شعری از

منصوره نیکو گفتار

کد : 175861 | تاریخ : 10/09/1399

***

(تقدیم به امام راحل)

یک نفر آنجا کنار ابرها

بارش رنگین کمانی محض بود

پشت باران های نا هنگام دشت

چشم هایش آسمانی محض بود

یک نفر پروازها را می سترد

در طنین آسمان ها راه داشت

یک نفر پروازها را می ستود

در طنین آسمان ها راه داشت

یکنفر پر بود از گل های سرخ

دسته های یاس را همراه داشت

 

یکنفر با برکه ها، تالاب ها

مثل باران های صحرا گرد بود

یکنفر از پشت اقیانوس ها

با تمام آب ها همدرد بود

 

یکنفر سرشار بود از سبزها

از درخت از آبشار از ابرها

از ترنم های نا آرام دشت

از حضور از انتظار از صبرها

 

یکنفر غم های ما را می شمرد

یکنفر اینجا صدایش گرم بود

مهربانی های او پایان نداشت

اطلسی های نگاهش نرم بود

در میان بارش چشمان او

آسمان می ماند یکجا در شگفت

در تب اندوه های موسمی

یکنفر دستان ما را می گرفت

 

نیمه شبها زیر هر ناباوری

یک نفر اندوه دار شهر بود

یکنفر در خلوت نیزارها

در پی تعبیر خواب نهر بود

 

سرسرای روشن دستان او

مامن آرام آهوهای دشت

مثل یک موسیقی دنباله وار

آشنا با وزن شب بوهای دشت

 

از فراتر ها کسی همرنگ صبح

کاش می آمد کنارم می نشست

تا بیاویزم به دامانش دو دست

تا بگویم او نرفت او هست هست

منصوره نیکو گفتار

***

 

انتهای پیام /*