شعری از

هادی خورشاهیان

کد : 178943 | تاریخ : 17/07/1399

***
ملایک گریه می ‌کردند با ما اربعینش را
خدا شش‌ گوشه کرد از روز عاشورا زمینش را

رسیده جبرییل از آسمان در بعثت حضرت
تسلّی می ‌دهد تا روز عاشورا اَمینش را

قسم داده به عاشورا خدا در شطّی از آیات
قسم خورده اگر در سوره ‌ها زیتون و تینش را

شهادت بود سهم حضرت ارباب و یارانش
زمین هم می ‌کشید اطراف او دیوار چینش را

نوشته روی دجله با خطوط موج، ثارالله ‌
و می ‌ساید فرات از شرم بر خاکش جبینش را

چه توفانی است، ابری با صدای رعد می ‌گرید
کشیده روی صورت نازکای آستینش را

فرستاده خدا از آسمان توفان نوحش را
فرستاده خدا از آسمان حبل ‌المتینش را

فرستاده خدا ارباب و وحی نهی از منکر
نگهدارد برای عالمی، ارباب، دینش را

چه قوم نازنینی می ‌روند از کربلا تا عرش
فرستاده خدا این بندگان دست ‌چینش را

نه تنها عاشقان حضرتش، حتّی خدا امروز
فرستاده‌ ست تا کرب‌ و‌بلا روح الامینش را

هادی خورشاهیان

***

 

 

انتهای پیام /*