امام خمینی (ره): به واسطۀ شجاعت سربازان دلیر ما و شجاعت ملت بزرگ ما، ... کسی نمی تواند به این مملکت رخنه کند و کسی نمی تواند آسیب به این کشور برساند.

خوابی که هرگز تعبیر نشد

کد : 176306 | تاریخ : 31/06/1398

‏جنگ ایران و عراق ‏‏نمونه بارز و عینی از یک تهاجم فرا منطقه‌ای و برخاسته از اراده قدرت های استکباری بود. در طول ‏‏هشت سال تجاوز‏‏، عراق از حمایت های بی‌دریغ تسلیحاتی، مالی، سیاسی و بین‌المللی برخوردار بود. ‏‏سران عرب منطقه ‏‏به کمک ‏‏قدرتهای شرق و غرب ‏‏انواع کمک های خود را به سمت دیکتاتور بغداد سرازیر کردند چرا که نگران ‏‏نفوذ معنوی انقلاب اسلامی ایران ‏‏و احتمال وقوع خیزش‌ها و انقلاب های مردمی در کشورهای خود بودند. اما با رشادت و از جان گذشتگی یک ‏‏ملت آزاده و مومن به خدا ‏‏نه تنها به مقصد خود نرسیدند بلکه از صدام گرفته تا سایر دیکتاتورهای منطقه، یک به یک دچار شکست و ناکامی و حتی سقوط شدند. خاطره خواندنی ذیل به بخشی از امیدهای سران عرب در به شکست کشاندن انقلاب اسلامی از طریق جنگ اشاره دارد:‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\defa6.jpg

‏ ‏

‏یکی دو سال قبل از لشگرکشی های عراق به سرحدات ایران، سنگرسازی ها و اقدامات مقدماتی آن انجام شده بود ولی هیچ کس در داخل و خارج عراق تصور نمی کرد که این حرکت ها و نقل و انتقالات نظامی صدام به خاطر یک جنگ فراگیر و همه جانبه علیه ایران باشد، آن ها را حرکت های طبیعی تاکتیکی خاصی به خاطر ایجاد رعب و وحشت تلقی می کردند و مسائلی از این قبیل. در همین کش و قوس، یعنی قبل از حمله، صدام رسماً اعلام کرد که ‏‏قرارداد 1975 الجزایر ‏‏لغو است و شط العرب مربوط به عراق است تهدیدهای تند خودش برعلیه ایران را آغاز ‏کرد، مثلاً بحث ‏‏جزایر سه گانه ایران، تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی  ‏‏را درست قبل از شروع جنگ تحمیلی مطرح کرد. ‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\defa41.jpg

‏ ‏

‏موضوع دیگر و خاطره دیگر که باز در ارتباط با شروع جنگ وجود دارد مطلبی است که آقای ‏‏حافظ اسد ‏‏در یکی از ملاقات هایش با من مطرح کرد. حافظ اسد در این ملاقات می گفت وقتی عراق می خواست حمله کند با همه و سران کشورهای عربی تماس برقرار کرده بود. تلاش صدام بر این بود که به عنوان نیروی عمل کننده از طرف همه اعراب وارد این جنگ بشود. سران کشورهای عربی هم به شدت از این جریان خوشحال بودند. هیچ یک از سران کشورهای عربی به کار صدام و عملکرد دولت عراق معترض نبودند. ‏‏تنها کشور معترض سوریه بود. ‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\folder3-mohtashami_000077777.jpg

‏حافظ اسد می گفت: در میان سران کشورهای عربی، ‏‏ملک حسین ‏‏خیلی پایکوبی، دفاع و اظهار خوشحالی می کرد تا جایی که وقتی من در همان روز اول حمله صدام به ایران تلفنی با ملک حسین وارد صحبت شدم و گفت گو کردم، به او گفتم این کاری که عراق کرده کار درستی نیست، ‏‏دشمن ما اسرائیل است ‏‏و منحرف کردن افکار عمومی اعراب از دشمن اصلی که اسرائیل است به طرف ایرانی که یک کشور و یک ملت را از اردوگاه آمریکا و اسرائیل خارج کرده و دراردوگاه عربی قرار داده، نفت اسرائیل را قطع کرده، کمک هایش را به اسرائیل قطع کرده، سفارت اسرائیل را تبدیل به سفارت فلسطین کرده، کار خطایی است و نباید انجام بشود. مگر صدام و ارتش عراق می تواند ایران را فتح کند. ما و شما و بقیه سران عرب باید صدام را نصیحت کنیم و از این کار برحذر بداریم، چون این به ضرر اعراب است. حافظ اسد به من گفت وقتی من این صحبت ها را با ملک حسین کردم او خوب گوش داد، یک مرتبه زد زیر خنده، گفت رئیس! فقط من به شما بگویم که ‏‏سه روز دیگر صدام در تهران است و عملاً ایران در خدمت اعراب قرار می گیرد و صدام به نیابت از طرف اعراب وارد این جنگ شده است. ‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\defa42.jpg

‏ ‏

‏حافظ اسد می گفت این گونه ملک حسین خوش خیال بود. وقتی این حرف را زد به او گفتم جلاله الملک امروز می خندی ولی ‏‏دیری نمی پاید که این خنده تبدیل به حزن و نگرانی خواهد شد‏‏، اوضاع به این صورت باقی نمی ماند. به هر حال در این فضا بود که صدام دست به کار شده بود.‏

‏ ‏

‏منبع: ‏‏کتاب ‏سفیر امام و انقلاب‏، خاطرات حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر محتشمی پور، جلد پنجم

( در دست انتشار)‏

‏ ‏

انتهای پیام /*