شاعران انقلاب

سیمین دخت وحیدی

کد : 177713 | تاریخ : 01/02/1399

سیمین دخت وحیدی فرزند عباسعلی به سال ۱۳۱۲ ه. ش در «جهرم» فارس به دنیا آمد. وی یکی از چهره ‌های ماندگار ادب فارسی است و شعر گفتن را از سن هفده سالگی آغاز کرده است. دوران ابتدایی و متوسطه را در شهر جهرم گذراند، سپس به شهر تهران مهاجرت کرد. آخرین مدرک تحصیل وی معادل کارشناسی ادبیات می‌باشد. وی در حوزه‌ هنری، آموزش و پرورش، تربیت معلم خدمت کرده است. قبل از انقلاب شعرهای سیاسی و پس از آن اشعارش در رابطه با انقلاب، حضرت امام(ع)، رزمندگان و ... می ‌باشد اشعارش دارای اصالت اخلاقی و مایه ‌های خاص عرفان اسلامی است و از تمامی آنها بوی فارس و رایحه‌ دل ‌انگیز شعر حافظ و سعدی استشمام می‌ شود. سخنش محکم و استوار و دقیق است. وی از شاعران غزل سرا است و عضو رسمی حوزه‌  هنری سازمان تبلیغات اسلامی و سردبیر ماهنامه‌ کوثر است. تا کنون هفت اثر از وی به چاپ رسیده است که از آن جمله «هور»، «یک آسمان شقایق»، «حس می‌کنم زندگی را»، دو کتاب «منتخب ادبیات به نظم و نثر» و اشعار متفرقه می‌ باشد و دو مجموعه اشعار آزاد نیز در دست چاپ دارد.

وی هم اکنون سرپرستی انجمن شعر بانوان که ماهانه تشکیل می ‌شود را بر عهده دارد. او علاوه بر شاعری در زمینه‌ نقاشی نیز قدرت و مهارتی خاص دارد.

سیمین دخت وحیدی هم زمان با دفاع مقدس در فضای معطر شهرهای جنگ زده و خطوط مقدم جبهه به شعرخوانی و همگامی با رزمندگان می پرداخت.

مجموعه اشعار وی عبارتند از «یک آسمان شقایق» ، «حس می کنم زندگی را» ، «موج های بی قرار» و ... تعدادی از آثار گردآوری شده توسط ایشان هم «در قاب گل ها» ، «کوثر» ، «چشم بیمار» ، «غم دلدار» ، «شعر جوان» ، «از نگاه آینه ها» و ... نام دارند.

***

برای رویش شب‌ بو ها فرصتی دیگر هست

مجال سبزتری در دل برای عشق میسر هست

از آفتاب اگر چندی فضای خانه شود خالی

به عرش سینه ما مهری از آفتاب فراتر هست

به شهر سوخته‌ ام زخمی اگر که مانده به جا

به هر طرف نظر اندازم هزار نخل تناور هست

به خاک میهن ما چشمی مباد آن که طمع ورزد

که بر هلاکت طمع‌ ورزان جهاد سرخ مکرر هست

مخواه از من و چشمم به غیر شیوه بیداری

که هر کجای وطن ما را حریم قدسی سنگر هست

هنوز باغ وطن خرم به یمن دیده بارانی است

هنوز فصل بهاران را غریب نعره تندر هست

ز تن گرم گرچه جوانی شد، بهارم ارچه خزانی شد

هنوز فرصت بالیدن به یک دو شاخه دیگر هست

هنوز برگ تر شعرم پر از طراوت شبنم‌ هاست

به شاخسار غزل‌ هایم شکوفه‌ های معطر هست

از آن شبی که دلم پر زد به آسمان و نیامد باز

در آشیان دلم چشمی در انتظار کبوتر هست

 

سیمین دخت وحیدی

***

انتهای پیام /*