منزلت قرآن، سرچشمه نور (۶)/ مکتب قرآن و انبیای عظام بر‏‎ ‎‏توسعۀ معرفت است

قرآن و کتاب الهی یک سفرۀ گسترده ای است که همه از آن استفاده‏‎ ‎‏می کنند، منتها هرکس به وضعی استفاده می کند و عمدۀ نظر کتاب الهی و انبیای عظام بر‏‎ ‎‏توسعۀ معرفت است.

کد : 180280 | تاریخ : 31/01/1400

پرتال امام خمینی(س): ماه مبارک رمضان، ماه تولد قرآن، ماه انس با قرآن، ماه بهار قرآن، و ماه شناخت و بهره برداری فکری و عملی از قرآن است. بمناسبت فرارسیدن این ماه پربرکت پرتال امام خمینی (س) در سی قسمت مجموعه ای منتخب از مواضع و بهره مندی های بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را در فرازهایی مجزا با عنوان " منزلت قرآن، سرچشمه نور" منتشر می کند که قسمت ششم آن از نظر می گذرد:

 * عمده مقصد و مقصود انبیاء عظام و تشریع شرایع و تأسیس احکام و‏‎ ‎‏نزول کتاب های آسمانی، خصوصاً قرآن شریف جامع که صاحب و مکاشفِ‏‎ ‎‏آن نورِ مطهّرْ رسول ختمی صلّی اللّه علیه و آله است، نشر توحید و معارف‏‎ ‎‏الهیه و قطع ریشۀ کفر و شرک و دوبینی و دوپرستی بوده، و سرّ توحید و تجرید‏‎ ‎‏در جمیع عبادات قلبیّه و قالبیّه ساری و جاری است. بلکه شیخ عارف کامل،‏‎ ‎‏شاه آبادی، روحی فداه می فرمودند: عبادات اجراء توحید است در ملک بدن‏‎ ‎‏از باطن قلب.‏ (آداب الصلاه/ ص۱۵۳)

 قرآن و کتاب الهی یک سفرۀ گسترده ای است که همه از آن استفاده‏‎ ‎‏می کنند، منتها هرکس به وضعی استفاده می کند و عمدۀ نظر کتاب الهی و انبیای عظام بر‏‎ ‎‏توسعۀ معرفت است. تمام کارهایی که آنها می کردند، برای این که معرفت الله را به معنای‏‎ ‎‏واقعی توسعه بدهند؛ جنگ ها برای این است، صلح ها برای این است، و عدالت‏‎ ‎‏اجتماعی، غایتش برای این است. این طور نیست که دنیا تحت نظر آنها بوده است که‏‎ ‎‏می خواستند فقط دنیا اصلاح بشود. همه را می خواهند اصلاح بکنند. آن مذهبی که‏‎ ‎‏جنگ درش نیست، ناقص است اگر باشد. و من گمانم این است که حضرت عیسی‏‎ ‎‏ـ سلام الله علیه ـ اگر به او مهلت می دادند، آن هم همین ترتیبی که حضرت موسی‏‎ ‎‏ـ سلام الله علیه ـ عمل می کرد، همان طوری که حضرت نوح ـ سلام الله علیه ـ عمل‏‎ ‎‏می کرد، آن هم با کفار آن طور عمل می کرد. این اشخاصی که گمان می کنند که حضرت‏‎ ‎‏عیسی اصلاً سر این کارها را نداشته است و فقط یک ناصح بوده، اینها به نبوت حضرت‏‎ ‎‏عیسی لطمه وارد می کنند. اگر این طور باشد، معلوم می شود که یک واعظی بوده، نه یک‏‎ ‎‏نبی ای بوده است. واعظ غیرنبی است. نبی، همه چیز دارد؛ شمشیر دارد، نبی جنگ دارد،‏‎ ‎‏نبی صلح دارد؛ یعنی، جنگ اساسش نیست، برای این که اصلاح را در دنیا توسعه بدهد،‏‎ ‎‏برای این که مردم را نجات بدهد جنگ می کند. برای این که مردم را از شرخودشان‏‎ ‎‏نجات بدهد، حدود را، تعزیرات را وضع کرده است. برای این که هم تربیت بشود این‏‎ ‎‏آدم و هم راحت بشود امت. (صحیفه امام، ج۱۹، ص: ۱۱۵)

انتهای پیام /*