شرح دعای چهل و سوم صحیفه سجادیه

فراز ششم:ماه آسایش و سعادت

کد : 180260 | تاریخ : 30/01/1400

«هِلَالَ أَمْنٍ مِنَ الآْفَاتِ ، وَ سَلَامَةٍ مِنَ السَّیِّئَاتِ ، هِلَالَ سَعْدٍ لَا نَحْسَ فِیهِ ، وَ یُمْنٍ لَا نَکَدَ مَعَهُ ، وَ یُسْرٍ لَا یُمَازِجُهُ عُسْرٌ ، وَ خَیْرٍ لَا یَشُوبُهُ شَرٌّ ، هِلَالَ أَمْنٍ وَ إِیمَانٍ وَ نِعْمَةٍ وَ إِحْسَانٍ وَ سَلَامَةٍ وَ إِسْلَامٍ»

هِلَالَ سَعْدٍ لَا نَحْسَ فِیهِ، وَ یُمْنٍ لَا نَکَدَ مَعَهُ؛
سعد و سعادت؛ فراهم شدن شرایط و کمک های الهی برای رسیدن به خیر است و در برابر آن شقاوت و نحس است، روز سعد و روزگار سعد، زمانی است که انسان در ان به سوی خیر و کمال رود، و روز بدبختی و تیره بودن و نحس بودن روزها، به ما و اعمال برمی گردد، لذا امام علیه السلام، خواستار آن است که این ماه، ماه سعادت و به کمال رسیدن و دستیابی به موفقیت ها باشد، یمن به معنای میمون بودن و برکت است و «نکد» دشواری و سختی است، برکت ها و نعمت ها، اگر با دشواری ها و سختی ها همراه شود، لذت آن ها از بین برده و حتی ممکن است، اصل آنها را هم نابود سازد.
وَ یُسْرٍ لَا یُمَازِجُهُ عُسْرٌ؛
یُسر، راحتی و سهولت و «خیر» است، هر دوی اینها، اگر با مقابل خود همراه شود، آنها را دچار آسیب می کند، راحتی با سختی آمیخته باشد، و به دنبال خود آن را داشته باشد، و یا خوبی که شر در آن به صورت پنهان نفوذ کرده باشد. [شوب، مانند ریختن آب در شیر است که دیده نمی شود]. انسان سرگرم به آن از آنچه در آن است، غافل بوده و این شرّ پنهانی، همه آن خیرها را از بین می برد.
هِلَالَ أَمْنٍ وَ إِیمَانٍ وَ نِعْمَةٍ وَ إِحْسَانٍ وَ سَلَامَةٍ وَ إِسْلَامٍ
در پایان این بخش از دعا، امام(ع) آنچه را خواسته بود، جامع تر و کامل تر، از حق می خواهد. امنیت می خواهد، امنیت مطلق، امنیت دنیا و آخرت، امنیت جسم و روح، امنیت فردی و جمعی و ...
یا بگو به تفسیر شیخ بهایی، در اینجا امنیت قلب و درون را می خواهد که همه امنیت ها در سایه اوست و همه رستگاری و نجات در آن است. « الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ؛ با کسانی که ایمان آوردند، و ایمانشان را با ستم نیامیختند، برای آنها « امن» است و آنها هدایت یافتگان هستند.» (انعام / ۸۲)
امنیت در سایه ایمان، و تحصیل همه مراتب ایمانی به دست می آید، و سپس نعمت و احسان از طرف وی را و هم احسان هم در خود فعل انسان و هم نسبت به دیگران معنا پیدا می کند، که در این مختصر نمی توان آن را تفصیل داد، و سلامت و اسلام را خواستار است. حقیقت اسلام، تبعیت و پیروی ظاهر و باطن انسان ار حق و تسلیم حق شدن است و همین نیز سبب سلامت روح و جسم و... انسان می شود.
امام صادق علیه السلام فرمودند: «اطلب السلامة این کنت و فی ایّ حال کنت لدینک و قلبک و عواقب امورک؛ سلامت را در هر جا و در هر حالی که هستی طلب کن، سلامت برای دینت، و برای قلبت و برای سرانجام کارها و سرنوشت خود.» (مصباح الشریعه، ص ۱۰۹)

انتهای پیام /*