سرفصل حضور روحانیت در عرصه سیاست از منظر امام

امام تاسیس و استقرار مشروطیت را تنها با کوشش و رهبری علمای طراز اول و روحانیان امکان پذیر دانسته و آن را جز مفاخر تاریخ مبارزات علما به حساب آورده است. بنابراین از نظر امام انقلابمشروطیت نه تنها وارداتی نبود بلکه بر مبنای خاستگاه ملی و با رهبری روحانیت تحقق یافته بود.

کد : 175877 | تاریخ : 12/05/1398

پرتال امام خمینی(س): قیام مشروطیت بازتاب اعمال و اقدامات مستبدانه حکام قاجار در طول بیش از یک قرن بوده است. قبل از آن مردم ایران در حادثه جنبش تنباکو، در واکنشی تند و سراسری به دستور رهبر دینی (میرزای شیرازی) با تحریم تنباکو به مبارزه منفی با انگلیسیها پرداختند و از قبل آن ضربه جبران ناپذیری به دستگاه قاجار و ناصرالدین شاه وارد ساختند. کشته شدن ناصرالدین شاه (1313 ق) بدست میرزارضا کرمانی، را می توان تتمه قیام تنباکو و مقدمه نهضت مشروطیت بحساب آورد. از آن تاریخ تا پیروزی مشروطیت (1324) به مدت ده سال، فضای سیاسی ایران به طرز شگفت آوری متحول گردید و در شهرهای بزرگ و به ویژه در تهران مردم خواستار پایان بخشیدن به سلطه استبدادی و استقرار حاکمیت ملت در قالب مجلس قانونگذاری شدند. براساس مدارک و منابع فراوان تاریخی، رهبران دینی نقش اساسی و بنیادین در این تحول داشتند بطوری که مرجعیت شیعه مستقر در نجف به رهبری علمای ثلاث (آخوند خراسانی، میرزاعبدالله مازندرانی و میرزاخلیل تهرانی) مشترکا مسوولیت اداره انقلاب را برعهده داشتند. در ایران علمای تهران همچون سیدعبدالله بهبهانی، سیدمحمد طباطبایی و شیخ فضل الله نوری به عنوان علمای طراز اول به رتق و فتق امور انقلاب و پیشبرد آن همت گماشته بودند و در شهرهای بزرگ همچون اصفهان، آقا نجفی و حاج آقا نورالله اصفهانی و در شیراز و فارس، بزرگانی چون محلاتی و مجتهد لاری و در تبریز، مجتهد تبریزی و ثقة الاسلام در تهییج و بسیج مردمی فعال و کوشا بودند.

عموم روشنفکران و حتی مخالفان دخالت روحانیان در مذهب، همچون تقی زاده و سیداحمد کسروی نقش بی بدیل علما در هدایت جنبش مشروطیت را ستوده اند و از آن به عنوان عوامل موثر در پیروزی نهضت نام برده اند. تقی زاده از نقش روحانیت و بویژه نقش سیدعبدالله بهبهانی به عنوان عمود خیمه انقلاب مشروطیت نام می برد و آن را به نیکی می ستاید. 

امام خمینی(س) با اطلاع از حوادث پیش آمده در انقلاب مشروطیت، آن را رویکردی مثبت و در جهت استبدادزدایی معرفی نموده و رهبران دینی را در هدایت آن موثر می دانند: «علمای اسلام در صدر مشروطیت، در مقابل استبداد سیاه ایستادند و برای ملت آزادی گرفتند» (صحیفه امام، ج 1، ص: 286) در جای دیگر می فرمایند: «در جنبش مشروطیت، همین علما در رأس بودند و اصل مشروطیت اساسش از نجف به دست علما و در ایران به دست علما شروع شد و پیش رفت؛ این قدری که آنها می خواستند که مشروطه تحقق پیدا کند و قانون اساسی در کار باشد شد.» (صحیفه امام، ج 15، ص: 328) امام به صراحت تاسیس مشروطیت را به علما نسبت می دهند و آن را جز سرفصل های مهم حضور روحانیت در عرصه سیاست می دانند.

«علمای ما در طول تاریخ این طور نبود که منعزل از سیاست باشند. مسئله مشروطیت یک مسئله سیاسی بود و بزرگان علمای ما درش دخالت داشتند، تأسیسش کردند» (صحیفه امام، ج 20، ص: 117)

امام، با توجه به اهمیت حادثه مشروطه و عبرتهای برخاسته از آن، در وصیتنامه سیاسی خود نیز بازهم بر جنبه های عبرت آموزی آن واقعه تاکید و اصرار داشته اند و در آن میان به نقش محوری و کلیدی علما در جنبشمشروطیت اشاره نموده اند: «نسل آتیه خواهد شنید که دست سیاست بازان پیرو شرق و غرب، روحانیون را که اساس مشروطیت را با زحمات و رنج ها بنیان گذاشتند از صحنه خارج کردند» (صحیفه امام، ج 21، ص: 420)

 امام تاسیس و استقرار مشروطیت را تنها با کوشش و رهبری علمای طراز اول و روحانیان امکان پذیر دانسته و آن را جز مفاخر تاریخ مبارزات علما به حساب آورده است. بنابراین از نظر امام انقلابمشروطیت نه تنها وارداتی نبود بلکه بر مبنای خاستگاه ملی و با رهبری روحانیت تحقق یافته بود.

انتهای پیام /*