بر فرض ثابت شدن اعلمیّت مجتهد دیگر، آیا انسان می تواند مرجع تقلید خود را تغییر داده و به اعلم عدول نماید یا مجبور است تمام عمر بر تقلید وی باقی باشد؟

یکی از سؤالاتی که با فرض لزوم تقلید از اعلم جای طرح دارد این است که اگر کسی مجتهدی را واجد شرایط تقلید و اعلم از دیگران دانسته و از وی تقلید کند، ولی بعداً برای او ثابت شود که شخص دیگری اعلم بوده است و یا اکنون اعلم شده است، وظیفه اش چیست؟ آیا حق دارد و بر وی لازم است که عدول کند و طبق تشخیص فعلی خویش عمل نماید؟ یا این که چنین اجازه ای را ندارد و تا آخر عمر باید تقلید از مجتهدی که بر تقلید او بوده است را ادامه دهد؟
یکی از مواضعی که حریّت اسلام و تاکید آن بر پرهیز از تعصب نابجا را می شود استنباط کرد پاسخی است که فقهای عظام به این سؤال، و سؤال های مشابه آن داده اند. ...

کد : 42846 | تاریخ : 20/01/1392

توضیحات کارشناس:

بر شخصی که به مرتبه اجتهاد نرسیده است، واجب است که در غیر ضروریات از مجتهد جامع شرایط، تقلید کند و یا این که محتاط باشد، البته به شرط این که با موارد احتیاط آشنا باشد؛ و به جهت این که موارد و مواضع احتیاط را جز افراد اندک نمی‌شناسند لذا وظیفه عامه مردم که به مواضع احتیاط آگاه و آشنا نیستند منحصرا تقلید از مجتهد جامع شرایط  است. (تحریرالوسیله جلد 1 ص 4).

اعلم بودن یکی از شرایطی است که بین فقها برای مرجعیت تقلید مطرح می‌باشد. و بر مکلف واجب است که در خصوص لزوم و عدم لزوم این شرط، از مجتهد اعلم تقلید نماید.(تحریر الوسیله جلد 1 ص 4 مسأله 7) حضرت امام خمینی در سایر فروعات، تقلید از اعلم را در صورت امکان واجب می‌دانند علی الاحوط. از این رو به فتوای ایشان جستجو و تحقیق از اعلم واجب است. (تحریر الوسیله جلد 1 ص 4 مسأله 5).

یکی از سؤالاتی که با فرض لزوم تقلید از اعلم جای طرح دارد این است که اگر کسی مجتهدی را واجد شرایط تقلید و اعلم از دیگران دانسته و از وی تقلید کند، ولی بعداً برای او ثابت شود که شخص دیگری اعلم بوده است و یا اکنون اعلم شده است، وظیفه‌اش چیست؟ آیا حق دارد و بر وی لازم است که عدول کند و طبق تشخیص فعلی خویش عمل نماید؟ یا این‌ که چنین اجازه‌ای را ندارد و تا آخر عمر باید تقلید از مجتهدی که بر تقلید او بوده است را ادامه دهد؟

یکی از مواضعی که حریّت اسلام و تاکید آن بر پرهیز از تعصب نابجا را می‌شود استنباط کرد پاسخی است که فقهای عظام به این سؤال، و سؤال‌های مشابه آن داده‌اند.

بنابر نظر امام خمینی س که در تحریر الوسیله جلد 1 ص 3 مسأله 4 به بیان ذیل آمده است، در این صورت عدول از مجتهد به مجتهد اعلم، واجب است علی الاحوط.  

«مسأله 4 - ... و یجب العدول اذا کان الثانی اعلم علی الاحوط»

فرع مذکور به ضمیمه فرع دیگر در ضمن مسأله 12 در ص 4 جلد 1 تحریرالوسیله نیز به شرح ذیل بیان شده است:

«مسأله 12- اذا قلد من لیس له اهلیة الفتوی ثم التفت وجب علیه العدول و کذا اذا قلد غیر الاعلم وجب العدول الی الاعلم علی الاحوط و کذا اذا قلد الاعلم ثم صار غیره اعلم منه علی الاحوط فی المسائل التی یعلم تفصیلا مخالفتها فیها فی الفرضین»

در این مسأله راجع به سه موضوع ذیل اظهار نظر شده است:

1 - شخصی از کسی که صلاحیت فتوا دادن نداشته تقلید می‌نماید سپس متوجه می‌شود که مقلَّد واجد شرایط افتاء نبوده است.

فتوای امام خمینی س در این فرض وجوب عدول به مجتهد جامع شرایط است.

2 و 3 - فردی از مجتهد واجد شرایط افتاء تقلید می‌کند اما بعداً معلوم می‌گردد که او اعلم نبوده است؛ و یا این که اعلم بوده اما اکنون وی اعلم نیست و مجتهد دیگری اعلم شده است.

حضرت امام س وظیفه چنین کسی را در هر دو صورت بنا بر احتیاط واجب عدول به اعلم دانسته‌اند البته عدول در آن دسته مسایلی که مقلِّد به تفصیل می‌داند که آن دو (اعلم و غیر اعلم) با هم اختلاف فتوا دارند.

20/1/1392

انتهای پیام /*