پرتال امام خمینی(س)؛ یادداشت ۵۳/ حسین علی خانی: در دنیای مدرن و احوالات امروزه ما، به گذشته برگشتن یا درگذشته ماندن، امری ناپسند شمرده میشود. همگان خواهان تجدد، پیشرفت و کشف افقهایی نوین هستند و حتی کسانی که در شعارها و افکارشان خواهان پیشروی و عبور از گذشته هستند، مقبولیت اجتماعی فراوانی دارند و برعکس کسانی که خواستار ماندن در گذشته میباشند از مقبولیت اجتماعی آنها کاسته میشود.
تحول خواهی و عبور از گذشته در ذهن مردمان به این شکل است، اما امور اجتماعی لزوما از این قاعده پیروی نمیکنند. گاهی وقتها حکومتها، اندیشمندان و مردمان هرچه به جلو میروند، بر سرعتِ عقب گردِ خود میافزایند به نحوی که با مقایسه امروز و دیروزمان متوجه میشویم در گذشته چقدر جلو بودهایم و راه عبور از مشکلاتمان برگشت به گذشته و اصلاح کردن امروزمان با معیارهای دیروزمان میباشد.
با مطالعه و بررسی مواضع و نقطه نظرهای شگرف امام راحل، در مییابیم افکار و اندیشههای ایشان هنوز دست نخورده باقی مانده است و وظیفه ما بعد از چهار دهه از انقلاب اسلامی یا گذشتن یک قرن از تولد ایشان، بازگشت دوباره به اندیشههای مترقی ایشان است و استفاده از عنوان جمهوری اسلامی بدون در نظر گرفتن افقهای اندیشه امام راحل، تصرفی غصبی است که «لا یرضی صاحبه»میباشد.
حضرت امام خمینی سال ۱۳۶۳، یک سخنرانی در جمع فقها و حقوقدانان شورای نگهبان درباره حدود وظایف شورای نگهبان دارند که در آن جا چندین مسأله را مطرح میفرمایند که مطالعه این مباحث خواننده را مطمئن میسازد که ما باید به گذشته برگردیم:
«من تذکراتی دارم که باید به شما آقایان عرض کنم. ما باید آینده را در نظر بگیریم و این گونه فکر نکنیم که وضع فعلیمان بگذرد، آینده هر چه باشد، باشد. ما مکلفیم تا علاوه بر اینکه وضع فعلی را حفظ کنیم، نگهبان آینده نظام و اسلام باشیم. ما باید پایهگذار خوب آینده باشیم. از موضوعاتی که باید در فکر آیندهاش باشیم، وضع روحانیت است، وضع درسی روحانیت است. در مورد وضع درسی آنچه پرسیدم، گفتهاند خوب است. البته خوب داریم تا خوب، یک موقعی خوب است که صاحب جواهر و شیخ مرتضی تربیت میشود، و یک موقعی خوب است که ماها به وجود میآییم، بین این دو خیلی فاصله است. برای اینکه افرادی مثل صاحب جواهر تربیت شود باید دسته بسیاری مُمَحَّض بر تحصیل شوند، خود را مهیا کنند تا فقه را به صورت قدیم تحصیل نمایند، صحیفه امام ؛ ج۱۹؛ ص۴۲»
نکته بسیار جالبی که در این سخنان امام به چشم میخورد و هنوز که هنوز است برای آن فکری جدی و اساسی نکردهایم، مسأله آینده پژوهی و برنامهریزی برای آینده است.
ایشان تأکید دارند که ما نباید محو امور فعلی شویم و مسائل آینده را فراموش کنیم. اصلا هرکاری که امروز انجام میدهیم باید تبعات آن کار را در آینده نیز لحاظ کنیم. نباید مشغول امروزمان شویم و فردایمان را بدون برنامه رها کنیم تا خدای نکرده در آینده با هر نسیمی به خود بلرزیم و عنان کار را از دست بدهیم.
به نظر میرسد ایشان با این بیان خود آن عبارت معروف را نیز معنی و تفسیر کردند که ما مکلف به وظیفه هستیم نه نتیجه، به این بیان که نگاه به آینده و بررسی تبعات و نتیجه یک بحث، جزء وظایف ما میباشد و حق مسامحه در آن را نداریم.
«مسأله دیگر، مسأله تشریفات حوزههای روحانیت است که دارد زیاد میشود. وقتی تشریفات زیاد شد، محتوا کنار میرود. وقتی ساختمانها و ماشینها و دم و دستگاهها زیاد شود، موجب میشود بنیه فقهی اسلام صدمه ببیند، یعنی با این بساطها نمیشود شیخ مرتضی و صاحب جواهر تحویل جامعه داد. این موجب نگرانی است و واقعاً نمیدانم با این وضع چه کنم. این تشریفات اسباب آن میشود که روحانیت شکست بخورد. زندگی صاحب جواهر را با زندگی روحانیون امروز که بسنجیم، خوب میفهمیم که چه ضربهای به دست خودمان به خودمان میزنیم، صحیفه امام، ج۱۹، ص: ۴۳»
و نکته دیگری که در اینجا طرح میگردد، مخالفت با تشریفات در حوزههای علمیه است و شاید این دقیقا همان نقطه گرفتاریهای امروزه روحانیت در گرفتن یا نگرفتن بودجه از دولت اسلامی میباشد که مقداری از آن (یا بیشتر آن) صرف این تشریفات میگردد.
وقتی توجهها به ساختن ساختمانها و مزین کردن آنها معطوف گردید، آنقدر گرفتاری و دغدغه ایجاد میشود و انرژیها مصرف میگردد که دیگر توانی برای حل مشکلات علمی باقی نمیماند و روز به روز بنیه تشیع ضعیفتر میشود و مقدار زیادی از کار روحانیت توجیه مردم برای حساب و کتاب خرج این تشریفات میشود، که نتیجه آن بیاعتمادی جامعه به حوزه و روحانیت است.
«یک قصه هم قصه بعضی ائمه جمعه و بعضی از علمای بلاد است که با دخالتهای بیمورد خود در امور دولت، اسباب این میشوند که مردم از آنها کنار گیرند. اگر مردم از روحانیون کنار گیرند، موجب میشود که روحانیون شکست بخورند، و اگر روحانیون شکست بخورند، جمهوری اسلامی شکست میخورد. این مطلب را بارها گفتهام که روحانیون باید وضعی ارشادی داشته باشند، نه اینکه بخواهند حکومت کنند. کاری نباید بکنیم که مردم بگویند اینها دستشان به جایی نمیرسید، حالا که رسید دیدید این طور شدند. استبداد دینی خود تهمتی است که از کنارش نباید گذشت. رادیوها مرتب از آن سخن میگویند و ما را به خودکامگی متهم میکنند. روحانیون نباید کاری کنند که شاهد دست دشمن بدهند. دخالت ما باید نهی از منکر و امر به معروف باشد، و الّا به استاندار بگوییم تو باید این کار را بکنی، و الّا بگوییم از اینجا برو، این اولًا تضعیف دولت است و از آن گذشته موجب میشود که مردم از روحانیون متنفر شوند. این موضوعات را باید کاملًا در نظر داشته باشیم، صحیفه امام، ج۱۹، ص: ۴۳»
چقدر این عبارات زیبا و دلنشین است؛ گویی امام امروز در کنار ماست و برای ما سخن میگوید، گویی امام، این خودکامگان و مستبدین روحانی نما را میبیند و با تمام ناراحتی از ایشان گلهمند میباشد، آری امام با صراحت از مملکتی که بخواهد فئودالی اداره شود که یک قانون رسمی داشته باشد و یک قانون ساخته و پرداخته روحانیون خودکامه، که با زور و قدرت خود میخواهند حتی امر به معروف و نهی از منکر کنند، بیزاری میجویند. آری باید به گذشته برگردیم و ببینیم که امام راحلمان از این دخالتهای عمامه به سر مستبد راضی نیستند و آفت این کارها را ضربه به بنیان اسلام و دوری و تنفرهرچه بیش تر مردم از رو حانیت میدانند.
«اما مسئله شما. من با نهاد شورای نگهبان صد در صد موافقم و عقیدهام هست که باید قوی و همیشگی باشد، ولی حفظ شورا مقداری به دست خود شماست. برخورد شما باید به صورتی باشد که در آینده هم به این شورا صدمه نخورد. شما نباید فقط به فکر حالا باشید و بگویید آینده هر چه شد، باشد. شیاطین بتدریج کار میکنند. آمریکا برای پنجاه سال آینده خود نقشه دارد. شما باید طوری فکر کنید که این شورا برای همیشه محفوظ بماند. رفتار شما باید به صورتی باشد که انتزاع نشود که شما در مقابل مجلس و دولت ایستادهاید. اینکه شما یکی و مجلس یکی، شما یکی و دولت یکی، ضرر میزند. شما روی مواضع اسلام قاطع بایستید، ولی به صورتی نباشد که انتزاع شود شما در همه جا دخالت میکنید. صحبتهای شما باید به صورتی باشد که همه فکر کنند در محدوده قانونی خودتان عمل میکنید، نه یک قدم زیاد و نه یک قدم کم. در همان محل قانونی وقوف کنید، نه یک کلمه این طرف و نه یک کلمه آن طرف. گاهی ملاحظه میکنید که مصالح اسلامی اقتضا میکند که به عناوین ثانوی عمل کنید. به آن عمل کنید گاهی میبینید که باید نخست وزیر در کاری دخالت کند که اگر دخالت نکند به ضرر اسلام است، به او اجازه دهید عمل کند. ضرورت اقتضا میکند که نخست وزیر فلان کار را انجام دهد که از کس دیگری بر نمیآید. شما باید سعی کنید که نگویند میخواهید در تمام کارها دخالت کنید، حتی در مسائل اجرایی. البته خود این مسائل را میدانید و عمل میکنید، ولی من تذکر میدهم. شما باید توجه داشته باشید که اگر مباحثات به مناقشات تبدیل شود و جلوی یکدیگر بایستید، اسباب این میشود که شورای نگهبان تضعیف شود و در آتیه از بین برود. و آن کسانی که علمایی را که قبلًا کار شورای نگهبان را میکردند، کنار گذاشتند، به این خاطر بود، که کم کم آنها را مخالف خود احساس کردند و کنار گذاشتند و بتدریج این شیطنت صورت گرفت. پس همه ما باید بیدار باشیم، صحیفه امام، ج۱۹، ص: ۴۳»
ایشان به شدت شورای نگهبان را از دخالتهای بیجا در امور دیگر نهادها منع میکنند و از آنها میخواهند که طوری رفتار نکنند که مردم بگویند که شورای نگهبان در مقابل دولت و مجلس قانونی کشور ایستاده است، نباید خود را ملزم به دخالت در همه امور بدانند که این کارها موجب میشود مردم کم کم به این نتیجه برسند که شورای نگهبان باید کنار گذاشته شود. به نظر من این صحبت حضرت امام و تطبیق آن با حال و هوای امروزمان، یک آینده پژوهی دقیق، کامل و صادق است.
«مسأله دیگر رفتار نهادها با مردم است. باید حرکت ما به صورتی باشد که مردم بفهمند که اسلام برای درست کردن زندگانی دنیا و آخرت ما آمده است تا ملت احساس آرامش کند. اینکه آمده است: «الاسْلامُ یَجُبُّ ما قَبْلَهُ» این یک امر سیاسی است. اسلام دیده است اگر بخواهد با کسانی که تازه مسلمان شدهاند سختگیری کند، هیچ کس به اسلام رو نمیآورد. «جُبّ ما قَبل» کرده است و از آنچه در قبل کردهاند گذشته است. در جایی دیدم کمیته صنفی گفته است تمام اصنافی که از چند سال قبل از انقلاب گرانفروشی کردهاند باید بیایند و مجازات شوند. این بر خلاف اسلام و رضای خداست. ما باید این قدر سخت نگیریم و به فکر مردم باشیم. مردم ما خیلی زحمت کشیدهاند. مردم عادی غیر از طبقه مرفه هستند. مردم عادی ما اسلام را پیاده کردهاند و تمام زحمات حکومت را متحمل میشوند. پس ما باید بسیار به فکر مردم باشیم و بر آنان سخت نگیریم که از صحنه خارج شوند. البته فاسدین را رها نکنیم، اما اینکه این فرد با کی عکس انداخته است یا اسمش در کجاست و یا به استقبال چه کسی رفته است، نباید به این سببها برای مردم ناراحتی درست کرد. در قرآن هم کارها بتدریج انجام گرفته است. ما چهل و چند میلیون هستیم که اگر با هم باشیم، مطمئناً نه شوروی و نه آمریکا هیچ کاری نمیتوانند بکنند. پس باید مردم را حفظ کرد. مجلس، دولت، شورای نگهبان و بقیه باید دست در دست یکدیگر بگذاریم تا ایران و این جمهوری را حفظ کنیم، صحیفه امام، ج۱۹، ص: ۴۵»
حضرت امام در این فراز آخر که میتواند مبنای یکی از زیباترین بندهای حقوق شهروندی در جامعه اسلامی قرار بگیرد و یک قاعده و روش برای برخورد حکومت دینی با مردمانش، درصدد تأسیس یک اصل سیاسی اسلامی میباشند، که آن اصل، فراموشی گذشته مردمان است.
حکومت اسلامی باید میزان را حال افراد قرار دهد و از تجسس و تفتیش گذشته آنان بپرهیزد و گذشته شهروندان جامعه را ملاک ارزش گذاری آنان قرار ندهد. اینکه این فرد با چه کسی عکس انداخته است یا اسمش در کجاست و یا به استقبال چه کسی رفته است، نباید باعث سختگیری و ناراحتی شهروندان گردد و نباید انتظار داشته باشیم یک دفعه تمام امور مردم بااسلام مطابق گردد، در قرآن هم کارها به تدریج انجام گرفته است و در این زمینه حکومت اسلامی باید از خود صبر و متانت نشان دهد.
کارها در جامعه اسلامی به نحوی انجام میگردد که مردم با تمام وجود احساس میکنند، اسلام برای درست کردن زندگانی دنیا و آخرت آنها آمده است، تمام ملت در حکومت اسلامی بدون در نظر گرفتن رنگ و نژاد و ژنهای خوب و بد، احساس آرامش میکنند و از زندگی کردن زیر سایه ولی خدا لذت میبرند.
آری ما باید به گذشته و به اندیشه امام برگردیم و این تنها راه نجات ماست، این آیندهای که امروزش را میبینیم به جز سیاهی و تاریکی نصیب دیگری ندارد. خداوند امام عزیزمان را مورد رحمت بیپایان خود قرار دهد که با گفتارهای خود حجت را بر تمام مسئولین جمهوری اسلامی تمام کردهاند و اگر کسانی باشند که سخنان و اهداف ایشان را نادیده بگیرند همگی مدیون خون شهدای انقلاب اسلامی میباشند، أعاذنا الله من شرالشیطان الرجیم.(منبع: شماره ۴۱۳ نشریه حریم امام)