روایت دکتر احمدی از برخورد امام با آیت الله طالقانی: اگر احمد مرا هم بگیرند ما نباید نگران باشیم

کد : 179915 | تاریخ : 17/12/1399

پرتال امام خمینی(س): مرحوم دکتر احمد احمدی در خاطره ای در باره برخورد امام با آیت الله طالقانی نقل می کند:

خاطره ای از آقای دکتر عبدالله زندیه که خدا رحمتش کند، دارم که برای شما نقل می کنم. ایشان خاطره ای نقل کرد که خیلی برای من آموزنده بود؛ گفتند زمانی که امام در قم بودند قبل از آن که حادثه سکته پیش بیاید و ایشان به تهران منتقل شوند ما به قم رفتیم در آن خانه یک طبقه در اتاق بیرونی نشسته و منتظر بودیم که ایشان از اندرون تشریف بیاورند. آیت الله طالقانی و یکی از دخترانشان هم آمده بودند. آن زمان ظاهراً بچه های کمیته دو تا از پسران آیت الله طالقانی را گرفته بودند. منافقین هم خیلی سر وصدا می کردند که بچه های پدر را هم گرفتند و معلوم نیست چه بر سرشان آورده اند یکی از دخترهایشان هم آمده بود با پدرش که به امام اعتراض کنند که چرا این کار انجام شد. آقای دکتر زندیه می گفت: که حضرت امام از اندرون وارد اتاق شد مرحوم آقای طالقانی با آن ادبش احترام فراوانی به عمل آورد و بعد از احوالپرسی که با حاضران صورت گرفت ایشان قضیه دستگیری پسرانشان را نقل کردند. دکتر زندیه مطلب را به این مضمون به بنده گفتند که امام فرمود: جناب آقای طالقانی این انقلاب، انقلاب بزرگی است و فراگیر خواهد شد؛ منظور این است با انقلابی به این بزرگی، ما الان نمی دانیم که چه کار عظیمی کرده ایم. این انقلاب را هنوز هم نمی توانیم ارزیابی کنیم. برای چنین انقلاب بزرگی اگر احمد مرا هم بگیرند ما نباید نگران باشیم و اعتراض کنیم کار به این بزرگی بالاخره چنین تبعاتی هم دارد این را فرمودند و برخاستند ورفتند. دختر مرحوم طالقانی اعتراض کرد که آقا مسئله حل نشد برادران من هنوز تکلیفشان معلوم نیست! به حالت معترضانه این جمله را گفت؛ مرحوم آیت الله طالقانی سخت به او پرخاش کرد که تو نمی فهمی و نمی دانی که ایشان در باب عظمت و آینده انقلاب چه فرمودند . خلاصه دختر را با پرخاش ساکت کردند. البته بعداً فرزندان مرحوم طالقانی را آزاد کردند. ولی داستان داستان برخورد امام و نگاهی  بود که ایشان نسبت به انقلابش داشت و می دانست که چه کار بزرگی انجام شده است .(منبع: ویژه نامه رسول آفتاب)

انتهای پیام /*