انصاف از دیدگاه امام خمینی (س)

آن کسی قلمش قلم انسانی است، آنی است که از روی انصاف چیز بنویسد، از روی انصاف صحبت کند. (صحیفه امام؛ ج 20، ص 129)

کد : 174967 | تاریخ : 25/01/1398

انسان دارای فضیلت ها و منش های اخلاقی بسیاریست؛ اما برخی از آنها ارزش و برتری والاتری دارند و نشانگر انسانیت انسان است. امام خمینی برترین منش و مزیت انسانی را چه می داند؟ آنچه از تراوشات ذهنی و عملی او بدست می آید، انصاف را بهترین و والاترین صفات انسانی می داند که در این یادداشت مختصر به آن می پردازم.

مقدمه

از تو گر انصاف آید در وجود

به ز عمری در رکوع و در سجود

خود فتوت نیست در هر دو جهان

برتر از انصاف دادن در نهان (منطق الطیر عطار)

انصاف از زیباترین منش ها و فضیلت های اخلاقی است؛ همانند احسان، ایثار، عفو و... اگر بخواهیم تعبیر قرآنی را دربارۀ آن به کار بریم، از مصادیق «احسن» و برترین و بهترین ها از هر چیزی است. رعایت انصاف بسترساز جامعه آرمانی اسلام است که به همه مسلمانان توصیه شده است. انصاف به معنای عدالت ورزی و اجرای قسط و اقرار به حقوق مردم و ادای آن هاست، و این که هر خیری را برای خود می خواهیم برای دیگران هم بخواهیم، و هر زیان و ناپسندی که برای خود نمی پسندیم، برای دیگران هم نپسندیم.

انصاف به معنای ایجاد برابری و تساوی، یکی از مکارم اخلاق و محسنات است. در این صورت انصاف فراتر از دیگر فضایل اخلاقی، چون عدالت است؛ زیرا در عدالت گاه لازم است عملی و تنبیهی نسبت به خود شخص انجام گیرد که در این صورت ممکن است خشنود نباشد. یا به شدت خشمگین و ناراحت هم بشود. به عنوان نمونه قصاص از مصادیق عدالت است که شخص دوست ندارد قصاص درباره اش اجرا شود؛ اما همگی انصاف در این زمینه را می پسندند. زیرا همانند عفو است که هر کسی دوست دارد اگر اشتباه، خطا، گناه و جرمی مرتکب شده باشد، به دیده اغماض به او نگاه شود و از عملش درگذرند و او را عفو کنند.

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: یکی از نشانه های واقعی انصاف است. (بحار الانوار، ج 72، ص 25) امیرمؤمنان علی (ع) نیز انصاف را برترین ارزش ها دانسته است. (غررالحکم، ج 1، ص 203، ح 805) زیرا برکات و آثار آن بسیار است و تأثیر مثبت و مفیدی بر زندگی فردی و اجتماعی و نیز دنیوی و اخروی انسان به جا می گذارد. این بدان معناست که همه فضایل اخلاقی در یک رتبه و درجه نیستند؛ بلکه با توجه به آثار و برکات هر فضیلتی در زندگی دنیوی و اخروی، باید درجه بندی و ارزش گذاری شود. همان طوری که از نظر آموزه های قرآنی، تقوا معیار و ملاک ارزش گذاری انسان است. (حجرات، آیه 13)

همچنین فضیلت انصاف نیز در درجه برتری قرار می گیرد و به عنوان افضل الفضایل اخلاقی معرفی شوند. خداوند در قرآن به مؤمنان فرمان داده است که همواره میان اعمال صالح، خوب، خوب تر و خوب ترین، آخری را انتخاب کرده و بدان عمل کنند.

چنان که در آیه 55 سوره زمر می فرماید: واتبعوا أحسن ما أنزل إلیکم من ربکم؛ و از نیکوترین آنچه از پروردگارتان به شما فرو فرستاده شده، پیروی کنید. یعنی از بین کتب آسمانی، از قرآن که نیکوترین آنهاست، پیروی کنید و از میان آموزه های قرآنی نیز باید به دنبال احسن و نیکوترین رفت و بدان عمل کرد. (نحل، آیات 96 و 97؛ توبه آیه 121)

خداوند هنگام پذیرش طاعات و عبادت و اعمال خیر انسانی و ارزش گذاری بر آنها، به مجموع اعمال او می نگرد و اگر در میان آن یک کالای بسیار گران بها و ارزشمند یافت همه اعمال صالح او را بر اساس همان یک کالای ارزشمند ارزش گذاری کرده و آنها را به همان میزان و ارزش یک کالا می خرد؛ حتی اعمال زشت و کالاهای خراب و ناقص نیز نادیده می گیرد و از آنها درمی گذرد. (احقاف، آیه 16)

در اصل خداوند این گونه انصاف می ورزد و دوست دارد تا مومنان نیز این گونه با خدا و خود و خلق رفتار کنند.

بنابراین، انصاف را می توان از برترین فضایل اخلاقی دانست؛ زیرا نقش کلیدی و تاثیرگذار در بهبود روابط اجتماعی، دنیا و آخرت آدمی به جا می گذارد.

نگاه امام خمینی به انصاف

امام خمینی نیز انصاف را بالاتر از عدالت می داند و در اوج انقلاب و روزهایی که مردم در کوچه و خیابان های شهرهای ایران به خاک و خون کشیده می شدند، خود و دیگران را موظف می دانست هرجا که هستند با تک تک مردم همراهی و هم دردی کرده و طوری نباشد که شماری در کوچه و خیابان ها در سختی و فشار رژیم باشند و برخی در خارج از کشور و جاهای بی خطر از دور، دستی بر آتش داشته باشند. ایشان بی تفاوتی و سکوت برخی را به بهانه های مختلف بر خلاف انصاف، بر خلاف انسانیت و بر خلاف شرع می دانست. (صحیفه امام؛ ج 3، ص 503)

امام خمینی نمی گفت هر کس به یک اندازه و به عدالت در جریان انقلاب باشند، بلکه می فرمود هر کس به اندازه قدرت خودش و به اندازه و راهی که می تواند نقش داشته باشد و منصفانه عمل کند. (صحیفه امام، ج 3، ص 504)

از همه مردم می خواست که انصاف و رضای خدا را نصب عین خودشان قرار دهند و کار کنند و در این صورت است که خداوند به آنها برکت داده و خشنود خواهد شد. صحیفه امام؛ ج 6، ص 389) ایشان انصاف را در این می دید که همه با هم و همه به هم کمک کنند؛ کارگر به کارفرما کمک بکند، و همه با هم با انصاف رفتار کنند، با انسانیت رفتار کنند، با رحم و مروت رفتار کنند (صحیفه امام؛ ج 6، ص 498 ) و رسیدن به این مرتبه و وضعیت را هدف اصلی خویش می دانست. (صحیفه امام، ج 6، ص 498) با این نگاه انصاف به معنای توجه تام به تمام مسئله و ترجیح باطنی مبتنی بر خرد، وجدان و عرف، طریقی برای رسیدن به درون مایۀ عدالت است که به اقتضای مورد در شرایط ویژه ای فرصت عمل می یابد.

منبع: حریم امام؛ شماره 364، ص 24

انتهای پیام /*