کارها برای خدا باشد

هر گاه یک روحانی وارد می‏شد، ایشان احترام می‏کردند...

کد : 177629 | تاریخ : 11/01/1399

هر گاه یک روحانی وارد می‏شد، ایشان احترام می‏کردند. من یادم هست که در همان انجمن‏های ایالتی و ولایتی که از تهران و جاهای دیگر می‏آمدند منزل امام برای ملاقات، امام تو آن بیرونی می‏نشستند که درش به حیاط باز می‏شد، مردم تو حیاط ازدحام می‏کردند و اظهار علاقه می‏کردند. امام در یکی از جلساتی که هیئت هایی از تهران آمده بودند و خیلی اظهار علاقه می‏کردند، در نوحه‏ ها و در شعرهایشان نسبت به امام و اهداف امام مطالبی عنوان می‏کردند، بعد گفتند حاج آقا شما چند دقیقه ‏ای صحبت بکنید، چند کلمه‏ ای صحبت کنید. امام هم یک چند کلمه همینجور هنوز یادم است می‏فرمودند که من از شما تشکر نمی‏کنم اینجوری می‏گفتند - که همه یکدفعه می‏دیدند که یعنی چه تشکر نمی‏کنم - خداوند از شما تشکر بکند، چون شما برای خدا این کار را دارید می‏کنید. این خیلی جالب بود که هم تشکر بود و هم اینکه تذکر بود که کارها برای خدا باشد، نسبت به من هم مثلاً اظهار می‏کنید، بدانید برای خدا باشد. این نکاتی بود که در جای جای کلمات امام، در صحنه ‏های مختلف امام، در عین حالی که به مردم و اظهار علاقه هایشان واقعاً پاسخ می‏دادند، این توجه را هم می‏دادند که اینها برای خدا باشد، همه را پای خدا بزنید تا اینکه ماندگار باشید، این یکی از ویژگیهای سخنرانی امام بود، غیر از آن صراحت و اطلاع را که واقعاً در هر موقعیتی باید گفت، امام درست نبض کار دستشان بود و در همان باره صحبت می‏کردند و با کمال صراحت و این صراحت ایشان بود که واقعاً جامعه را بیدار کرد و این انقلاب در واقع یکی از ارکانش صراحت گفتار امام بود.

(خاطرات آیت الله سید جمال الدین دین پرور، آرشیو موسسه تنظیم و نشر اثار امام خمینی(س))

انتهای پیام /*