آیا بنیانگذار جمهوری اسلامی خود را ملزم به رعایت قانون اساسی می دانست یا اختیاراتی فراتر از آن را برای خویش متصور بود؟ مجموعه ای از دستورات و فرمان های امام فراتر از چارچوب قانونی بودند، چرا و در چه فضایی این دستورات صادر شدند؟

در پاسخ به سوال اول و دوم تا آنجاکه قول و فعل امام نشان می دهد ایشان علاوه برتاکید موکد و مکرر بر ابتنای جمهوری اسلامی بر آرای عمومی و لزوم رعایت حق تعیین سرنوشت مردم، خود را ملزم به رعایت همه قوانین ...

کد : 43178 | تاریخ : 11/02/1392

در پاسخ به سوال اول و دوم تا آنجاکه قول و فعل امام نشان می دهد ایشان علاوه برتاکید موکد و مکرر بر ابتنای جمهوری اسلامی بر آرای عمومی و لزوم رعایت حق تعیین سرنوشت مردم، خود را ملزم به رعایت همه قوانین و در راس آن قانون اساسی می دانست و حتی در مسائل اجرایی و قضایی و تقنینی به رغم آن که در ابتدای انقلاب این امور با مشکلات بسیار و نابسامانی های فراوان مواجه بود، دخالت نمی کرد و همگی را تشویق می کرد که در مجاری امور حرکت کنند و خارج از آن توقعی نداشته باشند. بدیهی است برای رهبری که انقلاب عظیمی را هدایت کرده و به ثمر رسانده و هر آن و هرلحظه آن را در خطر مکر و فریب و نیرنک و توطئه دشمنان می بیند عقلا و منطقا این حق را قایل باشیم که در موارد اضطراری و به منظور حفظ کیان نظام انقلابی تازه تاسیس در مواردی فراتر از قانون عمل کند. اما تا آنجا که سیره امام نشان می دهد این موارد بسیار نادر بوده است. نقل قول های زیر که در سنوات مختلف- قبل و بعد از انقلاب- از ایشان صادر شده موید این ادعاست:
1- «از این زورگوییها قانون منع کرده است؛ ما می گوییم شما آقا بیایید به قانون عمل کنید... به این متمم قانون اساسی شما عمل کنید که علمای اسلام در صدر مشروطیت جان دادند برای گرفتن این و رفع کردن اسارت ملّتها؛ شما بنشینید به این قانون اساسی عمل کنید.» 26/1/1343 (صحیفه امام، ج1، ص288)
2- «در جمهوری اسلامی، زمامداران... باید ضوابط اسلامی را در جامعه و در همة سطوح به دقت رعایت کنند و حتی پاسدار آن باشند. دقیقاً باید به آرای عمومی در همه جا احترام بگذارند». 11/8/57 (صحیفه امام، ج4، ص266)
3- «حکومتهایی که حکومت اسلامی هستند، آنها تابع قانونند، رأی آنها قانون است. حکومت، حکومت الله است، حکومت قانون است».4/4/58 (صحیفه امام، ج8، ص282)
4- از نظر ایشان شخص اول کشور اسلامی با همه آحاد کشور برابر است. ایشان در تاریخ 14/6/1358 چنین فرموده است: «ما یک همچو اسلامی که عدالت باشد در آن، اسلامی که در آن ظلم هیچ نباشد، اسلامی که آن شخص اولش با آن فرد آخر همه در سواء در مقابل قانون باشند، در اسلام آن چیزی که حکومت می کند یک چیز است، و آن قانون الهی. پیغمبر اکرم هم به همان عمل می کرده است؛ خلفای او هم به همان عمل می کردند؛ حالا هم ما موظفیم که به همان عمل کنیم. قانون حکومت می کند. شخص هیچ حکومتی ندارد. آن شخص ولو رسول خدا باشد، ولو خلیفة رسول خدا باشد، شخص مطرح نیست در اسلام. در اسلام قانون است؛ همه تابع قانون اند و قانون هم، قانون خداست؛ قانونی است که از روی عدالت الهی پیاده شده است؛ قانونی است که قرآن است؛ قرآن کریم است و سنّت رسول اکرم است. همه تابع او هستیم و همه باید روی آن میزان عمل بکنیم. فرقی مابین اشخاص نیست در قانون اسلام؛ فرقی مابین گروهها نیست». (صحیفه امام، ج9، ص425)
5- از نظر ایشان: «فقیه نمی خواهد به مردم زورگویی کند؛ اگر یک فقیهی بخواهد زورگویی کند، این فقیه دیگر ولایت ندارد... در اسلام قانون حکومت می کند. پیغمبر اکرم هم تابع قانون بود، تابع قانون الهی، نمی توانست تخلف بکند» 30/7/1358 (صحیفه امام، ج10، ص310)
6- « ولایت فقیه، ولایت بر امور است که نگذارد این امور از مجاری خودش بیرون برود. نظارت کند بر مجلس، بر رئیس جمهور، که نبادا یک پای خطایی بردارد. نظارت کند بر نخست وزیر که نبادا یک کار خطایی بکند. نظارت کند بر همة دستگاهها، بر ارتش، که مبادا یک کار خلافی بکند. جلو دیکتاتوری را ما می خواهیم بگیریم، نمی خواهیم دیکتاتوری باشد؛ می خواهیم ضد دیکتاتوری باشد. ولایت فقیه ضد دیکتاتوری است؛ نه دیکتاتوری».30/7/58 (صحیفه امام، ج10، ص311)
7- « اسلام، دین قانون است. پیغمبر هم خلاف قانون نمی توانست بکند، نمی کرد هم، البته نمی توانست هم بکند. خدا به پیغمبر می گوید که اگر یک حرف خلاف بزنی، رگ وتینت را قطع می کنم. حکم قانون است. غیر از قانون الهی کسی حکومت ندارد. برای هیچ کس حکومت نیست، نه فقیه، و نه غیر فقیه، همه تحت قانون عمل می کنند. مجری قانون هستند همه، هم فقیه و هم غیر فقیه، همه مجری قانونند». 3/8/58 (صحیفه امام، ج10، ص353)
8- ایشان معتقداست: « فقیه ناظر بر این است که اینها اجرای قانون بکنند؛ خلاف نکنند؛ نه اینکه می خواهد خودش یک حکومتی بکند، بلکه می خواهد نگذارد این حکومتهایی که اگر چند روز بر آنها بگذرد برمی گردند به طاغوتی و دیکتاتوری، می خواهد نگذارد بشود». 1/8/1358 (صحیفه امام، ج10، ص351) و «اسلام، حکومتش، حکومت قانون است؛ یعنی قانون الهی، قانون قرآن و سنت است و حکومت، حکومت تابع قانون است؛ یعنی خود پیغمبر هم تابع قانون، خود امیرالمؤمنین هم تابع قانون [بوده اند] و تخلّف از قانون یک قدم نمی کردند و نمی توانستند بکنند. خدای تبارک و تعالی می فرماید که اگر چنانچه یک تخلّفی ...

انتهای پیام /*