح بود‏‏. چه کسی مطمئن تر از حاج احمدآقا می توانست در داخل ایران برای امام باشد و یا برای گروههای مختلف مبارزی که می خواستند بنحوی با حضرت امام مرتب باشند و دیدگاهها، نظرات و خواسته های امام را مستقیم دریاقت کنند چه کسی راحت تر می توانست بدور از حساسیتهای خاصی که رژیم و ساواک داشت با امام مرتبط باشد؟‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\ahmad2.jpg

‏ ‏

‏مسائل عاطفی اش در برابر مسایل انقلاب و احساس مسئولیت اسلامی و انقلابی اش رنگ می باخت و لذا یکی از خصوصیاتی که از ابتدا حاج احمدآقا علیرغم این روحیه خاصی که داشت، مراعات می کرد این بود که همواره سعی می کرد که خانواده اش، فرزندانش بستگی فوق العاده به او پیدا نکنند، سعی می کرد که فرزندانش مستقل از او باشند و علاقه شدید به او پیدا نکنند ‏‏حاج احمدآقا می گفت علیرغم اینکه به فرزندم حسن عشق می ورزم اما نمی خواهم که او دلبسته به من بشود‏‏ و لذا علت این روش را هم این طور ذکر می کرد که اصلا سرنوشت من مشخص نیست، ممکن است امروز ما را دستگیر کنند و زندان ببرند یا مجبور بشوم ایران را ترک کنم بروم و تا آخر هم نیایم. اگر بنا بشود که فرزند دلبندم به من دلبستگی پیدا بکند این دوری من، فراغ من، نبودن من خیلی برایش طاقت فرسا است و به او سخت و دشوار می آید و عرصه را به او تنگ می کند. ‏


C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\ahmad8.jpg

‏ ‏

‏در آن سال 55 قبل از اینکه اقدام به مسافرت بکند مدتها در قم بود و سعی می کرد که فرزند و خانواده اش را نبیند و علت را این ذکر می کرد که ممکن است الان من بروم فرودگاه و آنجا دستگیرم کنند یا از ایران خارج بشوم و دیگر نتوانم برگردم، اگر بنا بشود که فرزندان و نزدیکانم آن شدت علاقه را همچنان به من حفظ کرده باشند این فراغ به آنها خیلی فشار می آورد.‏

‏ ‏

‏منبع: گفته هایی از حجت الاسلام والمسلمین سید علی اکبر محتشمی پور (آرشیو موسسه)‏

‏ ‏

‎ ‎

انتهای پیام /*