امام خمینی (ره): ‎‏اینان خدمتگزاران رشید و متعهدی بودند که در انقلاب و پس از پیروزی با سرافرازی و‏‎ ‎‏شجاعت در راه هدف و در حال خدمت به میهن اسلامی به جوار رحمت حق تعالی‏‎ ‎‏شتافتند.‏

خدمتگزاران رشید

کد : 176426 | تاریخ : 07/07/1398

‏در تقویم انقلاب اسلامی ‏‏هفتمین روز از ماه مهر ‏‏روز بزرگداشت تعدادی از فرماندهان دلیر دوران دفاع مقدس به نامهای شهیدان ‏‏فلاحی، فکوری، نامجو، کلاهدوز و جهان آرا ‏‏نام گرفته است. این سرداران سرافراز سپاه اسلام  ساعت 19 هفتم مهر ماه 1360 بر اثر سقوط یک فروند هواپیمای سی ـ 130 متعلق به ارتش جمهوری اسلامی ایران که از مناطق جنگی به تهران عزیمت می کرد در حومۀ جنوبی تهران کهریزک، به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. ضمن ادای احترام به مقام شامخ همه شهدای انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و مدافع حرم، توجه شما را به خاطره ای در این خصوص جلب می نماییم.‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\shohada3.jpg

‏ ‏

‏روز ۵ مهر سال ۶۰ که هواپیمای شهید فلاحی و فکوری، کلاهدوز و جهان آرا سقوط کرد و یک تعدادی از مجروحین ستاد جنگ‌های نا‌منظم شهید شدند، این هواپیما روزی که داشت می‌آمد، ‏‏روز شکست حصر آبادان ‏‏بود. شهید کلاهدوز قائم مقام فرمانده سپاه بود و هنوز نیامده بود تا من را ببیند و شهادت دکتر را تسلیت بگوید و گفت می خواهم بیایم در ستاد و ببینمت! ساعت نه صبح آمد. کارش را انجام داد و گفت من به تهران می روم. من گفتم شما را می‌رسانم. در خیابان نزدیک فرودگاه دیدم شهید فلاحی کنار باند ایستاده بود؛ ما گفتیم چه شده؟ گفت هواپیما تأخیر دارد.‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\shohada4.jpg

‏ ‏

‏در فرودگاه هم دیدم شهید فکوری روی باند دارد قدم می‌زند. نامجو هم آمد؛ فلاحی آمد و به من و جهان آرا گفت بیا برنامه ریزی کنیم برای ‏‏آزادسازی خرمشهر‏‏، چون جهان آرا خرمشهر را وارد بود. ما هم گفتیم چشم برویم تهران در ستاد راجع به این موضوع صحبت کنیم. لذا اسم مرا هم در لیست پرواز نوشتند. تا ساعت چهار آنجا بودم که تلفن کردند از فرماندهی سپاه تو را کار دارند. کار آن ها را راه انداختم. یک دفعه سرپرست استانداری زنگ زد که بیا سردخانه، یک چیزی نشانت بدهم! من رفتم گفتم چی شده؟ گفت مهندس حدادعادل در دارخوین شهید شده و در سردخانه است. حدود ساعت هفت بود به سردخانه رفتم و غمگین شدم و در همان ساعات هواپیمای حامل شهیدان فکوری و... در نزدیکی تهران سقوط کرد.‏

‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\shohada2.jpg

‏ ‏

‏حاج احمد آقا ‏‏زنگ می‌زنند که چه کسانی در پرواز بودند؟ لیست را می‌خوانند که فلاحی، کلاهدوز، مهندس چمران و... در آن بودند. ایشان خیلی ناراحت می‌شوند و با اهواز تماس می‌گیرند و می‌گویند چمران داخل پرواز نبوده و فقط اسمش در لیست است. زنگ می‌زنند به کارمند وزارت نفت که با ما بود می گوید چمران در سردخانه است! احمد آقا هم ناراحت می‌شود. لذا من شب آمدم ستاد برای زنگ زدن به سید احمدآقا. گوشی را که برداشتند سلام علیک کردم؛ گفت خودتی؟ اسمت چیست؟ گفتم مهدی! گفت گفتند تو در سردخانه‌ای! گفتم رفته بودم شهید حداد را ببینم و گفت یک نشانه بده! گفتم رفتی لبنان بالای ساختمان دوازده طبقه بالانس زدید، ‏‏دکتر چمران ‏‏پرید و شما را گرفت! گفت باور کردم! ‏

‏ ‏‏ ‏

C:\Users\e.taghizadeh\Desktop\shohada5.jpg

‏ ‏

‏ ‏‏منبع: خاطره ای از مهندس مهدی چمران در مصاحبه با ویژه نامه "امین امام" منتشر شده در پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران‏

انتهای پیام /*