روحانیت مبارز، پشتوانه تشکیلاتی روحانیون به روایت حجت الاسلام اکبر حمیدزاده

کد : 179347 | تاریخ : 11/11/1399

پرتال امام خمینی(س): بزرگترین و مؤثرترین جریانی که از جنس روحانیت، پیش از انقلاب تشکیل می شد، جلسات روحانیت مبارز بود. با وقوع قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، این موضوع روشن شد، که علت شکست نهضت، نداشتن پشتوانه تشکیلاتی بوده است، یعنی این که با وجود برخورداری از پایگاه مردمی، چون فاقد مدیریت منسجم و تشکیلاتی بود، نهضت در زیر فشار حاکمیت پلیسی زمین گیر شد و لذا حدوداً در سال ۱۳۵۶ بزرگانی چون آیت الله مرتضی مطهری، به این فکر افتادند، که یک انسجام تشکیلاتی در روحانیت به وجود آورند. با توجه به این که مرحوم مطهری پیوسته از نبود تشکیلات و مدیریت جوابگو در روحانیت گله مند بودند، لذا نخستین گام در این راه برداشته شد و جامعه روحانیت شکل گرفت. اساسنامه این تشکیلات روحانی، در چندین مرحله مورد بازبینی قرار گرفت تا این که در آذر 1358 تنظیم و به عنوان «جامعه روحانیت مبارز» و در آخرین بازنگری، که در ۲۹ مرداد ۱۳۷۵ انجام شد، به نام «جامعه روحانیت مبارز استان تهران» سامان یافت. در دوران انقلاب به ویژه در سال 56 و 57 برنامه ریزی راه پیمایی ها، سخنرانیها، آماده سازی شعارها و فعالیتهای انقلابی توسط همین جامعه، هماهنگی و سازماندهی می شد. موسسین و اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در ابتدای انقلاب آقایان بهشتی، مطهری، موسوی اردبیلی، مهدوی کنی، مفتح، شاه آبادی، محلاتی، ملکی، خسروشاهی، عمید زنجانی، عرفانی، موحدی کرمانی، ناطق نوری، کروبی و موسوی خوئینی ها بودند، که البته بنده هم در جمع ایشان حضور داشتم، بلکه مهمترین جلسات سخنرانی را بنده اداره می کردم، که چهلم شهدای تبریز، یکی از آنهاست. در جریان شهادت استاد مطهری هم، در مسجد امام بازار، مرحوم بهشتی، آقای حسن روحانی و بنده سخنرانی کرده ایم.

از جمله کسانی که امضاهایشان در اسناد انقلاب وجود دارد؛ حاج علی اصغر مروارید، آیت الله موسوی اردبیلی، آقا سید محمدرضا یاسینی، آقای اعتمادزاده، آقای عمید زنجانی، آقای دروازه ای، آقای امامی کاشانی، آقای مهدوی کنی، طاهری اصفهانی و بنده، البته آن وقت که من در تبعید و یا زندان نبودم، آیت الله خامنه ای بیشتر در مشهد بودند و جریان مبارزه را در آنجا مدیریت می کردند و آیت الله هاشمی رفسنجانی هم، عضو روحانیت مبارز بودند، ولی گاهی در جلسات شرکت می کردند و گاهی هم شرکت نمی کردند، که کارهای مهم دیگری را دنبال می کردند. بعدها، یک افراد دیگری هم وارد این جمع شدند، که بافت روحانیت مبارز آن روز تغییر کرد، ولی به هر حال شخصیتهای اولیه، تعداد انگشت شماری بودند. هر هفته یا هر دو هفته یک بار، جلساتی تشکیل می شد که در این جلسات مسائل جاری تحلیل می شدند. قضایایی که در شهرستانها پیش آمده بود و مربوط به انقلاب بود، مربوط به روحانیت بود، بازگو و تحلیل می شد و برای ادامه راه، تصمیم گیری لازم به عمل می آمد و اگر اطلاعیه، یا نواری از طرف امام آمده بود، در مجمع دوستان بزرگوار مطرح می گردید و در رابطه با تکثیر و توزیع آن، برنامه ریزی می شد، ضمن آن که خود روحانیت هم به مناسبتهای مختلف اعلامیه صادر می کرد.

منبع: کتاب خطیب انقلابی (خاطرات مرحوم حجت الاسلام والمسلمین اکبر حمیدزاده گیوی) صفحه 275 (در دست انتشار)

انتهای پیام /*