توضیحات کارشناس:
یکی از اموری که در فقه از مطهرات و پاک کنندهها به شمار آمده است، بر طرف شدن عین نجس از مواضع درونی بدن انسان است. یعنی وقتی چیز نجس موجود در باطن بدن انسان از بین رفت و برطرف گردید دیگر تطهیر و آب کشیدن محل آن لازم نیست. مثلا وقتی خون یا غذای متنجس وارد فضای دهان شده باشد، چند جهت مطرح است و با چند حکم مواجه هستیم. یک جهت، موضوع خوردن و آشامیدن چیز نجس و متنجس است و حکم آن هم این است که اینها را نباید خورد؛ زیرا در شرع اسلام خوردن و آشامیدن هر چیز نجس یا متنجس حرام است. موضوع دیگر همین مسأله تطهیر و آب کشیدن است که در این سؤال مطرح شده است. یعنی به هر حال با قطع نظر از حرمت خوردن و آشامیدن، هنگامی که چیز نجس یا متنجس با داخل دهان برخورد پیدا میکند محل تماس را به چه شکلی تطهیر باید کرد؟ پاسخ این پرسش، همان مطلبی است که در ابتدا بیان شد. گفتیم که با برطرف شدن عین نجس یا متنجس از باطن بدن، آب کشیدن محل برخورد لازم نیست. فرقی هم نمیکند که علت برطرف شدن نجس و متنجس، بلعیدن باشد و یا بیرون ریختن آن.
این مطلب را تحریرالوسیله چنین بیان کرده است:
«تاسعها - زوال عین النجاسة بالنسبة الی الصامت من الحیوان و بواطن الانسان، ... و کذا یطهر فم الانسان اذا اکل او شرب نجسا او متنجسا بمجرد بلعه.»
(ج 1 ص 119)
یعنی: نهم از پاک کنندهها، بر طرف شدن عین نجاست است از بدن حیوان زبان بسته و از مواضع درونی انسان، ... و همچنین، هرگاه انسان چیز نجس یا متنجس را بخورد یا بیاشامد، دهان او به محض بلعیدن پاک می شود.
البته همانگونه که عرض شد، خوردن و آشامیدن نجس و متنجس حرام شرعی است، لکن مسأله فوق در صدد طرح حکم بلعیدن چیز نجس و متنجس نیست و کاری به آن ندارد. حکم آن در ضمن مسایل دیگر کتاب نجاسات و کتاب خوردنیها و نوشیدنیها بیان شده است. این مسأله صرفا به مسأله تطهیر پرداخته و میگوید که بعد از بلعیدن نجس و متنجس دیگر هیچ جای دهان نجس نیست و احتیاج به آب کشیدن ندارد.
برای اشخاص مقید به آداب شرعی توجه به این نکته و حکم شرعی از دو جهت مایه آرامش و آسایش است.
نخست این که: به هنگام خون ریزی لثه و اموری از این دست که برای آنان و یا دیگر اعضای خانواده پیش میآید و یا خوردن سهوی غذای نجس، دغدغه تطهیر فضای داخل دهان را نخواهند داشت. مخصوصا کسانی که با افراد ناتوان و کم دقت زندگی میکنند و یا مادرانی که کودک خردسال دارند و همواره پاک بودن داخل دهان بچهها موضوع استرسزا برای آنهاست.
دوم این که: به هر حال انسانها اهل اجتماع و معاشرتند و امکان دیوار کشی و تفکیک بین اشخاص مقید به احکام شرعی و بین کسانی که اهل تقید به آن نیستند وجود ندارد و خواسته اسلام هم نیست. این رفت و آمدها و معاشرتها در بعض افراد مقید اما کم اطلاع معمولا با یک نوع نگرانی و استرس درونی همراه است که گاه به یک شکل کنارهگیریهای آشکار از بعض افراد بیمبالات نیز منجر میشود. معمولا هم ناشیانه صورت میگیرد لذا از نظر اخلاقی خوشایند نمیشود و زننده و نامطلوب از آب در میآید. به همین جهت وجهه فرد را هم خراب میکند. گاهی بعضیها همین برخوردها را ملاک قرار داده و به دست میگیرند و به اسلام ربط میدهند و به آن میتازند. خوب اگر از این آقا و خانم بپرسیم چرا چنین کاری میکنی؟ میگوید من نماز میخوانم این شخص چنین و چنان است. دهانش نجس است. با شهامت و افتخار هم چه بسا میگوید. تمام اینها ناشی از کم اطلاعی و یا احتیاطهای بیمورد است. دقت در این حکم و مسأله شرعی که حضرت امام خمینی س فرمودهاند به انسان متدین یک آگاهی و قدرت انعطاف بالایی در رفتار با دیگران میدهد، که با ملاک عمل قرار دادن آن در چنین نگرانی و تنگناهای خودساختهای نمیافتد.
1391/12/18