امام خمینی(ره): آنچه که من راجع به ایشان [ شهید بهشتی] متأثر هستم، شهادت‏‎ ‎‏ایشان در مقابل او ناچیز است و آن مظلومیت ایشان در این کشور بود.

عروج یک ملت

کد : 175577 | تاریخ : 05/04/1398

‏بدون شک برای پی بردن به ابعاد مختلف بزرگترین انقلاب مردمی قرن بیستم یعنی انقلاب اسلامی باید به نقش رهبران و نحوه زیست سیاسی و اجتماعی آنان توجه نمود تا از این مجرا، زوایای پیدا و ناپیدای وقوع انقلاب بهتر پدیدار گردد. در میان کادر رهبری انقلاب اسلامی ، ‏‏آیت الله شهید دکتر بهشتی ‏‏از جایگاه ویژه ای به لحاظ مدیریتی و ایجاد ساختارهای نظام اسلامی برخوردار بود به طوری که می توان ایشان را یکی از ستونهای مستحکم انقلاب اسلامی دانست. ‏‏به مناسبت ‏‏هفتم تیر‏‏، سالروز شهادت آیت الله دکتر بهشتی و یاران همراه و وفادارش، توجه خوانندگان محترم را به چند خاطره  کوتاه جلب می نماییم: ‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\p 539\5.jpg

‏ ‏

‏امام قبل از شهادت دکتر بهشتی خوابی دیده بودند و به ایشان بروز چنین حادثه ای الهام شده بود‏‎. ‎

‏نیمه شعبان ماه، ما می خواستیم به اصفهان برای دیدن مادر آقا برویم، اما یک روز آقا به دیدن امام رفتند. در بازگشت از ملاقات امام، ایشان بسیار ناراحت بود. از او علت ناراحتیش را پرسیدم. وی گفت ‏‏امام توصیه کردند که به این مسافرت نروم و از خود بیشتر محافظت بکنم. امام خوابی برای من دیده است‏‏. من هر چه از او پرسیدم که خواب امام چه بوده است، ایشان جوابی به من ندادند. نمی دانم شاید مصلحت چنین بود. تا اینکه روز ختم آقا، خانم امام به منزل ما آمدند. از ایشان در ‏مورد خواب امام سؤال کردم و ایشان گفتند: ‏‏امام خواب دیده اند که عبایشان سوخته است، به همین دلیل به آقای بهشتی توصیه کرده بودند که مواظب خود باشند و گفته بودند شما عبای من هستید که در خواب سوخته بود‏‎. ‎

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\beheshti6.jpg

‎ ‎

‏منبع: زن روز - ش 871 - ص 61 ( خاطره ای از همسر شهید آیت الله دکتر بهشتی) نقل شده در پرتال امام خمینی(س)‏

‏ ‏

‏*********‏

‏ ‏

‏بنده خودم یک وقتی به آقای  بهشتی  گفتم که آقا (در همان شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی) شما چرا از امام مطلبی، نوشته‌ای چیزی نمی‌گیرید علیه اینها که با شما این طور رفتار می‌کنند؟ همان زمانی که علیه سه نفر از بنیانگذاران حزب جمهوری اسلامی تبلیغات شدیدی بود توسط رقبای سیاسی. از دشمن هم نه از طرف دوستان اما رقیب و رقبای اسلامی. آقای  بهشتی، آقای خامنه‌ای و آقای هاشمی آماج حملات دشمن بودند و زیر فشار دوستانی بودند که از رقبای سیاسی به شمار می‌رفتند.  ‏

در جواب من آقای بهشتی گفتند: ‏‏"بگذارید امام خرج ما نشوند ما خودمان باید با اعمال و رفتارمان به مردم ثابت کنیم که این چیزی که می‌گویند درست نیست، مردم ببینند که ما درست عمل می‌کنیم با همین عملکرد درست ما و رفتار ما، این گونه اعمال و رفتارها و آن تبلیغات خنثی می‌شود، چرا ما باید از امام خرج کنیم؟ باید امام را برای کارهای بالاتر و بزرگتر نگه داریم" ‏‏و همین‌طور هم عمل می‌کردند. آقای بهشتی، فقط صحبت نمی‌کردند و در میدان عمل هم همیشه همین کار را می‌کردند با عمل خود، اعتدال را به مردم نشان می‌دادند و هرگز افراطی عمل نمی‌کردند. این چیزی است که یکی از پایه‌های عملی اخلاق آقای بهشتی بود و آقای بهشتی را بهشتی کرد. یعنی  ‏‏بهشتی اگر بهشتی شد با این اخلاق و عمل شد.‏‏ ‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\p 539\1.jpg

‏ ‏

‏   ‏‏ منبع: مصاحبه حجت الاسلام والمسلمین مسیح مهاجری با روزنامه جمهوری اسلامی نقل شده در پرتال امام خمینی (س) ‏

‏ ‏

‏*********‏

‏ ‏

‏پس از فاجعه هفت تیر که به خدمت امام رسیدیم هر کدام از ما سعی داشتیم طوری مطلب را ادا کنیم که ایشان ناراحت نشوند. خوشبختانه از آن توکلی که امام دارند و از آن قدرت روحی که برخوردارند خیلی زود ما تحت تأثیر روحیه ایشان قرار گرفتیم و مسأله اصلاً به صورت دیگری در آنجا مطرح شد. ‏‎‎‎‎ ‎‎‎‎

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\p 539\3.jpg

‎ ‎

‏امام خیلی قاطع دستور فرمودند در آنچه که از کابینه کم شده ولو به طور موقت هم شده افرادی را بگذارید. ‏

‏ ‏

‏ ‏‏ ‏‏منبع: کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج1، ص:248 ( خاطره ای از شهید رجائی ) ‏

‏ ‏

‏*********‏

‏ ‏‏ ‏

‏وقتی که حادثه عظیم هفت تیر پیش آمد که حدود 72 نفر از بزرگان و صاحب منصبهای نظام، اعم از قوه مجریه (وزرا و معاونان آنها) قوه مقننه (نمایندگان مجلس) و قوه ‏‎‎‎‎‎‎‎‎‏قضاییه(قضات محترم) شهید شدند، آقای شهید رجایی به همراه عده ای از وزرا در‏‎‎‎‎‎‎‏ کمال ناراحتی و اضطراب به حضور امام رسیدند، وقتی که چند ‏ساعت با امام بودند امام ‏‎‎‎‎‎‎‎‎‏آنچنان آنان را به آرامش رساند که وقتی خبرنگاری از ایشان پرسید: امام چه فرمودند؟ ‏‎‎‎‎‎

‏شهید رجایی گفت: وقتی که ما رفتیم خدمت امام حالتی متزلزل و مضطرب داشتیم؛ اما ‏‎‎‎‎‎‎‎‎‏روحیه امام آنچنان بالا بود که ما را به آرامش رساند، امام فرمودند: ‏‏ما خدا داریم بروید ‏‎‎‎‎‎‎‎‎‏دنبال کارتان، کارهایتان را انجام دهید، حوادث در این عالم زیاد است، در مقابل حوادث ‏‎‎‎‎‎‎‎‎‏باید استقامت کامل نمود. ‏‏ ‏‎‎‎‎‎

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\p 539\4.jpg

‎ ‎

‏منبع: کتاب پرتوی از خورشید، صص: 77-76 (خاطره ای از مرحوم ‏‎‎‎‎ آیت الله توسلی)‏

‏ ‏

انتهای پیام /*