امام و اصلاح اخلاق دولتمردان با زبان سعدی به روایت بی آزار شیرازی

چند ماه قبل از ارتحال امام بود که یک روز صبح حجت الاسلام رسولی محلاتی رئیس دفتر امام به بنده زنگ زدند و گفتند امام خواستار دیوان سه جلدی سعدی هستند شما می توانید برای ایشان پیدا کنید؟ گفتم با کمال میل. اما چرا سه جلدی نه یک جلدی؟ اظهار داشتند که امام می خواهند مجلدات کم حجم باشد تا بتوانند در قدم زدنهای روزانه آن را با خود ببرند و به آسانی آنها را مطالعه کنند...

کد : 177945 | تاریخ : 04/06/1401

پرتال امام خمینی(س): شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی در حدود سال ۶۰۶ ق در میان خاندانی از عالمان دین در شیراز ولادت یافت. وی در اوان جوانی برای تحصیل علوم ادبی و دینی راهی نظامیه بغداد شد و سپس به عراق و شام و حجاز سفرکرد. سعدی در اواسط قرن هفتم به شیراز بازگشت و منظومه حِکمی بوستان را در سال ۶۵۵ ق و گلستان را در مواعظ و حِکم به نثر مُسجّع و آمیخته با قطعات اشعار دل‏انگیز در سال ۶۵۶ ق، نگاشت. وی از آن پس، قسمت عمده عمر خود را در زادگاه خود گذراند تا این که در سال ۶۹۱ ق در ۸۵ سالگی درگذشت و در خانقاه خود به خاک سپرده شد. در سخن سعدی، غزل عاشقانه آخرین حد لطافت و زیبایی را درک کرده و لطیف‏ترین معانی در ساده‏ترین، فصیح‏ترین و کامل‏ترین الفاظ آمده است. سعدی در حکمت و موعظه و ایراد حِکَم و امثال از هر شاعر پارسی گوی موفق‏تر است و نثر مزین و آراسته و شیرین و جذاب او در گلستان، بهترین نمونه نثرهای فصیح فارسی می‏باشد. در جمهوری اسلامی ایران، اول اردیبهشت به عنوان روز سعدی نامگذاری شده است که همه ساله در مراسم‏ های ویژه، گرامی داشته می‏شود. آنچه در ادامه می خوانید بخش دوم از کتاب خاطرات حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبدالکریم بی آزار شیرازی با عنوان امام خمینی و اصلاح اخلاق دولتمردان با زبان سعدی است  که از نظر می گذرد:

به یاد دارم چند ماه قبل از ارتحال امام بود که یک روز صبح حجت الاسلام رسولی محلاتی رئیس دفتر امام به بنده زنگ زدند و گفتند امام خواستار دیوان سه جلدی سعدی هستند شما می توانید برای ایشان پیدا کنید؟ گفتم با کمال میل. اما چرا سه جلدی نه یک جلدی؟ اظهار داشتند که امام می خواهند مجلدات کم حجم باشد تا بتوانند در قدم زدنهای روزانه آن را با خود ببرند و به آسانی آنها را مطالعه کنند. همان روز برایشان تهیه کردم و فرستادم. این موضوع برای من از چند جهت جالب و آموزنده بود
۱- اهتمام فراوان امام به کتابخوانی
۲- استفاده از اوقات و فرصت ها
۳- بیش از همه اهتمام امام به سعدی آن هم در آن سن و آن همه اشتغالات البته چند نکته برایم جای سوال بود:
۱- آیا امام تازه به اشعار سعدی علاقمند شده بودند یا از جوانی؟
۲- چرا امام در اواخر عمر یکی از مجلدات سعدی را درخواست نکرد بلکه هر سه جلد را خواستند؟
۳- ارتباط امام با کتاب غزلیات سعدی؟
۴- رابطه امام با گلستان سعدی؟
۵- رابطه امام با بوستان سعدی؟


فراگیری گلستان و بوستان سعدی در جوانی
در مورد سوال اول؛ به تاریخ تحصیلات امام خمینی مراجعه کردم؛ متوجه شدم که ایشان در جوانی نزد استاد ادبیات ملاابوالقاسم به فراگیری گلستان و بوستان سعدی و چند کتاب ادبی دیگر پرداختند(ویکی پدیا، دانشنامه آزاد) و سپس به کتابهای امام مراجعه کردم و دریافتم که ایشان در کتابهای خود از اشعار سعدی استفاده بسیار کرده اند. و بخوبی می توان دریافت که تا چه اندازه امام از دوران جوانی از سعدی درس انقلاب و کشورداری اخلاقی فرا گرفته اند.
شاید برای بسیاری علاقمندی به شعر و شاعری بخصوص برای رهبری انقلابی و سیاستمدار چون امام خمینی غیر منتظره و عجیب به نظر می رسد اما تعجب آنان رفع می شود اگر بدانند که شعر و زبان فارسی تنهایک زبان موزون نیست بلکه یک فرهنگ و یک تمدن زبان مشترک و حلقه اتصال زبانی و فرهنگی تمام آسیا میانه، شبه قاره هند و ایران قفقاز بوده است. وابن بطوطه در تمام جغرافیای این منطقه با زبان فارسی مشکل گفتاری خود را حل می کرد.
زبان فارسی، زبان شعر و ادب و سیاست و اخلاق و عرفان و دین و قرآن است و در طول تاریخ محتوای معنوی دینی را در خود جای داده است. . بیش از سایر زبان ها نقش مهمی در انتقال و تداوم گسترش فرهنگ و تمدن داشته است.
شعر و زبان فارسی قدیم وقتی با زبان قرآن آمیخته شد پختگی و غنای بیشتری پیدا کرد و زبان فارسی امروزین را بوجود آورد که ما آن را با شاعران بزرگی همچون سعدی، حافظ، مولانا، فردوسی، سنایی، عطار، نظامی، جامی و ... می شناسیم. به خصوص چیزی که کمتر مورد توجه است این که موسیقی زبان جدید تحت تاثیر آمیختگی با زبان قرآنی بسیار دلنشین شد و از نظر محتوا ترجمان مفاهیم قرآن و اسلام گردید و به قول استاد ادبیات فارسی و عربی دکتر جعفر شهیدی: خیل بزرگ شاعران و سرایندگان منظومه های اخلاقی و تربیتی را باید ترجمان قرآن خواند نه تاثیر پذیرندگان از آن؛ شاعرانی که هر چه دارند همه از دولت قرآن است. در میان شاعران سعدی بیش از همه در میان فارسی زبانان تاثیر داشته بطوری که می توان گفت زبان فارسی امروز زبان سعدی است و از این آثار سعدی برای مردم بیگانه نیست. همین زبان فارسی با اشعار زیبایش و با محتوای اسلام نابش مهمترین وسیله گسترش اسلام در شرق میانه و دور شده است چنانکه مردم بخش هایی از هند، ویتنام، مالزی، لائوس، کامبوج، فیلیپین، اندونزی، و چین توسط این عارفان ایرانی با اسلام آشنا شدند. به همین خاطر زبان فارسی برای آن ها حکم زبان دینی را داشت. امروز هم در مساجد دهلی و پکن که دورترین نقطه چین نسبت به عالم اسلام محسوب می شد کتیبه هایی با اشعار فارسی می بینید. در دولت عثمانی نیز که مناطق گسترده ای از جهان را در اختیار داشتند، تا مدتها زبان رسمی  زبان فارسی بود. حتی در بوسنی و هرزوگوین که از متصرفات عثمانی آن زمان بود و مردم آن هم اغلب مسلمان بودند؛ زبان فارسی آن قدررواج داشت که ما بین دانشمندان و ادبای آن ها به افراد فراوانی بر می خوریم که شرح مثنوی یا حافظ و آثار دیگر بزرگان زبان و ادب فارسی را از خودشان به یادگار گذاشته اند. در سفر بیست روزه ای که به بوسنی داشتم شاهد لغات فارسی فراوان در زبان بوسنیایی و شب نشینی برای شعرخوانی فارسی بودم و نیز شرح حافظ «سودی بسنوی» در اواخر قرن نهم هجری و شیخ محمدی فوزی متوفی ۱۱۶۰ هجری قمری از مردم موستار، در بوسنی بوده و کتب بلبلستان را به تقلید گلستان نوشته است.

ارتباط امام با کتاب غزلیات سعدی
واژه عربی غزل در اصل به معنای حدیث عشق، عاشقی است. در اصطلاح ادبیات فارسی، غزل قالبی از شعر است که در آن مصراع یکم و مصراع های زوج هم قافیه اند حد معمول آن به طور میانگین ۵ تا ۱۲ بیت است. از آن روی که اینگونه شعر بیشتر در بردارنده سخنان عاشقانه بوده است، شاعران فارسی آن را غزل نامیده اند؛ ولی با ورود مفاهیم بلند اخلاقی و معنی دل آویز حکمت و عرفان در شعر فارسی غزل از صورت پیشین آن به در آمد، با اخلاق و عرفان و مواعظ در هم آمیخت.
به عنوان نمونه: امام خمینی در کتاب آداب الصلاه و در توضیح افراد شریف النفس آورده اند:«... آنان که اصحاب معارف و ارباب فضائل و فواضلند، و شریف النفس و کریم الطینه اند، چیزی را به مناجات حق اختیار نکنند، و از خلوت و مناجات حق، خود او را طالب اند و عز و شرف و فضیلت و معرفت را همه در تذکر و مناجات با حق دانند. اینان اگر توجه به عالم کنند و نظر به کونین اندازند، نظر آنها عارفانه باشد، و در عالم حق جو و حق طلبند و تمام موجودات را جلوه حق و جمال جمیل دانند.» (آداب الصلاه «آداب نماز» ص ۱۰۹)

«عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست»
ایشان در تبیین چنین انسانی به غزلی از سعدی که هم جنبه عاشقی و هم جنبه موعظه و حکمت و عرفانی دارد؛ ارجاع می دهند و کلام خود را با این شعر به پایان می رسانند گویی تفسیر انسان کامل را در این شعر سعدی می دیده اند:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوست
نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل
آنچه در سر سویدای بنی‌آدم ازوست
به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست
به ارادت ببرم درد که درمان هم ازوست
زخم خونینم اگر به نشود به باشد
خنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست
غم و شادی بر عارف چه تفاوت دارد
ساقیا باده بده شادی آن کاین غم ازوست
پادشاهی و گدایی بر ما یکسانست
که برین در همه را پشت عبادت خم ازوست
سعدیا گر بکند سیل فنا خانه عمر
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
سعدی؛ مواعظ؛ غزل ۱۳

امام خمینی سپس هشدار می دهند که مبادا به انکار چنین افرادی (انسان کامل) بپردازی و سخن از تردید به میان آوری. این سخن برای آن است که تنبیهی حاصل آید و لااقل منکر مقامات اهل الله نباشد، این انکار سر منشا تمام بدبختی ها و شقاوت هاست. مقصود ما آن نیست که اهل الله کیان اند، بلکه مقصود آن است که مقامات انکار نشود، اما صاحب این مقامات کیست، خدا می داند، و این امری است که کسی را بر آن اطلاعی نیست، «کانرا که خبر شد خبری باز نیامد.»
امام خمینی در تبیین این سخن خود نیز از غزل دیگر سعدی مدد گرفته است:
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدعیان در طلبش بی خبرانند
کانرا که خبر شد خبری باز نیامد
غزلیات امام خمینی همچون غزلیات استاد غزل سعدی گذشته از بار عرفانی بیشترین بار مفاهیم اجتماعی و سیاسی را داراست.
۱- ارزش های منفی جامعه مانند ریاکاری، ادعای علم و ارشاد، انزوا طلبی، بندگی زر و زور، خودپسندی و خودخواهی، تحقیر مردم، در پی ثروت و پست و مقام بودن و ...
۲- ارزش های مثبت اجتماعی مانند خدمت به مسلمانان و مستضعفان، مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی، حمایت از مرجعیت شیعه، جهاد در راه حق تعالی و ...
۳- بشارت و پیشگویی مانند پیشگویی عروج خویش، بشارت فرا رسیدن زمان ظهور منجی عالم بشریت و گرفتاری و نابودی دشمنان اسلام.
۴- دعا و درخواست های اجتماعی مانند درخواست کمک برای حمایت از مسلمانان و دعا برای عالم عامل شدن خویش.
به عنوان نمونه امام خمینی در غزلیات خود از ریاکاران چنین تبری می جویند:
خانه‌‌ کعبه، که اکنون تو شدی‌ خادم آن
ای‌ دغل! خادِم شیطانی‌ از این دار، برو
زین کلیسای‌ که در خدمت جبّاران است
عیسیِ مریم از آن خود شده بیزار، برو
ای‌ قلم بر کفِ نقّادِ تبهکار پلید
بنه این خامه و، مخلوق میازار، برو
سعدی نیز درباره خطرناک بودن دشمن قلم به دست چنین می گوید:
که ای نیکبخت این نه شکل من است
ولیکن قلم در کف دشمن است

امام و کتاب گلستان سعدی
کتاب گلستان سعدی؛ مهمترین اثر سعدی در نثر است که دارای یک دیباچه و هفت باب است: باب اول در سیرت پادشاهان (عادل و ظالم و دیکتاتور و چگونگی و سرانجام هرکدام)- باب دوم در اخلاق درویشان (ومستضعفان در برابر پادشاهان)- باب سوم در فضیلت قناعت- باب چهارم در فواید خاموشی- باب پنجم در عشق و جوانی- باب ششم در ضعف و پیری- باب هفتم در تاثیر تربیت- باب هشتم در آداب صحبت.

آنچه که در گلستان بیش از هر چیز توجه انسان را به خود جلب می کند؛ چهره مردمی و انقلابی سعدی است با تجربه های بسیار، پخته و دنیا دیده که نقش مهمی در بیداری مستضعفان؛ و پند و اندرز به ستمکاران توام با آرامش و سکینه دارد و مانند امام خمینی طوفانی است در اقیانوس آرام.
صدور گلستان سعدی به فرانسه
وقتی در فرانسه انقلاب می شود پادشاه دستور می دهد که خانه های انقلابیون را جستجو کنند در خانه بسیاری ترجمه کتاب گلستان را می یابند؛ پادشاه دستور می دهد که این کتاب را ممنوع کنند. این ممنوعیت اشتیاق مردم فرانسه را نسبت به گلستان آنقدر بالا می برد که انجمن های ادبی رونق می گیرد و بسیاری نام فرزندان خود را سعدی می گذارند. که یکی از آنها به نام سعدی کارنو پنجمین و بهترین رئیس جمهور فرانسه پس از پیروزی انقلاب می شود. (داستان نامگذاری سعدی کارنو در کتاب از سعدی تا آرگون؛ جواد حدیدی؛ مرکز نشر دانشگاهی تهران؛ ۱۳۷۳، ص ۳۰۳-۳۰۴)
کتاب گلستان سعدی در سال ۱۶۳۴ به صورت ناقص توسط آندره دوریه (به فرانسوی)Andre Du Ryer :، مترجم قرآن، به زبان فرانسه ترجمه شد. مطابق فهرست مندرج در کتاب «کتابشناسی ادبیات فارسی در زبان فرانسه»، این کتاب تا کنون نه بار به طور کامل به زبان فرانسه ترجمه شده است.
در سال ۱۸۸۸ توسط سر ریچارد فرانسیس برتون از فارسی به انگلیسی ترجمه شد. افزون بر او ترجمه هایی از اندرسون(۱۸۶۱)، ایسا ویک (۱۸۵۹)، راس (۱۸۷۹) و ریهاتسک(۱۹۵۶) در دست است.
پیش از انقلاب فرانسه، حکومت لویی شانزدهم حکومت ستمکاری بود. در آن دوره با اینکه کشاورزان زحمات زیادی می کشیدند اما بیشتر زحمات آنها را شاه و اشراف به تاراج می بردند. مردم فرانسه و آمریکا با خواندن گلستان سعدی، بیدار می شوند و به عنوان نمونه در گلستان باب اول در سیرت پادشاهان؛ می خوانند که:
«یکی را از ملوک عجم حکایت کنند که دست تطاول به مال رعیت دراز کرده بود و جور و اذیت آغاز کرده تا به جایی که خلق از مکاید فعلش به جهان برفتند و ار کربت جورش راه غربت گرفتند چون رعیت کم شد ارتفاع ولایت نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند.»
هر که فریاد رس روز مصیبت خواهد
گو در ایام سلامت به جوانمردی کوش
بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود
لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش
باری به مجلس او در کتاب شاهنامه همی خواندند در زوال مملکت ضحاک و عهد فریدون وزیر ملک را پرسید هیچ توان دانستن که فریدون که گنج و ملک و حشم نداشت چگونه برو مملکت مقرر شد گفت آنچنان که شنیدی خلقی برو به تعصب گرد آمدند و تقویت کردند و پادشاهی یافت گفت ای ملک چو گرد آمدن خلقی موجب پادشاهیست تو مر خلق را پریشان برای چه می کنی مگر سر پادشاهی کردن نداری؟

همان به که لشکر به جان پروری
که سلطان به لشکر کند سروری
ملک گفت موجب گرد آمدن سپاه و رعیت چه باشد گفت پادشه را کرم باید تا برو گرد آیند و رحمت تا در پناه دولتش ایمن ننشینند و ترا این هر دو نیست:
نکند جور پیشه سلطانی
که نیاید ز گرگ چوپانی
پادشاهی که طرح ظم افکند
پای دیوار ملک خویش بکند
ملک را پند وزیر ناصح موافق طبع مخالف نیامد روی از این سخن درهم کشید و به زندانش فرستاد. بسی بر نیامد که بنی عمّ سلطان به منازعت خاستند و ملک پدر خواستند، قومی که از دست تطاول او به جان آمده بودند و پریشان شده بر ایشان گرد آمدند و تقویت کردند تا ملک از تصرف این به در رفت و بر آنان مقرر شد.
پادشاهی کو روادارد ستم بر زیردست
دوستدارش روز سختی دشمن زور آورست
با رعیت صلح کن وز جنگ خصم ایمن نشین
زان که شاهنشاه عادل را رعیت لشکرست
سر انجام با انقلاب مردم فرانسه در سپتامبر ۱۷۹۲ میلادی انتخابات برپا می گردد. و برای اولین بار در تاریخ فرانسه، هر فرانسوب از حق رأی برخوردار می شود. رژیم پادشاهی از میان می رود و در فرانسه یک جمهوری و دولت مردمی اعلام می گردد. از این پس، حتی پادشاه لوئی شانزدهم نیز یک شهروند خوانده می شود.

داستان سعدی کارنو؛ پنجمین رئیس جمهور فرانسه
لازار کارنو (۱۷۵۳ تا ۱۸۲۳) درس های اخلاق سعدی را؛ درس هایی که در سیرت پادشاهان و اخلاق درویشان در بر دارد خوانده بود. وی به فرهنگ و ادب فارسی عشق می ورزید و به علت علاقه وافرش به سعدی، نام کارنو فرزند میانی خود را سعدی نامید.
فرزند دوم او در تاریخ ۱۷۹۶ در قصر لوگزامبورگ، محل اقامت پدرش به دنیا آمد که نام سعدی لئونارد بر او نهادند و فرزند سوم بنام هیپولیت در سال ۱۸۰۱ متولد گردید نیکولا لئونارد سعدی کارنو وی فیزیکدان برجسته فرانسوی، قانون دوم ترمودینامیک را کشف کرد و چرخه کارنو در ماشین های گرمایی به نام اوست.
سال هاست در شهر های فرانسه چندین خیابان سعدی نام گرفته است امروزه نیز ابنیه و مدارس بسیاری به نام سعدی کارنو در شهر های مختلف فرانسه وجود دارد و نام این شاعر گرانقدر را زنده نگه داشته اند.

صدور انقلاب سعدی به آمریکا
چان دی یوحنان به تأثیر افکار سعدی در انقلاب های آمریکا، فرانسه اشاره می کند: «بدون تردید در زمان انقلاب های آمریکا و فرانسه، عواطف آزادی خواهانه سعدی، حاوی پیامی برای اروپا بود. سرویلیام جونز در یکی از کتاب هایش به بخش هایی از بوستان اشاره کرده است که در دوره پیشین در اروپا توقیف شده بود. یعنی افکار سعدی به اندازه ای از لحاظ دموکراسی یا مردم سالاری ارزش داشت که اروپایی های مستبد، آثار سعدی را ممنوع کرده بودند. ویلیام جونز در کتابش می گویند یک سلسله ابیات در دیوان سعدی وجود دارد که با پرتو خیره کننده اس، نور آزادی و خرد را در همه جا می تابانید که سبب انقلاب شد.»
یکی از مترجمان گلستان به نام جیمز دمولین می نویسد:«این کتاب دربردارنده دانشی است که آموختن آن برای ادای وظایف نسبت به مردم و اجرای عدالت در حکومت و دولت ضروری است. (گستره شعر فارسی در انگلستان و آمریکا؛ جان دی یوحنان، ترجمه احمد تمیعی ۱۳۸۶ ش، ص ۴۴)

امرسون رالف والدو (۱۸۸۲-۱۸۰۳)
امرسون شاعر؛ نویسنده و استاد دانشگاه و مبلغ اصلی نهضت آمریکا؛ گلستان سعدی را یکی از کتب اصلی جهان یاد می کند.
در سال ۱۷۸۹ که سال انقلاب کبیر فرانسه و استقلال آمریکا است. در مجله سیاسی فلادلفیا، وقتی خبر انتخاب اولین رئیس جمهور آمریکا درج می شود، دو داستان درباره سعدی و حافظ نیز نوشته می شود. در واقع این دو شاعر آنقدر در این دو کشور نفوذ پیدا کرده بودند که مسئولان آن مجله برایشان خیلی بدیهی و اصلا لازم بوده که همراه با درج خبر انتخاب اولین رئیس جمهور تشکیل کشور آمریکا، دو نام سعدی و حافظ هم به چاپ برسد. گویی این کشور جدید قرار بوده است از لحاظ رمانتیک یا از لحاظ سیاسی و اجتماعی با افکار این دو شاعر بنا شود.

امام خمینی و کتاب بوستان
کتاب بوستان که زاده جهانی آرمانی و مطلوب سعدی است، آکنده از نیکی، ایمان، پاکی و صفا و اسلام ناب است. در این گلزار، شاعر با گشودن ده باب به روی کسانی که قصر سیر و سیاحت در این فضای معنوی دارند، آنان را به شهر اسلام ناب رهبری می کند که در چشم انداز زیبای آن، انسان بر اوج قلّه آدمیت بر می آید و از هرچه پستی و نامردی است، پاک می شود. برای مثال، یک جوانمرد که خود تنگ دست است، برای آنکه زندانی بینوایی را از بند طلبکار نجات دهد، ضامن او می شود. بعد او را فراری می دهد و خودش به جای او سال ها در زندان می ماند...« وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ » (حشر، آیه ۹). و آنان ایثار می کنند و ترجیح می دهند دیگران را بر خودشان، گرچه خود آنها مجتاج باشند.
سعدی در بوستان خویش می کوشد که هرچه زشتی و بدی را از عرصه این جهان بزداید و در همه جهان، جز نیکی و زیبایی چیزی باقی نگذارد.
بوستان شامل ۱۰ باب است: ۱- عدل ۲- احسان (آئین فتوت و جوانمردی) ۳- عشق ۴- تواضع ۵- وفا ۶- ذکر ۷- تربیت ۸- شکر ۹-توبه ۱۰- مناجات.

احیای حکومت اخلاق توسط سعدی و امام خمینی
همانطور که قبلا بیان شد بیشترین دل مشغولی امام خمینی به خصوص بعد از انقلاب و به هنگامی که در ماه های آخر زندگی خواستار کتاب بوستان سعدی شدند؛ بر اساس اغلب مواعظی که برای مردم و دولتمردان داشتند؛ حکومت اسلامی بر اساس اخلاق است که در رأس آنها جهاد اکبر یا مبارزه با نفس برای رسیدن به توحید؛ توحیدی که خروجی آن وحدت میان امت و رعف کینه ها و خصومت ها است و نیز آئین کشورداری بر اساس قانون عدل الهی و متخلق ساختن مردم به اخلاق قرآن و اسلام ناب بود که سعدی کوشیده آن را در قالب شعر و حکایت در کتاب هایش به خصوص در کتاب بوستانش به فارسی در آورد و آن را فرهنگی پایدار به میان دولتمردان و مردم ببرد؛ که متأسفانه در رژیم گذشته مردم از کتابخوانی فاصله گرفتند و بعضی از طالبان شعر و ادب به ادبیات ظاهری و لفظی روی آوردند که می کوشد تا اساتید و دانشجویان را سرگرم ظواهر و ظروف کند که این شعر به چه سبکی و چه وزنی و چه دوره ایست. همچنان که بسیاری قرآن را به همین وضع دچار کردند و مردم را مشغول قرائت و اعراب و حفظ و سبب نزول آن کردند در صورتی که هدف قرآن انسان سازی و حل اختلافات و رسیدن به وحدت واخلاق ستوده است؛ بقول سعدی؛ مراد از نزول قرآن تحصیل سیرت خوبست نه ترتیل سورت مکتوب.
امام خمینی نیز عیناً همین نظر ار در تفسیر قرآن دارند و می فرماید:
به‏‎ ‎‏طور کلّی معنی «تفسیر» کتاب آن است که شرح مقاصد آن کتاب را بنماید؛ و‏‎ ‎‏نظر مهم به آن، بیان منظور صاحب کتاب باشد. این کتاب شریف، که به‏‎ ‎‏شهادت خدای تعالی کتاب هدایت و تعلیم است و نور طریق سلوک انسانیّت‏‎ ‎‏است، باید مفسِّر در هر قصه از قصص آن، بلکه هر آیه از آیات آن، جهت‏‎ ‎ ‏اهتداء به عالم غیب و حیث راه نمایی به طرق سعادت و سلوک طریق معرفت و‏‎ ‎‏انسانیّت را به متعلّم بفهماند. مفسِّر وقتی «مقصد» از نزول را بما فهماند‏‎ ‎‏مفسر است، نه «سبب» نزول به آن طور که در تفاسیر وارد است. (امام خمینی، آداب الصلاة، ص ۱۹۲ – ۱۹۳)

آئین کشورداری در بوستان سعدی و حکومت قانون و اخلاق امام خمینی
سعدی معتقد است از آنجا که الناس علی دین ملوکهم (مردم بر دین پادشان خویشند) بنابر این در تثبیت و بسط اخلاقی، نخست باید «امیر وحاکم» اصلاح شود. و از این رو کتاب نصیحة الملوک را به رشته تحریر در آورده و در سایر کتابهایش به روی دولتمردان تکیه می کند و به اصلاح آنان و فرزندانشان می پردازد.
جان دی یوحنان می نویسد: حرکت قانون خواهانه دوره مشروطیت معنی جدیدی به برخی اشعار کهن سعدی داد که پیشتر نیز از جمله درس کشورداری که فرانوسویان از کتاب بوستان سعدی آموختند؛ شعر رعیت چو بیخند و سلطان درخت؛ است.
سر ویلیام جونز در قرن هیجدهم به کناب در مورد انقلاب فرانسه ذکر کرده بود. در بوستان سعدی که در سال ۱۹۱۱ در فرانسه انتشار یافت؛ آمده است که: رعایا همچون ریشه ها هستن و شاه چونان درخت، ای پسر؛ درخت از ریشه نیرو می گیرد.
سعدی در باب عدل و تدبر رأی کتاب بوستان؛ راجع به حکومت قانون و اخلاق چنین می گوید:
رعیت چو بیخند و سلطان درخت
درخت، ای پسر، باشد از بیخ سخت
مکن تا توانی دل خلق ریش
وگر می‌کنی می‌کنی بیخ خویش
بر آن باش تا هرچه نیت کنی
نظر در صلاح رعیت کنی
الا تا نپیچی سر از عدل و رای
که مردم ز دستت نپیچند پای
خداترس را بر رعیت گمار
که معمار ملک است پرهیزگار
سعدی همچنین با روشن بینی خاص خود به این نکته ظریف روان شناسی توجه یافته است که آدمیانی که دچار احساس کمبود یا عقده گناه اند، بدی های خود را در دیگران می بینند و «فرافکنی» می کنند و ناخود آگاه به بدگویی از دیگران می پردازند:
تو را هرکه گوید فلان کس بد است
چنان دان که در پوستین خود است
در آیینه گر خویش دیدمی
به بی دانشی پرده ندریدمی
امام خمینی نیز می فرمایند:
«منشا اختلافات از هوای نفس است. هر کجا اختلاف بین خودتان دیدید، مطمئن باشید که از هوای نفس سرچشمه گرفته است. البته اختلاف بین انبیا و افراد مقابل آنها و اسلام و کفر همیشه بوده است ولی آن اختلاف از عبودیت سرچشمه می گیرد. شما اختلافات را که از نفسانیت سرچشمه می گیرد باید از بین ببرید و مطمئن باشید که اگر کارهایتان از الوهیت سرچشمه نگیرد و از وحدت اسلامی بیرون بروید، مخذول می شوید.»
امام خمینی با داشتن دیوان شعر؛ هرگز ادعای شعر و شاعری نکرده بلکه می فرماید:
شاعر اگر سعدی شیرازی است
بافته های من و تو بازی است
در تقریرات فلسفه، ج ۱، ص ۲۰۶ از بوستان سعدی چنین درس تواضع به شاگردان خود می آموزند و می فرمایند:
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار
که شد نامور لؤلؤ شاهوار
بلندی از آن یافت کاو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
تواضع کند هوشمند گزین
نهد شاخ پر میوه سر بر زمین

درس تحمل در اخلاق حکومتی سعدی و امام خمینی


وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا (فرقان، ۶۳)
و بندگان خدای رحمان کسانی اند که روی زمین به نرمی گام برمی دارند و چون نادان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ می دهند.
در باب دوم گلستان آمده است: جالینوس ابلهی را دید دست در گریبان دانشمندی زده و بی حرمتی همی‌کرد، گفت: اگر این دانا بود، کار او با نادان بدین جایگه نرسیدی:

دو عاقل را نباشد کین و پیکار
نه دانایی ستیزد با سبکسار
اگر نادان به وحشت سخت گوید
خردمندش به نرمی دل بجوید
در جایی دیگر، سعدی، اختیار تحمل را در برابر پرخاشگری و ستیزه جویی حریف، باعث مسدود شدن باب منازعه می داند و مدعی می شود که با توسط به ملایمت، حتی می توان فیلی را به کمک مویی از پای در آورد:
چو پرخاش بینی تحمل بیار
که سهلی ببندد در کارزار
به شیرین زبانی و لطف و خوشی
توانی که پیلی به مویی کشی
امام خمینی نیز همین درس تحمل و اخلاق حکومتی را به دولتمردان می دهند و می فرمایند:
نصیحت را آدم ممکن است قبول کند، اما تندگویی را نمی تواند تحمل کند. ما باید از این بزرگان چیز یاد بگیریم.
مالک اشتر را فحش دادند و بعد که آن مرد فهمید که این مالک اشتر بود رفت دنبالش. ایشان مسجد رفته بود و مشغول نماز بود و رفت وعذر خواهی کرد. مالک گفت من نیامدم در مسجد الّا اینکه برای تو طلب مغفرت کنم. ببینید چطور تربیت می کند.
کسی به خواجه نصیر الدین – رضوان الله علیه – کاغذی نوشته بود و در ضمن او جسارت کرده و اسم «کلب» روی ایشان گذاشته بود. ایشان جواب نوشتن؛ مسائلی که او اشکال داشت یکی یکی به طور حکیمانه دفع کرده بودند تا رسیده بود به اینجایی که به ایشان گفته بود تو سگ هستی. ایشان گفته بود که نه، اوصاف و خواص و آثار من با اوصاف و خواص و آثار کلب دو تاست. کلب فلان صفت را دارد من آن صفت را ندارم، من فلان صفت را دارم او ندارد.
این طور حکیمانه قضیه را حل کرده بود. خوب، اگر خواجه هم نوشته بود به اینکه تو سگی و پدرت هم سگ است، فردا یک کاغذی دریافت می کرد او سه تا چیز رویش گذاشته بود. وقتی ما بتوانیم با زبان نرم، با نصیحت، با قول سالم بدون نیش، بدون اظهار غرض مردم را اصلاح کنیم، دوستان خودمان را زیاد کنیم، برای خدا همین معنا باشد، چه داعی هست که آدم با قلم خودش به ضد خودش عمل کند. خیلی ها خیال می کنند که این حرفی که من می زنم، ضد فلان است و سرکوب‏‎ ‎‏می شود فلان. لکن اول خودش سرکوب می شود. اینها توجهی به این معنا ندارند. وقتی که دیدند قلم، قلم آلوده است، این مورد نفرت واقع‏‎ ‎‏می شود ... اگر بخواهیم جامعه را اصلاح بکنیم ... دنبال این نرویم هِی عیب پیدا کنیم و هِی بنویسیم. شما‏‎ ‎‏که این عیب را پیدا کردید و نوشتید حریف شما هم همین یک عیب دیگری برای شما‏‎ ‎‏می تراشد، فردا زیادتَرش می کند ... (صحیفه امام، ج۱۴، ص ۱۸ – ۲۱)
آری امام خمینی با درخواست هر سه کتاب سعدی به دنبال حکومتی اسلامی بودند اما نه با قرائت الفاظ و نه با قرائت کینه پروری و توهین به دیگر مذاهب و نه با قرائت تکفیر و ارعال و ریختن خون بی گناهان و نه با قرائت فرقه گرایی و ملی گرایی بلکه با اسلام ناب و حنیف و حکومتی بر پایه اخلاق قرآن.
متأسفانه بعد از رحلت امام بعضی مردم را به قرائت الفاظ تشویق کردند و آنان را از مفاهیم قرآن دور نگه می داشتند و به اسلام بدلی و دروغ و عهد شکنی و بداخلاقی و طلاق و اختلاس و ریاکاری کشاندند بقول سعدی:
کرامت جوانمردی و نان دهی است
مقالات بیهوده طبل تهی است
و افرادی تهذیب نشده؛ همان کسانی که خواهان همکاری با امام به شرط حذف شهید دکتر بهشتی و شهید دکتر مفتح – به جرم توهین نکردن به مقدسات دیگر مذاهب بودند به میان عوام آمدند و با نبش قبور اختلاف تاریخی به کینه پروری و توهین به مقدسات دیگر فرق پرداختند و دیگران را نه تنها به مقابله به مثل واداشتند بلکه به تکفیر شیعه کشاندند و هزاران شیعه بی گناه را به کشتن دادند...


علاقمندان ادامه این مطالب خواندنی را که در عناوین دیگر چون حکومت مستقیم مردم بر مردم، اخلاق امر به معروف و نهی از منکر از نظر امام خمینی، حکومت مردم با اقتصاد مردمی و تکافل اجتماعی و ... مطرح گردیده، را می توانند در کتاب خاطرات حجت الاسلام والمسلمین دکتر عبدالکریم بی آزار شیرازی با عنوان حکومتی بر اساس اخلاق، چاپ موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) مطالعه کنند.   


انتهای پیام /*