استعفای دولت موقت

کد : 179816 | تاریخ : 13/12/1399

تیغ تیز اعتراضات دانشجویان بعد از تصرف سفارت امریکا،‏ متوجه دولت موقت‏‎ ‎‏مهندس بازرگان شد؛ آنها حتی مدعی شدند که در داخل سفارت به اسناد و مدارکی‏‎ ‎‏دست یافته اند که نشان می دهد، دولت بر خلاف مسیر امام و انقلاب حرکت می کند. ‏‏در این میان لغو قرار داد قدیمی همکاری ایران با امریکا (که در تاریخ ۱۴ اسفند‏‎ ‎‏۱۳۳۷ منعقد شده بود) هم، نتوانست از شدت این حملات بکاهد. با طرح این مخالفتها‏‎ ‎‏و اعتراضات در هیأت دولت، آنها چاره کار را در استعفا دیدند. فکر آنها این بود که بدون‏‎ ‎‏اینکه امام و شورای انقلاب را در جریان بگذارند، به طور دسته جمعی استعفای خود را‏‎ ‎‏اعلام کنند و امام و شورای انقلاب را در مقابل یک کار انجام شده قرار دهند. آقای‏‎ ‎‏بازرگان، تا پیش از این تاریخ و به دلایل مختلف، دو سه بار قصد استعفا کرده بود، اما هر‏‎ ‎‏بار، امام با آن مخالفت کرده بودند؛ این بار نیز، امام چندان راضی به پذیرش این استعفا‏‎ ‎‏نبودند. اما وقتی این استعفا (۱۴ آبان ۱۳۵۸) مکتوب شد و این احتمال قوت گرفت که‏‎ ‎‏هدف استعفا تحت فشار قرار دادن امام و شورای انقلاب است، امام با این درخواست‏‎ ‎‏موافقت کردند و در جلسه ای که (در تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۵۸)، با حضور آقای بهشتی، آقای‏‎ ‎‏موسوی اردبیلی و آقای باهنر برای بررسی این موضوع تشکیل شده بود، فرمودند: «من‏‎ ‎‏عقیده ام این است که استعفا را بپذیرم.» و همین طور نیز عمل کردند. به طوری که‏‎ ‎‏استعفای مهندس بازرگان را ـ که در آن وی بدون اشاره به مسأله اشغال سفارت امریکا و‏‎ ‎‏مسأله گروگانگیری، بر «مخالفتها و اختلاف نظرها» تأکید کرده و آورده بود: نظر به اینکه‏‎ ‎‏دخالتها، مزاحمتها، مخالفتها و اختلاف نظرها، انجام وظایف محوّله و ادامه مسئولیت را‏‎ ‎‏برای همکاران و اینجانب، مدتی است غیرممکن ساخته و در شرایط تاریخی حساس‏‎ ‎‏حاضر، نجات مملکت و به ثمر رساندن انقلاب بدون وحدت کلمه و وحدت مدیریت،‏‎ ‎‏مؤثر نمی باشد ـ پذیرفتند و شورای انقلاب را در فرمانی مأمور اداره امور کشور‏‎ ‎‏کردند.‏


(منبع: امام خمینی به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ ص ۱۱۱ – ۱۱۲)

انتهای پیام /*