پرتال امام خمینی(س): در اسلام و مکتبهای الهی، ملاک ارزش ها، با اندیشههای مادی و دنیا گرایانه فرق دارد. در آنها ارزش به انسانیت، اندیشه، علم و اعتقاد، خدمت و اخلاص... میباشد، نه به میزان بهره مندی و گردآوری مال و ثروت و قدرت و.... انقلاب اسلامی که ادعای پیروی از مکتب الهی را دارد، باید احیاگر ارزشهای والای آنها باشد، و فرو رفتن و غرق شدن در ارزشهای دنیایی به ویژه برای عالمان اسلامی و مسئولان جمهوری اسلامی موجب از دست رفتن و فراموشی و کم رنگ شدن ارزشها میشود و آنچه باید موجب رشد و تعالی جامعه گردد، هزینه برآورد نیازهای بی شمار دنیایی گردد و فکر و ذهن به دنبال مال اندوزی و افزایش قدرت و ثروت قرار گیرد و از امور ملک و ملت غافل گردد. ساده زیستی شیوه همه مردان الهی بوده و خواهد بود، چون دلمشغولی به دنیا و زخارف دنیوی آنها را از یاد خدا و فکر خدمت به خلق خدا باز میدارد و زمینه نابودی حقوق دیگران و ستم و... را فراهم میآورد.
بهتر است عنان قلم را به بخشهایی از سخنان امام خمینی(س) دهیم:
«ارزشها در دنیا به حسب مکتبها و به حسب دیدها مختلف است... شما اگر قطع نظر کنید از مکتبهای توحیدی و الهی و به مکتبهای مادی و به ایده هایی که دنبال مادیات هستند. مراجعه کنید... میبینید که این دو مکتب متقابل با هم و مختلف هم هستند. مکتب الهیین و موحدین ارزشهایش یک چیزهایی است، یک عناوین است و مکتبهای مادیگری، چه مادی گری کمونیستی و چه مادی گری سرمایه داری... ارزشها با هم فرق دارد.
شما در همین کشور خودمان، در زمان طاغوت و طاغوتها ملاحظه کنید که در خود آنها ارزشها چه بود و در ملت که رنگ آنها را به تبع قبول کرده بودند. ارزشها چه بود. در زمان آنها، آن وقتی که اتومبیل و امثال اینها نبود، در مرکب، ارزشها به کالسکههای چند اسبه [بود] و هر چی بیشتر بود اسب، هشت اسب، گاهی تا بیشتر از این هم، و عدد خدمه و عدد... هم ارزش در بین قشر روشنفکر آن زمان و هم نویسندههای آن زمان و هم شعرا و گویندگان و اهل هنر آن زمان، ارزش به این بود که هر کس پارکش بیشتر و هر کس خدم و حشمش بیشتر، ارزشش بیشتر. طبقهای که اسم خودشان را «طبقه اشراف و اعیان» گذاشته بودند، ارزش پیش آنها این بود که چند تا نوکر داشته باشند، و چند تا دِه داشته باشند و چند تا اسب داشته باشند و چند تا تازی و سگ داشته باشند. در پیش سرمایهدارها هم، ارزش، زیادی سرمایه... و پر کردن بانکها یا تجارتخانهها از اموال، از هر راهی باشد. وقتی در قشر تودههای مردم نگاه میکردی، در بین زن و مرد [در] هر دو طایفه، ارزش به لباس بود و به طرز پوشیدن لباس و دوختن لباس و آرایش...
وقتی بنا باشد که ارزش انسان به اسب و الاغ و سگ و تازی و امثال اینها باشد، آن مبدأ ارزش، ارزشش از این شخص بیشتر است... انسان خودش ارزش ندارد، ارزشش به گاوداری است... ارزششان به پارک داری است؛ ارزششان به فرش داری است... » (صحیفه امام، ج17، ص183 و 184)
«انسان باید متوجه این معنا باشد، و خصوصاً این طبقه، این طبقه ای که میخواهند مردم را ارشاد کنند، اینها باید اقوالشان با اعمالشان موافق باشد، یعنی شمایی که مردم را تحذیر از دنیا میکنید، اگر خدای نخواسته، خودتان توجه تان به دنیا باشد و حریص در دنیا، مردم دیگر از شما باور نمیکنند؛ بلکه انحرافات در آنها پیدا میشود.» (صحیفه امام، ج18، ص15)
«از اهم مسائلی که باید تذکر بدهم، مسئلهای است که به همه روحانیت و دست اندرکاران کشور مربوط میشود، و همیشه نگران آن هستم که مبادا این مردمی که همه چیزشان را فدا کردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منّت گذاشتند، به واسطه اعمال ما از ما نگران بشوند، زیرا آن چیزی که مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطه آن دنبال ما و شما آمدهاند و اسلام را ترویج نموده و جمهوری اسلامی را بپا کردند و طاغوت را از میان بردند، کیفیت زندگی اهل علم است. اگر خدای نخواسته، مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر دادهاند، عمارت درست کردهاند و رفت و آمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست، و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان. » (همان، ج19، ص317)
برای اطلاع بیشتر از دیدگاههای امام(س) به کتاب «اسلام در کلام و بیان امام خمینی(س)» (تبیان، دفتر پنجم) و همچنین کتاب «آیینه حسن» شامل مجموعه خاطرات پیرامون ساده زیستی و پرهیز از تشریفات و... در سیره عملی حضرت امام خمینی(س) مراجعه نمایید تا دریابید که ساده زیستی، برای رسیدن به اهداف اسلامی در دنیا و آخرت یک اصل و حقیقت است، زیرا دنبال مال و ثروت رفتن، پای وسوسههای شیطان و زمینه نفوذ دیگران و دیکتاتوری و... را میگشاید.