وصیت نامه امام، منشور انقلاب

چرایی تأکید و ضرورت پایبندی عملی به وصیت نامه امام خمینی(س) در چیست؟

ارزش و جایگاه وصیت نامه سیاسی-الهی امام خمینی(س) از این جهت است که ایشان این مرقومه را نه تنها برای یک قشر خاص اعم از بستگان و خویشانشان یا افرادی خاص نوشته باشند، بلکه هر بند آن ناظر بر شأنی از شئون جامعه و به تعبیری جهان اسلام و بشریت است.

کد : 174845 | تاریخ : 17/01/1398

‏برای تشریح و پاسخگویی بهتر به سؤال فوق بهتر است آن را به صورت زیر باز تعریف کرد:

با توجه به اینکه گفته شده بعد از قانون اساسی وصیت‌ نامه امام خمینی(س) مهم‌ترین منشور انقلاب است و برای مسئولین لازم ‌الاجراست دو سؤال مطرح می‌شود‏‎:‎

‏اول: در صورت عدم اقدام از سوی مسئولین آیا مجازات و ضمانت اجرایی وجود دارد؟‏

‏دوم: چرا از این وصیت‌نامه ارزشمند در حل مسائل اقتصادی و سایر مشکلات کشور استفاده نمی شود؟‏

‏پاسخ: برای پاسخ اجمالی به سؤال فوق توجه به نکات زیر به‌ عنوان مقدماتی برای رسیدن به نتیجه ضروری است:‏

‏1: در قرآن کریم 32 بار در 21 آیه سخن از وصیت به میان آمده که اصل وصیت امری چنان ارزشی بیان شده که خداوند خود به انسان و به بندگان خود در موضوعات خاصی وصیت می کند. قرآن کریم از نوح نبی(ع)، ابراهیم خلیل(ع)، موسی کلیم(ع) و عیسی روح‌الله(ع) که از پیامبران اولوالعزم هستند نیز به‌عنوان کسانی که وصیت کرده اند نام برده است. علاوه بر آن از وصیت لقمان حکیم به فرزند خود سخن به میان آورده تا هم دامنه موضوعات مرتبط با وصیت را افزایش دهد و هم گستره شخصیت هایی که باید وصیت کنند. ضمن آنکه اکثر آیات مرتبط با وصیت در مورد افراد معمولی جامعه می باشد که در امور متعارف از جمله موضوعات مالی خود وصیت می کنند و خداوند عمل به وصیت افراد را در اموری که خلاف شرع و حقوق بازماندگان نباشد، واجب شمرده است.‏

‏پیامبر اکرم(ص) علاوه بر آنکه وصایای زیادی به امیر مؤمنان به نحو خاص و به عموم مؤمنین به نحو عام داشته اند، در مورد اصل وصیت نیز فرمودند: «کسی که بدون وصیت بمیرد، مانند مردگان زمان جاهلیت مرده است.» از این حدیث می توان دریافت که گویی وصیت کردن جزو اموری است که در مقابل جهالت قرار دارد و باید دامنه آن را وسیع تر از دایره موضوعات شخصی و مالی دانست و به نظر می رسد منظور آن است که تجربیات افراد نیز باید به نسل بعد منتقل گردد تا تبدیل به معرفت عام گردد.‏

‏آخرین کلماتی که بر زبان امیر مؤمنان جاری شد و سپس به ملکوت اعلی پیوست علاوه بر اینکه محتوای آن سفارش به تقوا و نظم بود، از لفظ «اوصیکم» هم استفاده کردند تا بر اهمیت موضوع وصیت ابرام شود.‏

‏با عنایت به جایگاه وصیت در ادیان ابراهیمی و بالأخص اسلام، لازم است جایگاه وصیت نامه سیاسی – الهی امام خمینی(ره) را در جایگاه اصل وصیت در اسلام دانست و اگرچه موضوعات آن سیاسی است به جنبه الهی بودن آن ‌هم از حیث محتوا و هم از حیث لزوم عمل به آن توجه نمود. ‏

‏2- قانون اساسی هر ملتی میثاق ملی است که مفاد آن به رأی گذاشته شده و کلیت آن مورد پذیرش اکثریت قرار می گیرد. لذا ممکن است افراد و گروه هایی با بندهایی از آن مخالف باشند ولی در موضوع میثاق ملی ‏همگی حتی کسانی که به آن رأی نداده اند باید به آن التزام عملی داشته باشند؛ اما عمل به سفارشات و وصیت نامه رهبران و شخصیت های محبوب از لحاظ حقوقی الزام عملی ندارد و لذا اگر کسانی به آن عمل نکنند تنها ضمانت اجرایی آن این ‌که ممکن است ازلحاظ افکار عمومی مورد شماتت قرار گیرند اما در عمل نمی توان علیه آن‌ ها اعلام جرم نمود. تنها می توان در هنگام رأی دان مجدد به چنین مسئولینی بررسی نمود که آیا برای عمل نکردن به بخشی از وصیت ‌نامه، عذری عقلانی یا عقلایی داشته یا نداشته اند. ضمن اینکه انتظار از وصیت‌نامه نباید به ‌قدری فراخ دیده شود که گویی جایگزین کار کارشناسی در امور کشورداری و اقتصاد می باشد، زیرا وصیت ‌نامه رهنمودهایی است که توجه به آن ‌ها موجبی است تا مردم و مسئولین از منظومه اهداف انقلاب خارج نشوند و به مثابه خطوط مشی نظام هستند و که پیروی از آنها در راستای کار کارشناسی و رعایت سایر لوازم عمل متقن که در دایره عقل و شرع مقدس نیز می گنجند، باعث رهنمون شدن به سر منزل مقصود می شود. وجه تسمیه امام خمینی(س) به معمار انقلاب نیز از این همین شأن دوراندیشی، ژرف نگری و همه جانبه دیدن مسائل کشور در کنار یکدیگر است، تجلی این نشانه و صفات را می توان در وصیت نامه سیاسی- الهی ایشان که همانا می تواند شاخصی برای رفتار اتقلابی باشد.

انتهای پیام /*