هر روز با امام / ۲۹ دی / نگاهی به اتفاقات دوران حیات امام

در این نوشتار سعی بر این است که به اهم وقایع و رخدادهای حیات پربرکت حضرت امام خمینی (س) اشاره گردد. ضمنا در ادامه مناسبتهای ملی و مذهبی روز را در سیره و اندیشه امام جستجو می کنیم...

کد : 177292 | تاریخ : 29/10/1402

نوفل لوشاتو، ۱۳۵۷_ مصاحبه با تلویزیون فرانسه درباره اوضاع ایران پس از تبعید شاه

اهم بیانات:

‏‏ما امیدواریم که ارتش به تمام اقشارش برگردد؛ البته قشرهایی از او رو به ملتند. لکن‏‎ ‎‏صلاح ارتش این است که همه برگردند به آغوش ملت، و با شاهی که کنار رفت و دیگر‏‎ ‎‏برگشت ندارد، هیچ تماسی نداشته باشند؛ و توهّم نکنند که باید به شاه وفادار باشند.‏‎ ‎‏شاهی که به ملت آنها خیانت کرد و این همه جنایات به برادران آنها وارد کرد و ارتش را‏‎ ‎‏به صورت یک وابسته درآورد و اقتصاد ملت ما را فلج کرد و زراعت ملت ما را از بین‏‎ ‎‏برد، این شاه قابل این نیست که به او

‏‏ ر.ک صحیفه امام؛ ج ۵، ص ۴۹۸ - ۵۰۰

***

قم، ۱۳۵۸_ استفتاء درباره صلاحیت مخالفین با قانون اساسی برای ریاست جمهوری

بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏[‏‏حضور محترم آیت الله العظمی امام خمینی ـ دامت برکاته‏

پس از اهدای سلام و تحیت، آیا کسانی که به قانون اساسی رأی نداده اند و با آن مخالفند، می توانند‏‎ ‎‏رئیس جمهور شوند؟ جمعی از مؤمنین‏‏]‏

‏‏بسمه تعالی‏

کسی که به قانون اساسی رأی مثبت نداده، صلاحیت ریاست جمهوری ایران را‏‎ ‎‏ندارد.

‏‏روح الله الموسوی الخمینی


‏‏‏ ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۲، ص ۱۱۹

***

قم، ۱۳۵۸_ وصیت نامه و تعیین آقایان پسندیده و منتظری به عنوان وصی

‏‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏

‏‏غُرّۀ ربیع الاول ۱۴۰۰‏

‏‏اشهد ان لا اله الا الله و ان محمد رسول الله و الائمة علیهم السلام ائمةٌّ معصومین و ان ما‏‎ ‎‏جاء به النبی حقٌّ.‏

قبلاً در نجف اشرف که بودم برای امور ایران، چهار نفر از آقایان علمای اعلام را‏‎ ‎‏وصی خود قرار داده بودم. اینک که در قم هستم وصیت سابق را لغو نمودم، و وصی خود‏‎ ‎‏قرار دادم حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای پسندیده، اخوی مکرم و جناب‏‎ ‎‏حجت الاسلام والمسلمین آقای منتظری ـ دامت افاضاتهما ـ را راجع به جمیع امور،‏‎ ‎‏خصوصاً مربوط به وجوه شرعیه که در نزد خودم و آقای پسندیده یا جای دیگر است.‏‎ ‎‏کسی حق مزاحمت با آنان را ندارد، و این دو نفر وصی مطلق من هستند.‏

امید است ان شاءالله تعالی موفق و مؤید باشند. و مقدار جزئی وجه شخصی من هست‏‎ ‎‏که در طبقۀ بالای محلی که وجوه در آنجا است، می باشد؛ در طرف راست آن محل؛‏‎ ‎‏آنچه در آنجا است به مخدره مادر احمد بدهند.‏

‏‏از فرزندانم می خواهم که با هم با صلح وصفا عمل کنند.‏

و از احمد‏‎ می خواهم که با مادر و خواهرانش با کمال خوبی عمل نماید. و همه از‏‎ ‎‏مادرشان اطاعت کنند. و از همه می خواهم که با حسین و مریم‏‎ خوشرفتاری کنند.‏

و امیدوارم که همه سلامت باشند، و در اطاعت خدای تعالی از خداوند تعالی توفیق‏‎ ‎‏همه را خواهانم.‏

‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏

‏‏‏ ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۲، ص ۱۲۰ - ۱۲۱

***

قم، ۱۳۵۸_ نامه به آقای پسندیده درباره اعتبار وصیت پیشین

‏‏‏ ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۲، ص ۱۲۲

***

جماران، ۱۳۵۹_ سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (اغفال جهان سوم در جهت استثمار آنها)

اهم بیانات:

‏‏ملتی که بخواهد سر پای خود بایستد و ادارۀ‏‎ ‎‏کشور خودش را خودش بکند، لازم است که اول بیدار بشود. در سیر الی الله هم اهل‏‎ ‎‏معرفت گفته اند که یَقْظه ـ بیداری ـ اوّل منزل است.

‏ما تا بیدار نشویم از این خواب و تا توجه به این نکنیم که ما هم انسان هستیم، و ما هم‏‎ ‎‏شخصیت داریم و ما هم ملتهای بزرگ هستیم، ما هم، مسلمین هم یک میلیارد تقریباً‏‎ ‎‏جمعیت با همۀ وسایل دارند، تا این معنا را ما باورمان نیاید، نمی رویم دنبال کار. یک‏‎ ‎‏جمعیتی اگر نشستند و دستشان را دراز کردند پیش یک جمعیتهای دیگر که بده به ما،‏‎ ‎‏تمام همّشان این بود که هر چه می خواهد از خارج بیایند و بدهند به شما و ذخایر شما را‏‎ ‎‏از اینجا ببرند در اِزای آن چیزی که می دهند، این ملت اگر یک میلیون سال هم زندگی‏‎ ‎‏بکند همان حال اوّل است، تنبل بار می آید، بی اراده بار می آید. این تبلیغات دامنه داری‏‎ ‎‏که کردند و حالا هم باز می کنند به گوش شما نباید برود. شما باید بیدار بشوید و از این‏‎ ‎‏خوابی که بیشتر از چندصد سال به ما تزریق کردند و ما را خواب کردند. اول قدم این‏‎ ‎‏است که ما بیدار بشویم. بفهمیم که ما هم از جنس بشر هستیم و ممالک دیگر و رژیمهای‏‎ ‎‏دیگر و نژادهای دیگر برتر نیستند از ما. منتها آنها با تبلیغاتشان ما را جوری کردند که‏‎ ‎‏همیشه دستمان طرف غرب یا طرف شرق دراز باشد.

امید در خودتان ایجاد کنید. نویسنده های ما، گویندگان ما همه شان دنبال این باشند که‏‎ ‎‏به این ملت امید بدهند. مأیوس نکنند ملت را. بگویند توانا هستیم. نگویند ناتوان هستیم.‏‎ ‎‏بگویند خودمان می توانیم و واقع همین طور است، می توانیم. اراده باید بکنیم.‏‎

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۳، ص ۵۳۱ - ۵۴۰

***

انتهای پیام /*