به مناسبت صدور فرمان هشت ماده ای؛

در پاسداشت حقوق شهروندی مردم (با نگاهی به خاطرات)

وظیفه حاکم مدارا با مردم، نصیحت جامعه، اصلاح آنها، و رسیدگی به امور و حل مشکلات و معضلات آنها می باشد. یقیناً اگر حکومت با این طرز تفکر با مردم رفتار کند، پاداش خوبی از جامعه دریافت خواهد کرد و همیشه نام نیکی از آن در تاریخ باقی خواهد ماند.

کد : 177055 | تاریخ : 25/09/1398

پرتال امام خمینی(س): یادداشت۱۵/ زندگی انسان بدون حاکمیت قانون انسجام نمی‌یابد و تداوم هرحکومت بدون تسری قانون در بستر جامعه و رعایت به آن ممکن نخواهد بود. در صورت استقرار درست قانون حاکم نمی تواند رفتار مردم را بهانه قرار داده و قدرت خود را برای سرکوبی آنها به کار گیرد؛ یعنی وظیفه حاکم مدارا با مردم، نصیحت جامعه، اصلاح آنها، و رسیدگی به امور و حل مشکلات و معضلات آنها می‌باشد. یقیناً اگر حکومت با این طرز تفکر با مردم رفتار کند، پاداش خوبی از جامعه دریافت خواهد کرد و همیشه نام نیکی از آن در تاریخ باقی خواهد ماند. این یک قاعده کلی است که برخورد خشن با مردم عکس‌العمل متقابل به همراه می‌آورد و به تعبیر فلاسفه، دفع ضد با ضد را در پی دارد. آنچه در ادامه می خوانید گزیده ای از عالی‌ترین نوع قانون‌گرایی و توجه به حقوق شهروندان در نزد امام خمینی(س) است که در مختصری در پاسداشت حقوق شهروندی مردم (با نگاهی به خاطرات) تقدیم خوانندگان گرامی می شود:

* سه خاطره از مقام معظم رهبری(۱)
حضرت امام به حقوق شهروندی مردم اهتمام خاصی داشتند. انقلاب که پیروز شد، امام می‌توانستند اعلان کنند که نظام ما، یک نظام جمهوری اسلامی است. از مردم هم هیچ نظری نخواهند؛ هیچ کس هم اعتراضی نمی‌کرد. اما این کار را نکردند. درباره اصل نظام و کیفیت نظام، رفراندوم راه انداختند و از مردم نظر خواستند؛ مردم هم گفتند جمهوری اسلامی؛ و این نظام تحکیم شد. برای تعیین قانون اساسی، امام می‌توانست یک قانون اساسی مطرح کند و همه مردم و یا اکثریت‌ قاطعی از مردم هم یقیناً قبول می‌کردند می‌توانست عده‌ای را مشخص کند و بگوید که اینها بروند قانون اساسی بنویسند، هیچ کس هم اعتراض نمی‌کرد. اما امام این کار را نکرد. امام انتخابات خبرگان را به راه انداخت. حتی عجله داشتند که این کار هر چه زودتر انجام بگیرد. انتخابات خبرگان قانون اساسی برگزار شد تا هر چه سریع‌تر قانون اساسی تدوین شود. در حالی که می‌توانست همه این کارها را مستقیماً به دستور خودش انجام بدهد. امام به معنای واقعی کلمه به حقوق مردم احترام می‌گذاشت و به مردم اعتماد داشت. (.(کتاب او که بود، خاطرات امام خمینی از نگاه مقام معظم رهبری، چاپ موسسه قدرولایت،ص۶۶)

مقام معظم رهبری(۲)
امام بزرگوار در عین هدایت مردم و گستردن دامنه آگاهی همگانی و کشاندن توده میلیونی به مبارزه اندیشه حکومت اسلامی را قوام بخشید و در مقابل دو مکتب رایج سیاسی عالم یعنی دیکتاتوری شرقی و پارلمانی غربی که بر فکر و اخلاق مردم به نام دمکراسی بود، راه اسلامی را مطرح کرد. که در آن ضمن توجه به مردم بر دو عنصر دین و انسان به طور اساسی تکیه شده و ایمان دینی و اراده مردمی بزرگترین شاخصة آن است. نظام اسلامی در مکتب امام خمینی نظام عدل و ایمان و عقل و آزادگی و مردم گرایی و توجه به حقوق اساسی مردم و حقوق شهروندی آنها است و استقلال ملی و رد نظام سلطة بین المللی در مکتب امام دارای چنین ریشه‌های عمیقی است. (.(کتاب او که بود، خاطرات امام خمینی از نگاه مقام معظم رهبری، چاپ موسسه قدرولایت،ص ۱۲۵)

مقام معظم رهبری(۳)
یکی از مشخصه‌های بارز حضرت امام در موضوع شهروندی عدالت اجتماعی و کمک به طبقات مستضعف و محروم است که امام آنها را صاحب انقلاب و صاحب کشور می‌دانست. امام، پابرهنگان را مهمترین عنصر در پیروزی‌های این ملت می‌دانست. همین گونه هم هست و حضرت امام به گفتن هم اکتفا نکرد. از منظر حضرت امام عدالت اجتماعی و توجه به مردم جزو شعارهای اصلی است.(کتاب او که بود، خاطرات امام خمینی از نگاه مقام معظم رهبری، چاپ موسسه قدرولایت، ص ۱۲۱)

* آیت‌الله هاشمی رفسنجانی
عازم نماز جمعه بودم. می‌دانستم که مردم منتظرند که خبر تازه‌ای از حال مبارک حضرت امام بدانند(اشاره به ایام بستری شدن امام در بیمارستان) خدمت حضرت امام رسیدم و عرض کردم: من عازم نماز جمعه هستم، مطلب خاصی برای مردم ندارید؟ فرمودند: سلام مرا به مردم خوب برسانید و از همه مردم که ابراز احساسات کردند و از کسانی که جلسات دعا و شکرگزاری دایر و در آن شرکت کرده‌اند، علما و شخصیت‌ها و سایر افراد که نسبت به من ابراز احساسات کردند، تشکر کنید و به مردم بگویید که من انشا‌الله بزودی جواب محبتهای آنها را خواهم داد و وظیفه‌ام را ادا می‌کنم و به مردم بگویید که دعا کنند که خداوند مرا بپذیرد. (امام خمینی به روایت آیت‌الله هاشمی، ص۲۷۸)

*حجت‌الاسلام و المسلمین مرحوم فردوسی پور
حضرت امام در پاریس با وجود آن هوای سرد و علی‌رغم کهولت سنی که داشتند دستور دادند وسایل گرمازای خانه مسکونی ایشان را خاموش کنند تا با مردم ایران که در زمستان ۵۷ دچار مضیقه شدید نفت بوده و مجبور بودند سرما را تحمل کنند، وصفی مشابه داشته باشند. (پابه‌پای آفتاب، ص۱۴۳)

* آیت‌الله مهدوی کنی
یک روز خدمت امام عرض کردم بسیاری از خانواده‌های باقی مانده از مناطق بمباران شده باز هم علاقه به انقلاب دارند؛ باز هم ابراز پشتیبانی می‌کنند و باز هم می‌گویند ما حاضریم تا آخرین نفس بایستیم و مقابله کنیم. امام فرمودند: آنها راست می‌گویند آنها برگردن ما خیلی حق دارند و سپس برای آنها اشک ریختند و خیلی گریه کردند. (برداشت‌هایی از سیره امام، ج۱، ص۱۳۸)

*دکتر علی‌محمد بشارتی

زمستان سال ۶۲ دو هفته از ملاقاتهای امام قطع شد. من تلفنی از جناب آقای رسولی سوال کردم که چی شد که امام ملاقاتشان قطع شد؟ فرمودند از روزی که امام شنیدند در غرب کشور کمبود نفت وجود دارد-چون آن سال زمستان سرد بود- دستور دادند بخاری‌های جماران را خاموش کنند، لذا امام به شدت سرما خوردند. (پابه‌پای آفتاب، ص۱۳۰)

* آیت‌الله شهید محلاتی
در نوفل لوشاتو روزی بعد از نماز مغرب و عشا از امام پرسیدم در این انقلاب بر اثر کشتار فراوان و اعتصابات زیاد و درگیریهای عظیم و خونین، اگر مردم خسته شدند و به نهضت ادامه ندادند، شما آن روز چه خواهید کرد؟ امام در جواب پاسخی فرمودند که من از طرح آن سوال شرمنده و خجل شدم. امام با لبخند و با کمال آرامش و سکون فرمودند: مسئله‌ای نیست. مردم شش ماه استراحت می‌کنند و دوباره به پا می‌خیزند. امام مردم را می‌شناخت و به آنها عشق می‌ورزید. (برداشت‌هایی از سیره امام ، ج۲، ص۱۱۸)

*حجت الاسلام محمد حسن رحیمیان
به یاد دارم شبهایی که دمای هوا به ۴۷ درجه می‌رسید یکی از دوستان قدیمی امام حدود نیم ساعت در محضر امام مقدمه چید و از ضرورت رفتن به کوفه سخن به میان آورد. همان سال در فارس خشکسالی بدی روی داده بود و مردم خیلی تحت فشار بودند. امام به روش همیشگی خودشان در حالی که سرشان را پایین انداخته بودند، پس از اینکه سخنان آن عالم روحانی به اتمام رسید. آرام سرشان را بالا کردند و با تبسم شیرینی پاسخ او را دادند و دو مرتبه سرشان را به پایین انداختند. این تبسم خود بهترین پاسخ بود. امام فرمودند: من چه طور به کوفه بروم در حالی که می‌دانم مردم فارس در این خشکسالی امسال چه می‌کشند؟!(برداشت‌هایی از سیره امام، ج۱، ص۱۰۷)

*حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری
بعد از سخنرانی در بهشت زهرا امام اظهار تمایل کردند که به داخل جمعیت بروند. یک عکس هم از امام هست که نه عمامه دارد و نه عبا و وسط جمعیت گیر افتاده‌اند. امام بعدها می‌فرمودند: من احساس می‌کردم بهترین لحظات من همان موقعی بود که زیر دست و پای مردم باشم و از بین می‌رفتم. این خود نهایت تواضع و خلوص امام را می‌رساند که این طور نسبت به مردم ابراز احساسات داشتند. (برداشت‌هایی از سیره امام، ج۲، ص۱۴۸)

انتهای پیام /*