امام خمینی: برنامه سیاسی ما، ابتدا آزادی، دموکراسی حقیقی و استقلال است؛ مروری بر مواضع مردمسالاری در اندیشه امام‏

کد : 180174 | تاریخ : 15/01/1400

پرتال امام خمینی(س)/ مقاله ۱۲/ در این مقاله سعی بر این است دیدگاههای امام خمینی(ره) در مورد مردم سالاری بیان شود و برای تشریح این دیدگاه ابتدا به بررسی مفهوم، خاستگاه، ویژگی ها و مختصات مردم سالاری در علوم کلاسیک پرداخته سپس دیدگاه امام (ره) تشریح می شود.

 پیشینه مردم سالاری در تاریخ سیاسی جهان

دموکراسی در قرن چهارم پیش از میلاد در شهرهای یونان باستان پدیدار شد، و با مفهوم امروزی آن یعنی حاکمیت مردم در آیین مسیحی قرون وسطایی در مورد حق طبیعی مطرح شد که تنها مؤلفه آن تضمین حقوق انسان در برابر امیران آن زمان بود.

دموکراسی میوه سیاسی فردگرایی است، که ریشه در اروپای دوره رنسانس دارد و با آزادی، پیشرفت، ابتکار و خلاقیت مرتبط است. آیزنشتات معتقد است «بینش فردگرایانه جوامع مدنی اروپای غربی خمیرمایه دموکراتیزه شده رابطه میان حکومت شوندگان و حکومت کنندگان است.»۱

دموکراسی به نوع تصمیم گیری جمعی مرتبط است. در حقیقت دموکراسی بیان کننده این آرمان است که تصمیم هایی که برای یک جامعه به عنوان یک مجموعه گرفته می شود، باید با نظر کلیه افراد آن اجتماع گرفته شوند، و همچنین کلیه اعضا باید از حق برابر برای شرکت در تصمیم گیری برخوردار باشند. به عبارت دیگر، وجود دموکراسی مستلزم دو اصل کلی «نظارت همگانی بر تصمیم گیری جمعی» و «داشتن حق برابر» در اعمال این نظارت است. هراندازه این دو اصل در تصمیم گیری های یک اجتماع بیشتر تحقق یابد آن اجتماع دموکراتیک تر خواهد شد.۲

این مفاهیم در اعلامیه جهانی حقوق بشر مندرج شده و از حقوق اولیه انسانها برشمرده می شود. ماده ۲۱ اعلامیه حقوق بشر تصریح می دارد:

۱. هرکس حق دارد که در اداره امور عمومی کشور خود، خواه مستقیماً و خواه با وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید.

۲. هر کسی حق دارد با تساوی شرایط به مشاغل عمومی کشور خود نایل آید.

۳. اساس و منشأ قدرت و حکومت، اراده مردم است، این اراده باید به وسیله انتخاباتی ابراز گردد که از روی صداقت و به طور ادواری صورت می پذیرد. انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رأی مخفی و یا طریقه های نظیر آن انجام گیرد که آزادی را تأمین نماید.»۳

آیزنشتات ۷ اصل را به عنوان ویژگی های بنیادی دموکراسی این چنین برمی شمارد:

۱. تعدد مراکز تصمیم گیری خودمختار؛

۲. میزان بالای نفوذ پذیری میان اقمار اجتماعی و مراکز سیاسی؛

۳. انعطاف پذیری اجتماعی و فقدان موانع زیاد؛

۴. خودمختاری شدید گروههای اجتماعی؛

۵. کثرت نخبگان و در عین حال تعدد منابع اطلاعاتی آنها؛

۶. استقلال نظام قضایی در برابر دولت؛

۷. خودمختاری شهرها و مراکز خلاقه اقتصادی، علمی.۴

بنابراین به بیان ساده تر می توان یک نظام دموکراتیک را در برگیرنده چهار رکن یعنی برگزاری انتخابات آزادانه و عادلانه، وجود دولت شفاف و پاسخ گو، رعایت حقوق مدنی و سیاسی، وجود جامعه مدنی،۵ دانست که همگی تأمین کننده و تضمین کننده حقوق تک تک افراد جامعه است.

 

خاستگاه دینی مردم سالاری

پیشینه مردم سالاری در اندیشه امام خمینی(ره) و خاستگاه آن را باید در قرآن مجید، سیره نبوی و سیره علوی جستجو کرد. چرا که حضرت امام(ره) رسالت انبیاء را تربیت و انسان سازی می داند و به حکومت و سیاست نیز از همین منظر می نگرد و سیاست را مرادف هدایت تعریف می کند. لذا برای درک عمیق گفتمان دموکراتیک حضرت امام(ره) با مبانی و اندیشه  ایشان که همان سیره نبوی و علوی است را باید شناخت.

امیرمؤمنان علی(ع) چون مهمترین مانع تربیت را مانع سیاسی می داند، لذا اقدام اساسی ایشان نیز اصلاح حکومت و تغییر مناسبات زمامدار و مردم بود. در سیره علوی به درستی اثرات انواع حکومت و حاکمیت، مناسبات سیاسی، فضای سیاسی حاکم، نوع سلوک زمامداران، استبداد و آزادی، عدالت و بی عدالتی، ماهیت قدرت حاکم بر تربیت و انسان سازی بیان شده است. امیرمؤمنان (ع) در این خصوص می فرماید: الملک کالنهر العظیم، تستمد منه الجداول؛ فان کان عذبا عذبت، و ان کان ملحاً ملحت.۶ زمامدار همچون رودخانه پهناوری است که رودهایی کوچک از آن جاری می شود، پس اگر آب آن رودخانه پهناور گوارا باشد، آب درون رودهای کوچک گوارا خواهد بود و اگر شور باشد، آب درون آنها نیز شور خواهد بود.

از همین رو حضرت امیر(ع) حکومت را وسیله ای برای تربیت می دید نه ابزار کسب قدرت و مکنت و می فرمودند:

«اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافست فی سلطان و لا التماس شیءمن فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الإصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطله من حدودک.»۷ «خدایا تو می دانی آنچه از ما رفت، نه بخاطر رغبت در قدرت بود و نه از دنیای ناچیز خواستن زیادت. بلکه می خواستیم نشانه های این را به جایی که بود بنشانیم و اصلاح را در شهرهایت ظاهر گردانیم تا بندگان ستمدیده ات را ایمنی فراهم آید و حدود ضایع مانده ات اجرا گردد.»

امام علی (ع)سیاست را مبتنی بر حقوق متقابل زمامداران و مردم معرفی می کند و معتقد است چنین سیاستی زمینه ای مناسب برای رشد آدمیان است، و در این بستر است که پیوندهای انسانی مستحکم می شود و دین و دینداری ارجمند می گردد، و نشانه های عدالت برپا می شود و سنتهای نیکو جامعه را در بر می گیرد.

امام می فرماید: «واعظم ما افترض سبحانه من تلک الحقوق حق الوالی علی الرعیه، و حق الرعیه علی الوالی فریضه فرضهاالله سبحانه لکل علی کل، فجعلها نظاما لألفتهم و عز لدینهم، فلیس تصلح الرعیه الابصلاح الولا| و لا تصلح الولا| الا باستقامه الرعیه.»۸ بزرگترین حق ها که خداوند واجب کرده است حق والی بر رعیت و حق رعیت بر والی است که خدای سبحان آن را واجب نمود، و حق هریک را بر عهده دیگری واگذار فرمود و آن را موجب برقراری پیوند آنان کرد و ارجمند دین ایشان. پس حال رعیت نیکو نگردد جز آنکه والیان نیکو رفتار باشند و والیان نیکو رفتار نگردند جز آنگاه که رعیت رستگار باشند.

همچنین مولی متقیان عدالت را زمینه ساز تربیت واقعی می داند و می فرماید:

«جعل الله سبحانه العدل قوام الأنام و تنزیهاً من المظالم و الآثام و تسنیه الإسلام».۹ «خدای سبحان عدالت را مایه برپایی مردمان و ستون زندگی ایشان و سبب پاکی از ستمکاری ها و گناهان و روشنی چشم اسلام قرار داده است.»

حضرت علی(ع) عدالت را به عنوان اساس تربیت مطرح کرده است: العدل حیا|.۱۰ عدالت حیات است.

العدل قوام الرعیه.۱۱ عدالت نگهداری مردمان است.

انسانها با عدالت زندگی حقیقی می یابند و برپا می مانند و صلاحیت های انسانی انسان جلوه می کند. العدل یصلح البدیه.۱۲

 

عدالت اصلاح کننده انسان است

بنابراین همانگونه که امام خمینی(ره) به صراحت در باب تبعیت از سیره نبوی و سیره علوی فرمودند:

«حکومت «جمهوری اسلامی» مورد نظر ما از رویه پیغمبر اکرم(ص) و امام علی(ع) الهام خواهد گرفت و متکی به آرای عمومی ملت خواهد بود.»۱۳ اساس نظام سیاسی خویش را بر محور «عدالت»، «دموکراسی» و «قانون اساسی» بنا می کند.

در جریان مبارزه سیاسی در سال۱۳۵۷ش. خبرنگاری از امام(ره) پرسید:«برنامه آینده شما برای مملکت چیست؟» و امام(ره) پاسخ دادند: «برنامه مستقل مبنی بر عدالت، دموکراسی و قانون اساسی.۱۴

امام هدف مبارزه خود را دموکراسی واقعی می داند و فرمودند: «برنامه سیاسی ما، ابتدا آزادی، دموکراسی حقیقی و استقلال به تمام معنی و قطع ایادی دولت هایی که تصرفاتی در داخل مملکت کرده اند، [است].»۱۵

در همین خصوص در جای دیگر می فرماید: «با قیام انقلابی ملت، شاه خواهد رفت و حکومت دموکراسی و جمهوری اسلامی برقرار می شود.»۱۶

«به خواست خداوند تعالی تا برچیده شدن بساط ارتجاعی شاهنشاهی و برپاکردن حکومت عدالت گستر اسلامی دست از مبارزه بر نمی داریم تا حکومت دموکراسی به معنای واقعی جایگزین دیکتاتوری ها و خونریزی ها شود.»۱۷

با توجه به اینکه امام خمینی(ره) مسلمان و مذهبی است در عین حال همواره سؤال‎ های اساسی این بوده نسبت دین اسلام و دموکراسی چیست؟ آیا اسلام در تضاد با دموکراسی است؟ و یا دموکراسی با اسلام منافات ندارد؟ باید یکی از مهمترین کارهای ایشان را پاسخ به این سؤال های کلیدی دانست. پاسخ امام(ره) در یک جمله جمع می شود و آن اینکه: «اسلام با دموکراسی تضاد ندارد و قابل جمع است.» و این ایده دقیقاً مغایر با دیدگاه دین داران متحجر و غیر دین داران است، هر دو قشر بر این باور بودند که اسلام در تضاد با دموکراسی است، منتها هر دو دیدگاه از یک زاویه به یک جمع بندی مشترک رسیدند. این چالش به دلیل نحوه عملکرد متحجران همچنان یکی از چالش های اساسی به شمار می رود. امام خمینی(ره) در این خصوص می فرمایند: «اسلام یک دین مترقی و دموکراسی به معنای واقعی است.»۱۸

یا در جای دیگری فرمودند: «در اسلام، دموکراسی مندرج است و مردم آزادند. در اسلام هم در بیان عقاید و هم در اعمال، مادامی که توطئه در کار نباشد...»۱۹

مطابق نظر امام خمینی(ره) اسلام ضامن دموکراسی است. وی می فرماید:

«اسلام قوانین اساسی اش انعطاف ندارد و بسیاری از قوانینش با نظرهای خاصی انعطاف دارد و می تواند همه انحای دموکراسی را تضمین کند.»۲۰

جستاری در سخنان امام در حوزه آزادی بیان، آزادی احزاب، آزادی در آراء و حق تعیین سرنوشت به مشارکت سیاسی زنان، پاسخگویی حاکم، برابری تمام افراد، احترام متقابل، مجلس ملی، رعایت حقوق بشر، خصوصاً حقوق اقلیت های قومی و مذهبی، جملگی دلالت بر اراده راسخ ایشان بر رعایت مبانی دموکراسی و حقوق بشر دارد. ایشان در بیان مفهوم دموکراسی می گوید:

«دموکراسی این است که مردم آزاد باشند در این آرای خودشان در [انتخاب] وکلای خودشان که به مجلس بفرستند؛ سرنوشت یک مملکتی به دست وکلا و اینها هست و باید خود مردم سرنوشت شان در دست خودشان باشد، قانون اساسی این اختیار را داده است به مردم.»۲۱

امام خمینی در جای دیگر فرمودند:

«با قیام انقلابی ملت، شاه خواهد رفت و حکومت دموکراسی و جمهوری اسلامی برقرار می شود. در این جمهوری یک مجلس ملی، مرکب از منتخبین واقعی مردم، امور مملکت را اداره خواهند کرد. حقوق مردم، خصوصاً اقلیت های مذهبی، محترم بوده و رعایت خواهد شد. با احترام متقابل نسبت به کشورهای خارجی عمل می شود نه به کسی ظلم می کنیم و نه زیر بار ظلم می رویم.»۲۲

معمار جمهوری اسلامی در مورد حقوق بشر فرمود:

«حکومت اسلامی مبتنی بر حقوق بشر و ملاحظه آن است. هیچ سازمانی و حکومتی به اندازه اسلام ملاحظه حقوق بشر را نکرده است.»۲۳

البته دموکراسی مورد نظر امام خمینی(ره) با دموکراسی غربی متفاوت است و ایشان دموکراسی اسلام را کاملتر از دموکراسی غرب می داند. ایشان فرمود:

«رژیمی که به جای رژیم ظالمانه شاه خواهد نشست، رژیم عادلانه ای است که شبیه آن رژیم در دموکراسی غرب نیست و پیدا نخواهد شد. ممکن است دموکراسی مطلوب ما با دموکراسی هایی که در غرب هست مشابه باشد، اما آن دموکراسی که می خواهیم بوجود آوریم در غرب وجود ندارد. دموکراسی اسلام، کاملتر از دموکراسی غرب است.»۲۴

سپس در بیان اینکه دموکراسی اسلام، کاملتر از دموکراسی غرب است به بیان شواهدی از سیره نبوی می پردازد و می فرماید:

«نقل است پیامبر مریض بودند یک روز آمدند مسجد منبر رفتند و فرمودند: «اگر کسی حقی بر من دارد بگوید تا من حقش را بدهم.» کسی پا شد گفت که بله، حقی من به شما دارم یک شلاقی زدید بر دوش من، سپس پیامبر(ص) گفت: «بسیار خوب، بیا قصاص کن»...

«در تمام حکومت هایی که در دنیا هست، حکومت های دموکراسی، حکومتی که اسمش را می گذارید، پیدا بکنید یک همچو حاکمی که بیاید مقابل ملت، مقابل این رعیت بایستد بگوید که هر که بر من حقی دارد بیاید بگیرد. شما اگر در تمام دنیا پیدا کردید یک همچو حکومتی، آن وقت بگویید حکومت اسلام حکومت دیکتاتوری است.»۲۵

هدف حکومت از نظر امام (ره)

هدف از حکومت از دیدگاه امام(ره) چیست؟ شاید برای بسیاری از سیاست مداران که مبارزات امام را در طول سال های رژیم پهلوی نظاره گر بودند این سؤال بارها تکرار شده باشد. امام (ره) در بیان اهداف خود از حکومت جز به سیره علوی اشاره ندارد.

ایشان در یکی از سخنرانی های خود به برابری زمامداران و رعیت در اندیشه حضرت علی(ع) می پردازد و می گوید: «یک شخص یهودی رفت ادعا کرد به حضرت امیر سر یک زرهی. و قاضی طلب کرد حضرت امیر را. ... قاضی حضرت امیر را محکوم کرد که باید بدهی این را. ... قاضی بر خلاف حضرت امیر رأی داد. شما در تمام این حکومت های، دیپلماسی حکومت ها [را] عرض می کنم، دموکراسی پیدا بکنید یک حکومت این طوری.»۲۶

معین بیان می کند که: «آزادی و دموکراسی به تمام معنا در حکومت اسلامی است. شخص اول حکومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.» ۲۷

یک تفاوت ماهوی دموکراسی اسلامی با دموکراسی غربی در ماهیت و مبانی آن است. امام خمینی دموکراسی انسان محوری است و دموکراسی اسلامی خدا محوری است و دموکراسی را مشروط به قوانین الهی می داند. امام می فرمایند:

«حکومت اسلامی نه استبدادی است و نه مطلقه؛ بلکه «مشروطه» است. البته نه مشروط به معنی متعارف فعلی آن که تصویب قوانین تابع آرای اشخاص و اکثریت باشد. مشروطه از این جهت که حکومت کنندگان در اجرا و اداره معتقد به یک «مجموعه شرط» هستند که در قرآن کریم و سنت رسول اکرم(ص) معین گشته است. مجموعه شرط همان احکام و قوانین اسلام است که باید رعایت و اجرا شود از این جهت حکومت اسلامی، حکومت قانون الهی بر مردم است.»۲۸

دموکراسی مطرح در اندیشه امام خمینی(ره) سازگار با مظاهر و اصول دموکراسی است. از جمله برابری، آزادی، قانون.

نوع حکومت مورد نظر امام خمینی(ره) جمهوری است که محتوای آن اسلامی است. در حکومت جمهوری اکثریت مردم کنترل سیاسی را اعمال می کنند و قدرت نهایی را در دست دارند و در موضوعات مهم سیاست ملی تصمیم می گیرند. در این خصوص امام خمینی(ره) فرمود:

«ما خواهان استقرار یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی است متکی به آرای عمومی. شکل نهایی حکومت با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی جامعه ما، توسط خود مردم تعیین خواهد شد.»۲۹

از نظر امام خمینی(ره) علاوه بر اینکه مردم شکل حکومت را تعیین می کنند مدیریت و نظارت هم بر مبانی و آرای عمومی است. امام فرمود:

«اصل حکومت اسلامی و مدیریت جامعه مبتنی بر آرای ملت است. ملت بعد از انتخابات هم بر همه مدیران نظارت دارد.»۳۰

امام(ره) از این هم فراتر رفته تعیین سرنوشت و نوع حکومت را از حقوق اولیه هر ملتی می داند که دقیقاً منطبق با ماده ۲۱ اعلامیه حقوق بشر است.

امام(ره) فرمود: از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشند.»۳۱

و سپس فرمود: «به چه حقی [است؟] ملت پنجاه سال پیش از این، سرنوشت ملت بعد را تعیین می کند؟ سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.»۳۲ به همین دلیل است که امام خمینی(ره) به هنگام ورود به کشور در بهشت زهرا فرمود: «من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم.»۳۳

حاکمیت قانون در اندیشه حضرت امام(ره) یکی دیگر از جلوه های جامعه دموکراتیک حاکمیت قانون است که امام خمینی(ره) مداوم بر قانون، قانونمند تأکید داشتند:

«حکومت اسلام حکومت قانون است. اگر شخص اول مملکت ما در حکومت اسلامی یک خلاف بکند اسلام او را عزلش کرده ... ما یک همچو حکومتی می خواهیم: حکومت قانون. قانون، آن هم آن قانون، آن هم قانون مترقی اسلام.»

امام اعتقادش این بود که اسلام نظام حکومتی دارد و آن حکومت قانون بر مردم است:

«ما می خواهیم یک حکومتی باشد مثل حکومت اسلام که غیر از قانون هیچ چیز حکومت نکند هیچ. قانون فقط حکومت کند. ما یک همچو چیزی... آن هم قانون عدل، آن هم قانون صحیح، آن هم قانونی که برای رشد بشر است.۳۴

همچنین فرمود: «این جمهوری بر یک قانون اساسی ای متکی است که قانون اسلام است.»۳۵

از نظر امام خمینی مهمترین مسأله قانون اساسی است. ایشان فرمود: «در رأس همه قضیه قانون اساسی است.»۳۶

به دلیل اتکای امور به قانون اساسی امام در مورد مجرمیت و خیانتکاری شاه فرمود: «شاه مجرم است بر حسب قانون اساسی، معزول است بر حسب قانون اساسی. شاه خیانتکار است، و خیانتکار معزول است به حسب قانون اساسی.»۳۷

بر مبنای قانون اساسی که نمایندگان مجلس را انتخابی می داند نه انتصابی به نمایندگان مجلس شورای اسلامی در دوره شاه اعتراض می کند و چون مجلس انتصابی بود آن را خلاف قانون اساسی می داند:

«مجلس وقتی آرای ملت نباشد، مجلس نیست... می دانید که آمدن شما در مجلس به تصویب مردم و انتخاب مردم نبوده است، این انتصاب شاه است مأموریت شاه هست... اشکال این است که شما چرا توی این مجلس رفتید.»۳۸

در مورد ضرورت اجرای قانون اساسی و قانون ایشان فرمود:

«برای قانون متواضع باشد، یعنی سر پیش قانون فرود بیاورد و قانون هرچه گفت قبول کند نه اینکه قانون برای مردم عادی باشد و قدرتمندها از قانون مستثنی باشند.» ۹ ۳

امام خمینی(ره) معتقد بود همه در برابر قانون اساسی مساوی هستند و تبعیت از آن برای همه واجب است. ایشان فرمود:

«در اسلام همه کس حتی پیامبر عظیم الشأن (صلی الله علیه و آله) در مقابل قانون، بی امتیاز در یک صف هستند و احکام قرآن و اسلام بر همه جاری است و شرف و ارزش انسانها در تبعیت از قانون است که همان تقواست و متخلف از قانون مجرم و قابل تعقیب است.»۴۰

همچنین ایشان معیار عملکرد مسئولین را قانون اساسی می دانست و فرمود:

«معیار در نهادها قانون اساسی است و تخلف از آن برای هیچ کس چه متصدیان امور کشوری و لشکری و چه چه اشخاص عادی جایز نیست و متخلف به مردم معرفی می شود و مورد مؤاخذه قرار می گیرد. بنابراین، دخالت هریک از مقامات در امور مربوط به مقامات دیگر خلاف قانون است و دخالت کننده به مردم معرفی می گردد.»۴۱

امام خمینی(ره) معتقد بود همه باید به وظیفه قانونی خود عمل کنند و در کار یکدیگر نیز دخالت نکنند ایشان فرمود: «هرکدام به وظایف قانونی شان باید عمل بکنند، قانون برای همه وظیفه معین کرده و اگر یکی دست از قانون بردارد و بخواهد دخالت در کار دیگری بکند بر خلاف شرع عمل کرده.» ۴۲

و امام خمینی (ره) خود نیز همواره سعی می کرد مطابق اختیارات قانونی خود عمل کند و نه فراتر لذا اگر کسی را نیز می خواست منصوب کند استناد به یکی از اصول قانون اساسی می کرد که به مشابه آن در خصوص شورای عالی دفاع است که فرمود:

«برای تشکیل شورای عالی دفاع بر مبنای اصل ۱۱۰ قانون اساسی جناب عالی به عنوان مشاور از قبل اینجانب منصوب می شوید.»۴۳

و در پاسخ به نامه نمایندگان که موارد استثنایی رفتار فراقانونی ایشان را متذکر می شوند این موارد را فراتر از قانون اساسی عمل نموده را مرتبط با شرایط جنگی کشور ذکر نمودند و فرمود:

«مطلبی که نوشتید کاملاً درست است انشاءالله تصمیم دارم در تمام زمینه ها وضع به صورتی درآید که همه منطبق قانون اساسی حرکت کنیم. آنچه در این سالها انجام گرفته است در ارتباط با جنگ بوده است مصلحت نظام و اسلام اقتضا می کرد تا گره های کور قانونی سریعاً به نفع مردم و اسلام بازگردد از تذکرات همه شما سپاسگزارم و به همه شما دعا می کنم.»۴۴

امام حقوق تمام نهادهای برخواسته از قانون اساسی را محترم شمرده و بر آن تأکید داشتند. در خصوص مجلس شورای اسلامی فرمود: «نمایندگان محترم در محدوده قانون و شرع آزاد و مختارند و هیچ کس نمی تواند از حقوق قانونی آنان جلوگیری نماید.» ۴۵

 

آزادی از دیدگاه حضرت امام(ره)

یکی از جلوه های مهم جوامع دموکراتیک آزادی است. آزادی در منظر امام  (ره) از مواهب الهی شمرده می شود امام فرمود: «آزادی بهترین نعمت خداوند است.» ۴۶

«اسلام بیش از هر چیز به آزادی عنایت دارد.» ۴۷

از نظر امام(ره) آزادی از حقوق ابتدایی هر انسانی است. ایشان فرمود:

«آزادی یکی از مواردی است که اول حقی است که بشر دارد. حق ابتدایی است که بشر دارد که باید آزاد باشد، در آرای خودش آزاد باشد، در اعمالش آزاد باشد، خودش در مملکتش آزاد باشد.»۴۸

امام (ره) آنقدر آزادی را مهم می داند که می فرماید: «مملکتی که آزادی ندارد تمدن ندارد.» ۹ ۴

و البته امام (ره) معتقد است آزادی به راحتی قابل اکتساب نیست و برای کسب آزادی ایثار و فداکاری ضروری است. ایشان فرمود: «آزادی و استقلال فداکاری لازم دارد.» ۵۰

البته امام خمینی(ره) قائل به آزادی بی حد و حصر نیست و آن را محدود به قانون و اسلام می داند. ایشان فرمودند: «آزادی در پناه اسلام می خواهیم.» ۵۱ «در هر مملکتی آزادی در حدود قانون است.» ۵۲

به دلیل اهمیت بسیار زیاد آزادی نهضت اسلامی امام خمینی(ره) برنامه سیاسی خود را بر مبنای آزادی می داند ایشان فرمودند: «برنامه سیاسی ما ابتدا آزادی، دموکراسی حقیقی و استقلال به تمام معنا است.» ۵۳

امام خمینی(ره) معتقد به تمام شئون و ابعاد آزادی است و آزادی بیان و مطبوعات، آزادی انتخابات را ضروری می شمارد. ایشان فرمودند:

«آزادی بیان، آزادی انتخابات، آزادی مطبوعات، آزادی رادیو-تلویزیون، تبلیغات این از حقوق بشر... است.» ۵۴

در نظر امام(ره) آزادی مطبوعات یکی از ضروریات جامعه آزاد است و به شدت مخالف سانسور مطبوعات بودند. به همین دلیل سانسور مطبوعات در زمان شاه را دلیلی بر نبود آزادی آن دوره می داند. ایشان فرمود: «مطبوعات را سانسور نموده اند و می گویند آزادی هست.» ۵۵ «چرا آزادی مطبوعات را سلب می کنند.» ۵۶

امام (ره) عدم آزادی مطبوعات را مساوی عقب افتادگی می داند و فرمود: «سلب آزادی مطبوعات و دیکته کردن سازمان باصطلاح امنیت، سند عقب افتادگی است.» ۵۷

در جایی خبرنگاری از امام (ره) می پرسند در حکومت عدل اسلامی آزادی مطبوعات تا چه حد است؟ ایشان فرمود:

«اسلام دین آزادی و آزادگی است و بدیهی است مطبوعات اسلامی نیز مطبوعات آزادی خواهند بود.» ۵۸

امام به آزادی بیان معتقد بوده و چون قدرت استدلال و گفتگو در اسلام را قوی می دانست ایشان فرمود: «آزادی بله، توطئه نه. آزادی بیان هست. هرکه هرچه می خواهد بگوید. اسلام از اول قدرت داشته است بر رد همه حرفها، بر رد همه اکاذیب... آن قدرت باقی است. برهان ما باقی است.

هرکه هرچه دارد بگوید لکن توطئه را نمی پذیریم خیانت به ملت را نخواهیم پذیرفت.» ۵۹

و امام خمینی(ره) نعمت آزادی را هدیه جمهوری اسلامی می داند. ایشان فرمودند:«آزادی و استقلال هدیه جمهوری اسلامی»۶۰

امام خمینی همانطور که در ایجاد آزادی قائل به نقش ملت بود در نگهداری نیز قائل به نقش ملت بود: «ملت نگذارند آزادی که به دست آمده است مبدل به اختناق شود.» ۶۱

به طور کلی با مروری بر اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) می توان دریافت امام مظاهر اداره جامعه در امور را پذیرفته و لباس دین بر تن حکومت دموکراسی نموده است. و ارکان و مؤلفه های حکومت های دموکراتیک را مورد توجه قرار داده و حتی در مواجهه با خبرنگاران غربی سعی نموده از ادبیات معاصر سیاسی سود جوید. سیره علمی امام (ره) نیز همسو با سیره نظری مبتنی بر عدالت، آزادی خواهی، دموکراسی خواهی بوده است.

پی نوشت ها:

۱. فرهنگ دموکراسی.

دموکراسی چیست؟ ، ص۱۷. اعلامیه حقوق بشر. فرهنگ و دموکراسی ،ص۵۴. دموکراسی چیست؟،ص۵۲. شرح ابن ابی الحدید،ج ۲، ص۲۷۹. نهج البلاغه ،کلام ۱۶. نهج البلاغه ،خطبه ۲۱۶ . غررالحکم ،ج۱ ،ص۳۳۵. همان، ج۱، ص۲۰. همان ،ج۱، ص۳۷. ماه مهرپرور. صحیفه امام، ج۴، ص۳۳۴. همان، ج۵، ص۷۱. همان، ج۴، ص۴۳۱. همان،ج۴، ص۳۴۴. همان، ج۳، ص۳۷۹. همان، ج۵، ص۳۵۳. همان، ج۵، ص۴۶۸. همان، ج۴، ص۱۷۲. همان،ج۴، ص۷۲. همان، ج۴، ص۵. همان، ج۵ ، ص۷۰. همان، ج۴ ، ص۳۱۴. همان ج ۴ ،ص۱۹۷. همان ،ج ۴ ،ص۱۹۸. همان، ج ۵ ،ص۷۰. ولایت فقیه (حکومت اسلامی)، ص۴۳- ۴۴. صحیفه امام، ج ۴، ص۲۴۸. حضور شماه ۴۱ ص۱۳ صحیفه امام، ج ۴، ص۳۶۷. همان ،ج ۶ ، ص۱۱. همان ،ج ۶ ، ص۱۶. همان، ج۴، ص۳۹۷. صحیفه امام، ج۴ ، ص۴۰۷. همان ،ج ۴ ، ص۴۷۹. همان، ج۸ ، ص۱۸۱. همان ،ج۴ ، ص۱۴۱. همان، ج۴ ،ص۱۳۹. همان، ج۴ ،ص۳۲۹. همان، ج۱۴ ،ص۲۲۱. همان، ج۱۴ ،ص۲۰۱. همان، ج۱۳ ،ص۶۲. همان. صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۰۳. همان، ج۱۸،ص۴۶۸. همان، ج ۷، ص۳۶۷. همان، ج۷ ، ص۱۳۹. همان، ج۴ ،ص۱۱۴. همان، ج۵ ،ص۳۲. همان، ج۴ ، ص۲۰۶. همان، ج۷، ص۴۶۰. همان، ج۷ ، ص۵۳۵ همان، ج۴ ، ص۴۳۱ همان، ج۴ ، ص۴۰۰ همان، ج۱ ، ص۹۴ همان، ج۱ ، ص۱۶۱ همان، ج۲ ، ص۱۲۵ همان، ج۶ ، ص۳۹ همان، ج۶ ، ص۳۶۲ همان، ج۶ ، ص۴۵۰

 

انتهای پیام /*