نخستین تلگرافی که از سوی امام به محمد رضا پهلوی مخابره شده است‏؛

هشدارهای جدی امام در ذیل عنوان: حضور مبارک اعلیحضرت همایونی‏!

هشدارهای امام در ذیل عنوان: حضور مبارک اعلیحضرت همایونی‏! در نخستین تلگرافی که به محمد رضا پهلوی مخابره شده است، خواندنی است. در این تلگراف ها در نهایت ادب و احترام، در باره پافشاری اسد اللَّه عَلم برای تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، تذکرات مهمی به شاه می دهند که در این نوشتار مطرح شده است.

کد : 178062 | تاریخ : 21/03/1399

پرتال امام خمینی(س): امام خمینی در ۱۷ مهر ۱۳۴۱ در قم در نخستین تلگرافی که به محمد رضا پهلوی مخابره کرد؛ و در ۱۵ آبان ۱۳۴۱ در دومین تلگراف به شاه، هشدارهای جدی در پاسداری از دین و قانون در ذیل عنوان: حضور مبارک اعلیحضرت همایونی‏! مطرح می کنند که خواندنی است؛ در این تلگراف ها در نهایت ادب و احترام، در باره پافشاری اسد اللَّه عَلم برای تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، اینگونه زبان به سخن می گشاید که: تلگراف مبنی بر آنکه اعلیحضرت بیش از هر کس در حفظ شعائر مذهبی کوشا هستند، و تلگراف این جانب را برای دولت ارسال داشتند، و توفیق این جانب را در ترویج مقررات اسلامی و هدایت عوام خواستار شدند، موجب تشکر گردید. البته ملت مسلمان ایران از اعلیحضرت همین انتظار را دارند....امام خمینی در این دو تلگراف به دفاع از کیان دین و مذهب می پردازد و جنگ علنی را با رژیم شروع می کند، که می خوانید:

• پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامه‏ ها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زنها حق رأی داده است. و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامه ‏های دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.صحیفه امام، ج‏۱، ص: ۷۸

• با آنکه به آقای اسد اللَّه عَلم در این بدعتی که می‏خواهد در اسلام بگذارد تنبه دادم و مفاسدش را گوشزد کردم، ایشان نه به امر خداوند قاهر گردن نهادند و نه به قانون اساسی و قانون مجلس اعتنا نمودند...صحیفه امام، ج‏۱، ص ۸۸
• [علم] نه امر ملوکانه را اطاعت کردند، و نه به نصیحت علمای اسلام توجه نمودند؛ و نه به خواست ملت مسلمان- که طومارها و تلگرافات و مکاتیب بسیار آنها از اقطار کشور نزد این جانب و علمای اعلام قم و تهران موجود است- وقعی گذاشتند، و نه به اجتماعات انبوه قم و تهران و سایر شهرستانها و رشاد مفید خطبای اسلام احترامی قائل شدند. همان
• آقای عَلم از نشر افکار عمومی در مطبوعات و انعکاس تلگرافات مسلمین و اظهار تظلم آنها به اعلیحضرت و علمای ملت جلوگیری کرده و می‏کند؛ همان
• [او] و بر خلاف قانون اساسی مطبوعات کشور را مختنق کرده؛ و به وسیله مأمورین در اطراف مملکت، ملت مسلمان را که می‏خواهند عرض حال خود را به اعلیحضرت و علمای ملت برسانند ارعاب و تهدید می‏کند.همان
• آقای عَلم تخلف خود را از قانون اسلام و قانون اساسی اعلام و برملا نموده. آقای اسد اللَّه عَلم گمان کرده با تبدیل کردن قسم به قرآن مجید به «کتاب آسمانی» ممکن است قرآن کریم را از رسمیت انداخت؛ و اوستا و انجیل و بعض کتب ضاله را قرین آن یا به جای آن قرار داد.همان
• این شخص[اسدالله علم] تخلف از قانون اساسی را به بهانه الزامات بین المللی شعار خود دانسته؛ با آنکه الزامات بین المللی مربوط به مذهب و قانون اساسی نیست. تشبث به الزامات بین المللی برای سرکوبی قرآن کریم و اسلام و قانون اساسی و ملت، جرم بزرگ و «ذَنْبِ لا یُغْفَر» است. همان
• [خطاب به شاه] این جانب، به حکم خیرخواهی برای ملت اسلام، اعلیحضرت را متوجه می‏کنم به اینکه اطمینان نفرمایید به عناصری که با چاپلوسی و اظهار چاکری و خانه‏ زادی می‏خواهند تمام کارهای خلاف دین و قانون را کرده و به اعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسی را که ضامن اساسی ملیت و سلطنت است، با تصویبنامه ‏های خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند تا نقشه‏ های شوم دشمنان اسلام و ملت را عملی کنند.همان
• آقای عَلم را ملزم فرمایید از قانون اسلام و قانون اساسی تبعیت کند، و از جسارتی که به ساحت مقدس قرآن کریم نموده، استغفار نماید و الّا ناگزیرم در نامه سرگشاده به اعلیحضرت مطالب دیگری را تذکر دهم.همان

انتهای پیام /*