بمناسبت فرمان امام درتشکیل شورای انقلاب؛

پیدایش شورای انقلاب به روایت شهید بهشتی

کد : 177244 | تاریخ : 22/10/1398

پرتال امام خمینی(س): شهید بهشتی در روایتی در باره پیدایش شورای انقلاب می گوید: در آبان 1357 که امکان ملاقات با امام خمینی در فرانسه فراهم آمد، دوستان برای دیدارایشان به پاریس می رفتند. یکی از مسائلی که ایشان با دوستان مطرح میکردند ای بود که چه کسانی هستند که می توانند در سامان دهی نیروهای عظیم بسیج شده مردمی ایران سهیم بوده و نقشی داشته باشند و چه کسانی هستند که می توانند پس از موفقیت در اداره جامعه مسولیتی به عهده بگیرند. بنابر این برای ایشان دو مطلب مطرح بود یکی کسانی که بتوانند در ایران با حضورشان به همگانی تر شدن و گسترده تر شدن حرکت اجتماعی شتاب بدهند و یکی کسانی که پس از پیروزی بتوانند که آن موقع ها تبلیغات داخلی و خارجی رژیم چنین بود که اگر رژیم برود در ایران خلا به وجود می آید که روی این خیلی تکیه می شد. من در ماه آبان به فرانسه رفتم قبل از اینکه من امام را زیارت کنم آقای مهندس بازرگان، آقای سنجابی، و عده ای دیگر رفته بودند و با ایشان ملاقاتهایی داشتند. در اولین ملاقات ایشان بعد از مسایلی کلی این مطلب را مطرح کردند و فرمودند: یکی از دوستان، صورتی از اسامی افراد را داده است و خدمت امام آوردند. من آن اسامی را نگاه کردم، آن آقا عده ای از چهره های روحانیت مبارز را داده بود. عده ای از تحصیلکرده هایی که سابقه فعالیت سیاسی و مبارزاتی داشتند و سابقه نوعی مدیریت که از ترکیب اینها می توان یک مجموعه ای به وجود آورد. من از صحبت امام استنباط کردم که ایشان روی بخش دوم بیشتر تکیه دارند، بیشتر تکیه شان روی این است که ما چگونه باید در جامعه، نیروها را آماده و شناسایی کنیم تا با آن خلایی که در مدیریت جامعه در آینده ممکن است پیش بیاید، مقابله کنیم. ولی من بیشتر تکیه ام روی بخش اول بود. من به ایشان عرض کردم که انقلاب و نهضت مردم به اوج نزدیک می شود و این نقطه اوج، نقطه پیروزی فوری هم نیست و خطر یک مقابله شکننده کوبنده، از طرف رژیم و آمریکای مدافع رژیم وجود دارد. بنابراین قبل از هر چیزی باید هسته ای باشد تا برای تداوم بخشیدن و سامان دهی به این حرکت توده ای عظیم آماده کمک باشد و این نیاز را فوری تر می یابیم. لابد دوستان توجه دارید و یادتان هست که در آن موقع در برابر اعلامیه ها و تصمیم های مبنی بر بسیج عموم مردم، مقاومتهایی صورت می گرفت. برای مثال وقتی روحانیت مبارز تهران برای تعطیلی روز پنجشنبه شانزده شهریور ماه اعلامیه ای صادر کرد و گروه های دیگر هم اعلامیه صادر کردند در این مورد، یک مقاومت حساب شده صورت گرفت و این مقاومت حساب شده حتی به برخی از چهره های روحانی  موثر در خارج از تهران متکی بود که حتی روز سه شنبه آمدند و گفتند که ما خبر شده ایم که گروهی گفته اند فردا نمی گذاریم بازار تعطیل بشود و میان مردم شکاف انداختند. شب همان روز هم، یکی از رجال سیاسی تلفن کرد و گفت: از راهپیمایی فردا، چهارشنبه و پنجشنبه صرف نظر بشود، زیرا به من خبر موثق داده اند که قدرت نظامی برای یک کشتار عظیم بسیج شده است. با تمام این زمینه ها، من به ایشان عرض کردم که من فکر می کنم ایجاد یک هسته ای که بتواند تصمیم بگیرد و شما به آن هسته امکان این را بدهید که دعوت او و سخن او در جامعه برد و تاثیر فراوان خودش را حفظ کند، فوری تر است.

و بر این اساس بود که در این مذاکره روی بخش دوم تکیه کردیم و ایشان با آشنایی های قبلی که داشتند، یک گروه پنج نفری از روحانیت را معین کردند و گفتند: این گروه پنج نفری درباره مسائل تصمیم بگیرد و به وسیله تلفن یا مسافر اطلاع بدهد تا من در جریان باشم. ایشان پنج نفر را از میان دوستان انتخاب کردند: مرحوم استاد مطهری، آقای هاشمی رفسنجانی، آقای موسوی اردبیلی، آقای با هنر و بنده. «شما درباره مسایل تبادل نظر کنید و نظرتان را برای من بفرستید. ضمناً از شما می خواهم پنج نفر را معرفی کنید تا درباره مدیریت آینده کشور هم مطالعه کنند و کیفیت کار و افراد مفید و متناسب با انقلاب اسلامی را نیز معرفی کنند» به این ترتیب یک هسته ای به عنوان هسته روحانیت مبارز در رابطه با رهبر انقلاب به وجود آمد. این هسته دو مسئولیت بزرگ داشت: اول آنکه، در مراحلی که در پیش بود، برای هماهنگی نیرو ها فعالیت کند؛ دوم اینکه برای پیش بینی آینده نیز فعالیت نماید. بنده وقتی از فرانسه برگشتم، به دوستان گفتم: هسته ای که مورد قبول و اعتماد رهبر انقلاب باشد از روحانیت مبارز تشکیل می شود والسلام. بعد از من دوستان دیگری به پاریس رفتند و آنجا اظهار نظر هایی کرده بودند و گاه دو یا سه نفری با امام مشورت کرده بودند و یکی از دوستان پیشنهاد کرده بود که خوب است نام این گروه را شورای انقلاب بگذاریم. وقتی این گروه از روحانیت و چند چهره از چهره های سیاسی معروف آن موقع برگشتند، شورای انقلاب ترکیب پیدا کرد؛ ترکیبی از این پنج نفر به اضافه آقای آیت الله مهدوی کنی و سپس بر این جمع مرحوم آیت الله طالقانی و آقای آیت الله خامنه ای نیز افزوده شدند و شورا دارای هشت نفر عضو روحانی شد و با یک نوسان چند نفر عضو غیر روحانی که در مرحله اول آقایان، مهندس بازرگان، دکتر سحابی، مهندس کتیرایی و آقای احمد صدر و حاج سید جواد بودند، به این گروه اضافه شدند؛ این ها اولین چهار نفر غیر روحانی شورا بودند که بعد به تدریج افراد دیگری اضافه شدند و سپس دولت انقلاب تشکیل شد. این شورا در حقیقت هیات مشاوران رهبر انقلاب بود.

منبع: کتاب بهشتی از زبان بهشتی، جلد 2 صص77-80

انتهای پیام /*