شرح دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه

فراز هفتم: روزه؛ طریق تقویت روح

کد : 175251 | تاریخ : 31/01/1400

« وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ مِنْ تِلْکَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ، شَهْرَ الصِّیَامِ، وَ شَهْرَ الْإِسْلامِ، وَ شَهْرَ الطَّهُورِ، وَ شَهْرَ التَّمْحِیصِ، وَ شَهْرَ الْقِیَامِ الَّذِی أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ، هُدًی لِلنَّاسِ، وَ بَیِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَی وَ الْفُرْقَانِ »

حضرت هم چنین می فرماید: «وَ شَهْرَ التَّمْحِیصِ». تمحیص یعنی چیزی را از عیب ها و نقص هایش خالص کنیم. یعنی عیبهایش را از بین ببریم و آن را خالص کنیم. در قرآن مجید داریم که « وَلِیُمَحِّصَ مَا فِی قُلُوبِکُمْ »[1]. تا اینکه خدا آنچه در دلهای شما هست را تزکیه و پاک کند، عیب ها و نقص هایش را از بین ببرد. یا در دعا داریم: « اللّهم مَحّص عَنّا ذُنوبَنا »[2] خدایا گناهانی را که به ما متصل شده از ما محو کن. یعنی آن آثارش که ناپاکی است از ما ببر. البته برای تمحیص معنای ابتلاء و امتحان هم گفته اند، و این آیه قرآن را « وَلِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا » [3] چنین معنا کنند؛ تا خداوند امتحان کند کسانی را که ایمان آورده اند. پس تمحیص دو معنا دارد، پاکیزگی و امتحان. به هر دو معنا می شود اینجا معنا کرد. خود امتحان نیز برای جدا شدن و پاک شدن است. به یک معنا، شهر خالص شدن است. شهر از بین رفتن عیب ها و نقص هاست.  شهر کنارگذاشتن غیر خدا و رو به خدا آوردن است. شهر پاک شدن دل هاست. چون وقتی روزه گرفتید، و درون از غذا خالی شد، همین هم موجب یک نوع پاکیزگی می شود. روح انسان یک خصوصیتی دارد که کمال و رشد آن با کمال و رشد بدن همراه نیست. یعنی پرداختن به بدن و تن پروری و پرورش جسم مغایر پرورش روح است. زیاد غذا خوردن نه تنها، موجب رشد روح نمی شود، بلکه مانع فهم و درک هم می شود. تا یک حدی در رسیدگی به بدن لازم است اما تربیت روح در مقابل تربیت بدن است و به همین دلیل برای تربیت روحی، اهل سیر و سلوک و اهل معنا، ریاضت را پیشنهاد می کنند. حتی آنهایی که اعمال روحی را نه به خاطر خدا و نه به خاطر دین انجام می دهند یعنی فقط به خاطر دنیا واهداف دبگرو منافع دنیایی انجام می دهند برای رسیدن به قدرت های روحی از ریاضت استفاده می کنند. ریاضت یک نوع سختی دادن به بدن است. لذا حتی جوکی های هندی هم به سختی روی می آورند و خوراک خود را کم می کنند و...  تا اینکه روحشان قوی شود. یعنی تقویت روح به سختیگری به بدن است. هیچ گاه با تن پروری روح رشد پیدا نمی کند و کمال نمی یابد. حالا در دین برای تربیت و تقویت روح راهکارهای دیگری گذاشته شده غیر از آنچه آنها طی می کنند، یکی از بهترین آن راهکارها، روزه است. وقتی که درون را از غذا خالی داشتی این خود، شما را آماده می کند، تا روحتان رشد و کمال پیدا کند. فشار جسمانی باعث رشد روحی می شود و انسانی که وابستگی اش را به غذا کم کند خود را به خدا نزدیک کرده است.

وقتیکه خداوند می‌خواهد، ضیافت و مهمانی کند دعوت کند، «دعیتم فیه الی ضیافه الله»[4]، در مهمانی سفره می اندازند و در آن برای مهمان چیزهایی را آماده می کنند تا او بهره ببرد. مهمان هم باید شرایط استفاده از سفره را داشته باشد.

خدا در ماه رمضان سفره انداخته، می خواهد مهمانهایش را سر این سفره بنشاند و به آنان از آنچه برایشان تهیه کرده یعنی از غذای سفره، بخوراند. آن غذای سفره خداوند تبارک و تعالی قرآن است. « الذی انزل فیه القرآن هدی للناس و بیّنات من الهدی و الفرقان »، معارف و حقایق است. در ضیافتش این چیزهاست. لذا شما باید برای آن ضیافت آمادگی پیدا کنید.

  به ذهن می رسد که چرا شب قدر جزو شبهای اولیه ماه مبارک رمضان نیست؟ چون شب قدری که خداوند می خواهد نعمت های افزون در آن بدهد، هنوز در ابتدای ماه آمادگی های لازم به وجود نیامده است، باید با این گرسنگی و تشنگی کشیدن ها و ریاضت های بدنی شما یک مقدار از جسمی بودن، طبیعی بودن و مادی بودن دور شوید و به روحی بودن و معنویت و فرشته صفتی نزدیک تر شوید تا آمادگی پذیرش و دریافت معارف الهیه و نعمات الهیه را پیدا کنید. .اکنون می توان گفت شهر التمحیص شهر پاک کردن از این عیب هاست، این عیب وابستگی به دنیا، ما را از اینها دور می کند، تا آمادگی برای دریافت برکات را پیدا کنیم.

 

[1] آل عمران، 154

[2] مفردات الفاظ القرآن، صفحه 761

[3] آل عمران، 141

[4] وسائل الشیعه، جلد 7، صفحه 227

انتهای پیام /*